مکاشفه زیبایی‌های زندگی

علی‌الله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی


یک متن خوب برای اجرا سراغ دارید؟ متنی که برای اجراهای کم‌هزینه با امکانات محدود هم مناسب باشد. سؤال‌هایی از این دست را معمولاً از زبان دانشجویان رشته تئاتر یا حتی علاقه‌مندان به هنرهای نمایشی می‌شنویم و پاسخ‌ها هم معمولاً ارجاع به نمایشنامه‌های منتشر شده در قالب کتاب یا جزوه‌های دانشجویی است که اغلب اهالی تئاتر با آنها آشنا هستند. اما گاهی مواقع کتاب‌های تازه و مناسب برای اجراهای به اصطلاح کم‌هزینه با امکانات محدود هم منتشر می‌شود که مناسب این نوع گروه‌های نمایشی جوان است.
یــکــــــی از ایـــــن کتاب‌ها، «رودخانه بدون بازگشت» (انتشارات اسپید قلم)؛ نمایشنامه‌ای در یک پرده به قلم امیرحسین عامریون است که تنها صحنه نمایشی آن در عین سادگی، ظــــرفـــیـت‌هــــای نمایشی متعددی دارد که در طول نمایش، جایی برای هنرنمایی بازیگران این نمایش تک‌پرده‌ای می‌شود. صحنه، پل قوسی شکلی است که با شاخ و برگ درختان چشم‌انداز زیبایی پدید آورده، صدای آب رودخانه‌ای که از زیر پل می‌گذرد همواره شنیده می‌شود، گوشه پل پیرمرد ژنده‌پوش رو به جمعیت در حالت نشسته چرت می‌زند، دور و اطراف پل با نور لامپ‌ها، زیبایی خاصی دارد. متن این نمایشنامه نگاه ظریف و تأمل‌برانگیزی به فلسفه وجودی زندگی دارد. پل قوسی‌شکل و صدای رودخانه‌ای که از زیر آن می‌گذرد، هر بیننده یا شنونده‌ای را به سوی خود جلب می‌کند؛ البته رویکرد نویسنده برای جذب آدم‌ها، پاسخ به یک سؤال پیچیده در خصوص مواجهه افراد مختلف با ناملایمات زندگی است که هر انسانی روش و انتخاب خاص خود را در این زمینه دارد. در این متن نمایشی، پل و زیبایی‌های پیرامون آن، نمادی از کنجکاوی انسان به مفهوم فلسفی «پایان» دارد. اینکه پایان یک زندگی چگونه رقم می‌خورد و اصولاً آیا انسان نقشی در چگونگی پایان زندگی خود دارد یا نه؟ در این اثر، افرادی که فکر می‌کنند به آخر خط زندگی رسیده‌اند، به سمت پل و رودخانه زیر آن می‌روند اما وقتی صدای سحرانگیز آب‌های خروشان جاری در رودخانه را می‌شنوند و محصور زیبایی طبیعت و زندگی می‌شوند، به سمت زندگی برمی‌گردند تا با نگاه تازه‌ای که نوعی مکاشفه هم در آن عریان است به زیست خود معنای متفاوتی ببخشند. در تفسیر نمادین از این نمایش تک‌پرده‌ای، کسانی که به کنار پل می‌آیند و می‌خواهند با پریدن به داخل رودخانه‌ سحرآمیزی که از زیر پل می‌گذرد، با آب‌های خروشان و امواج جاری در رودخانه به سمت انتهای آن بروند و سر از اسرار رودخانه مرموز دربیاورند، همان افرادی هستند که دوست دارند از اسرار زندگی سردربیاورند. اما واقعیت امر آن است که عنوان کتاب روی آن تأکید می‌کند؛ «رودخانه بدون بازگشت». البته در این پروسه کنجکاوی درباره مفهوم پایان، مکاشفه زیبایی‌های زندگی دستاوردی است که ارزش‌های زیستن را دوچندان می‌کند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهل و پنج
 - شماره هشت هزار و دویست و چهل و پنج - ۰۹ مرداد ۱۴۰۲