محمد قاسم‌پور در گفت‌وگو با «ایران» از تجربه کارگردانی «صحنه آخر» می‌گوید

تعزیه‌ای که تمام نمی‌شود

 در منطقه حصیرآباد اهواز تعزیه‌ای اجرا می‌شود که سال‌هاست صحنه پایانی آن اجرا نشده است. هر سال در این تعزیه شمر که به گودال قتلگاه می‌رسد مردم چنان عواطف‌شان برانگیخته می‌شود که اجازه نمی‌دهند صحنه شهادت امام حسین(ع) اجرا شود. مستند «صحنه آخر» که به تازگی در گروه هنر و تجربه اکران شده، تصویری از ارادت مردم این منطقه به امام‌حسین(ع) و تبلور و غلیان احساسی آنها در بستر تعزیه است.
 
حدیث مکرر عشق
«دوستانی که در اهواز ساکن هستند برای من از تعزیه‌ای تعریف کردند که به جز ویژگی‌های خاص دو زبانه بودن و حضور بیش از 10 هزار تماشاگر برای آن، شاخصه خاص‌اش این است که مردم در اجرای آن مداخله دارند و صرفاً بیننده نیستند. از یک جایی به بعد وارد پرده می‌شوند و ماجرا را عوض می‌کنند. سال‌های سال است که در صحنه آخر بخصوص، این اتفاق تکرار می‌شود.» گوینده این عبارات محمد قاسم‌پور، کارگردان و تهیه‌کننده «صحنه آخر» است. او درباره چگونگی رسیدن به ایده ساخت این مستند به «ایران» توضیح می‌دهد و در ادامه می‌افزاید: «با شنیدن این روایت، تصمیم گرفتیم این رویداد را مستقیم و از نزدیک ببینیم. رفتیم و با سوژه و شخصیت‌ها و تعزیه آشنا شدیم. مسأله درام در این واقعه و زیرمتن‌های جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی آن برایم جذاب شد.»
او که برای ساخت این مستند حدود سه سال موضوع را پیگیری کرده و با تماشاگران هر ساله این تعزیه به گفت‌وگو نشسته است، در ادامه می‌افزاید: «تجربه‌کنندگان تماشای این تعزیه یکسری روایات و خاطرات جمعی داشتند و یکسری خاطرات شخصی. سعی کردیم همه را بشنویم و آنهایی را که مناسب ماجرا و روایت ما بود در دل کار بیاوریم.»
قاسم‌پور به این سؤال که آیا موضوعی در فیلم بخصوص در صحنه غلیان احساسات مخاطب بازسازی شده یا ساختگی نیست، پاسخ می‌دهد: «تنها جایی که حتی به این مسأله فکر نکردیم همین جا بود. چون اصلاً چیزی در اختیار کسی نیست. 10 هزار نفر در گرم‌ترین ساعت ظهر، زیر آفتاب داغ عزاداری می‌کنند، با آن روضه شنیدن‌ها، تصویر کردن آنچه شنیده‌اند برایشان سخت است و با دیدن تعزیه به لحاظ عاطفی چنان درگیر می‌شوند که نمی‌توانند منفعل باشند.»
او درباره اینکه آیا این واکنش تبدیل به رویکرد و عادت شده، یا اینکه جوشش احساسات هر ساله چنین واکنشی را به همراه دارد، توضیح می‌دهد: «من نمی‌توانم مرزش را مشخص کنم. آن چیزی که در تصاویر آرشیو هر سال دیدم جوش و خروش این احساسات است. از نگاه جامعه‌شناسی هم به گفته یکی از بزرگواران این عرصه استناد می‌کنم مبنی بر اینکه ایرانی‌ها نمی‌خواهند قهرمان‌شان شکست بخورد حتی در ظاهر. شاید مسائل زیرمتنی وجود داشته که من نتوانسته‌ام به آن بپردازم اما آنچه من دیدم حضور فعالانه و بدون برنامه‌ریزی شده بود. آنچه در این صحنه غالب است احساسات مذهبی مردم است.»
 
عشق به حسین(ع) و رنج
شمر خوان بودن
«صحنه آخر» در عین حال ادای دینی به «تعزیه» به‌عنوان هنر نمایشی است که سال‌ها ‌توانسته مخاطب را به لحاظ بصری به واقعه کربلا نزدیک کند، قاسم‌پور در این باره می‌گوید: «تعزیه یک هنر ارزشمند ملی و آیینی است. همیشه از تلاش‌ها و هزینه‌های اختصاص یافته برای توسعه هنرهای ملی و سبک زندگی ملی دینی می‌شنویم اما از چنین بستر ویژه‌ای غافل هستیم. تعزیه علاوه بر تقویت باورهای دینی عامل اشاعه فرهنگ و نمایش در جامعه است. تعزیه همزیستی جذاب دین و هنر است.»
در «صحنه آخر» دوربین قاسم‌پور با شخصیتی که نقش شمر را بازی می‌کند همراه شده، به حواشی اجرای این تعزیه پرداخته و در انتها، احساس او را بیان می‌کند. کارگردان این نمایش درباره این انتخاب و همراهی با نقش «شمر» توضیح می‌دهد: «ما در طول روایت با کاراکتر شمر همراه هستیم و از طریق او قصه را می‌شنویم. تاریخ روایت این جغرافیا را می‌بینم و بعد به روز اجرا می‌رسیم. در انتخاب کاراکتر شمر یک جبر جذاب داریم. به این دلیل که چندان با دست باز نمی‌شود سراغ اولیا رفت. سر بازی کردن این نقش‌ها دعواست و همه افتخار ایفای این دست نقش‌ها را می‌خواهند. ما سراغ نقشی رفتیم که سر نخواستن‌اش دعواست. موقعیتی که بازیگر نقش شمر در آن قرار گرفته که به لحاظ عقیده ارادت بسیاری به امام حسین(ع) دارد و از طرفی باید نقش منفورترین دشمن امام حسین(ع) را بازی کند تضادی را به وجود می‌آورد که بسیار جالب است. او با وجود شرایط موجود و حساسیت‌هایی که بینندگان تعزیه به قصه کربلا دارند از سر ارادت حاضر می‌شود برای روشن ماندن این چراغ خودش را به سختی بیندازد. ضمن اینکه به لحاظ تکنیکی و فرمی هم قصه را بهتر جلو می‌برد و تضاد بین نقشی که بازی می‌کند و عقیده‌ای که دارد کمک می‌کند که ما قصه جذاب‌تری داشته باشیم.»
«صحنه آخر» در عین حال راوی ایثار بازیگران نقش اشقیا هم هست. آن طور که بازیگر نقش شمر تعریف می‌کند حتی همسرش در ۱۰ روز ماه محرم  با او بدخلق است. قاسم‌‌پور می‌گوید: «از این دست واکنش‌ها نسبت به اشقیا‌خوان‌ها زیاد بود اما آنچه را که به روایت فیلم کمک نمی‌کند کنار گذاشتیم. بازیگر این نقش خودش تعریف می‌کند که کسی نذر داشته به او کشیده‌ای بزند، آمده کشیده‌اش را زده و رفته است.»
قاسم‌پور در پاسخ به سؤالی درباره حرفه‌ای یا آماتور بودن این گروه تعزیه توضیح می‌دهد: «تعزیه‌خوان‌های حرفه‌ای طی سال تمرین و جلسات هفتگی دارند اما اینها هیچکدام بازیگر نیستند و طی سنت سالانه این کار را انجام می‌دهند. بزرگترهایی که تجربه و نگاه هنری‌تری دارند در انتخاب نقش‌ها و نوع روایت و اجرا راهنمایی‌شان می‌کنند.»
 
تعزیه‌خوان‌ها و عشق به فوتبال
علاوه بر مسأله درام در این واقعه، زیرمتن‌های جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی از شاخصه‌های این مستند است. کارگردان «صحنه آخر» در این باره می‌گوید: «فیلمساز باید مطالعات مردم‌شناسی داشته و اهل جامعه‌شناسی باشد تا این مؤلفه‌ها را ببیند و در فیلمش بیاورد. برایم مهم بود وقتی تعزیه را می‌بینیم آن مردم را هم بشناسیم. با باورهایشان، نگاهشان و چهارچوب‌هایشان آشنا شویم. این قصه در جغرافیای ذهنی و حضوری این مردم اتفاق می‌افتد، دو زبانه است و با جامعه‌ای طرف هستیم که از مرکز دور است اما همان‌طور که در فیلم هم می‌بینیم در صحنه‌ای بازیگرهای تعزیه کنار هم نشسته و فوتبال تیم ملی را نگاه می‌کنند. برایم مهم بود نشان دهم که این قومیت در آن مرز خاص، حتی در روزی که تیم ملی ایران با یک تیم عربی بازی دارد، پای مسابقه می‌نشیند و طرفدار تیم ملی ایران است. به اندازه خود تعزیه نشان دادن این شناسه‌ها برایم مهم بود.»
او در عین حال در بخش دیگری از صحبت‌هایش می‌افزاید: «در مستندسازی هر چه صحنه‌ات بزرگتر باشد از سخت‌ترین کارها همین است که از چه چیز‌هایی بگذری و آن را کنار بگذاری. به‌عنوان مثال تعزیه در حال اجراست و شمر در گوشه‌ای سیگار می‌کشد. یکی از اولیا و نقش مثبت‌خوان‌ها گرمازده شده و حالش بد می‌شود. یکی گریه‌اش گرفته و نمی‌تواند ادامه دهد و از آن سوی زن شمر در حال دعا و نیایش است. در تماشاگرها عده‌ای از حال رفته‌اند و... باید ببینی کدام یک از اینها به قصه کمک می‌کند.»
 
 عشق حسین(ع) ما را گرد هم جمع می‌کند
محمد قاسم‌پور، درباره آورده و اندوخته ساخت این مستند برای مستندساز می‌گوید: «این فیلم، فیلم امام حسین(ع) است. ما برای ساخت مستند هیچ حامی نداشتیم. فیلم خودش جلو آمد و خیلی از عوامل رایگان کار کردند. در اهواز همه هزینه‌های تولید رایگان شد چون ما را میهمان خودشان می‌دانستند. بخشی از این آورده برای من معنوی است و نمی‌شود راجع به آن صحبت کرد. بخش دیگر تجربه کاری جدید است. ما در برهه زمانی فقط 10 روزه، فرصت فیلمبرداری داشتیم، یک روز در سال این اتفاق خاص می‌افتاد. همه اینها باعث شد من سه سال و گروهم دو سال در مسیر تهران و اهواز باشیم. حفظ راکورد حسی نسبت به موضوع کار سختی بود؛ امیدوارم از پس کار برآمده باشیم.»
او در پایان درباره مواجهه خود با صحنه آخر که تجلی عاطفی و حسی مردم ایران به امام حسین(ع) است، می‌گوید: «امام حسین(ع) یک شخصیت دینی و از طرف دیگر به نوعی شخصیت ملی متفاوت برای ما ایرانی‌هاست. حتی برای آنهایی که باورهای مذهبی ندارند به خاطر شخصیت آزادیخواه، امام حسین(ع) کاراکتری جذاب و قابل احترام است. فارغ از آن، امام حسین(ع) شخصیت نوستالژیکی هم برای ماست و اغلب ما از بچگی در این فضا بزرگ شده ایم. به همین دلیل معتقدم امام حسین(ع)، یک تعریف ایرانی شیعی دارد که برای انسجام ملی باید به آن پرداخته شود. از اشتراکات بزرگ ملت ایران امام حسین(ع) است. از این زاویه باید بیشتر به شخصیت امام حسین(ع) پرداخته شود.»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهل و دو
 - شماره هشت هزار و دویست و چهل و دو - ۰۴ مرداد ۱۴۰۲