از برانکو تا نکونام، از قطبی تا مجیدی
پرسپولیس درس عبرتی برای استقلال
سعید زاهدیان
روزنامهنگار
ماجراهای استقلال در سالهای اخیر بسیار ساده است. این تیم گرفتار مشکلاتی شده که پرسپولیس از دهه ۸۰ تا اواسط دهه ۹۰ با آن دست وپنجه نرم میکرد اما برای روشن شدن وضعیت استقلال، ابتدا باید به اوضاع اسفبار پرسپولیس در آن سالها پرداخت.
نسل طلایی پرسپولیس اوایل دهه 80 بازنشست شد و علیپروین با تیمی پیر و ناهمگن مواجه بود. او در دو مقطع به پرسپولیس آمد و رفت و برای نخستینبار در طول عمرش از هواداران ناسزا شنید اما مشکل پروین نبود؛ همانطور که ناکامی پرسپولیس در لیگ سوم را نمیشود به پای وینکو بگوویچ نوشت. بعد از تغییرات فراوان در کادر مدیریتی - از اکبرغمخوار تا مرحوم حجتالله خطیب و محمدحسن انصاریفرد- حبیب کاشانی با آوردن حمید استیلی و افشینقطبی با خریدهای نسبتاً خوب موفق به کسب قهرمانی شد اما این روند برای ۹ فصل متوقف ماند و پرسپولیس شاید بدترین و سیاهترین روزهای تاریخ خود را پس از این قهرمانی دید. مربیان متعدد از استیلی و علی دایی گرفته تا افشین پیروانی، نلو وینگادا، مصطفی دنیزلی، مانوئل ژوزه، زلاتکو کرانچار و یحیی گلمحمدی روی نیمکت این تیم نشستند اما نتوانستند جام قهرمانی لیگ برتر را برای این تیم به ارمغان بیاورند.
در کنار این مربیان، مدیرانی حضور داشتند که سبک و سیاق باشگاهداری را نمیدانستند. بهعنوان نمونه، محمد رویانیان با ریختوپاش فراوان هر بازیکن دانه درشتی که نامش در رسانهها مطرح بود را جذب کرد. او دو جین مهاجم خرید اما تیمش هافبک میانی نداشت. پیش از آنکه مانوئل ژوزه انتخاب شود، رویانیان اقدام به بستن تیم کرد و بازیکنانی را به مربی خارجی تحویل داد که نامهای بزرگی بودند اما تیم خوبی را تشکیل نمیدادند و سرمربی هم شناختی از فوتبال ایران نداشت.
این دور باطل با حضور مدیرانی مانند حمیدرضا سیاسی ادامه داشت تا اینکه در سال ۹۴ وقتی که پرسپولیس تحت سرپرستی موقت نژاد فلاح بود، برانکو ایوانکوویچ جانشین حمید درخشان شد. برانکو اواخر لیگ، نتایج متوسطی گرفت و در لیگ قهرمانان حذف شد تا آستانه برکناری پیش رفت. علی اکبر طاهری هم که مدیرعامل جدید پرسپولیس بود، قصد استخدام مربی جدیدی را داشت ولی هواداران که از تغییرات پیاپی خسته و کلافه بودند، با فشار به باشگاه خواستار حمایت از برانکو شدند. پروفسور هم در نخستین فصلی که خودش تیم را بست، اغلب بازیکنان بنجل را کنار گذاشت و براساس سلیقه خودش تیم را بست. پرسپولیس با اینکه در ابتدا شروع خوبی نداشت اما با کیفیت و زیبا بازی میکرد و هواداران از روند تیم راضی بودند تا اینکه بردهای متوالی و نمایشهای زیبا از راه رسید و تنها ضعف در خط دفاع در هفته پایانی بود که باعث شد قرمزها قهرمانی را با تفاضل گل کمتر به استقلال خوزستان بدهند. برانکو اما در ادامه تیمی ساخت که ۳ فصل متوالی قهرمان بلامنازع لیگ شد و تا فینال آسیا هم پیش رفت اما سوء مدیریت و پنجره بسته و داستان مهدی طارمی، برکناری طاهری و متعاقب آن تغییر گرشاسبی به این تیم لطمه زد اما نسلی که برانکو ساخت، با رفتن او و گابریل کالدرون هم خللی در روند پرسپولیس ایجاد نکرد و یحیی با همان تیم و اضافه شدن چند مهره دو فصل قهرمان ایران شد و این تیم دوباره به فینال آسیا رسید. در تمام این مدت، پرسپولیس باز هم شاهد تغییرات مدیریتی، از رسولپناه و صدری تا سمیعی بود که هر بار شوک تازهای به پرسپولیس وارد کرد اما گلمحمدی که به اصول برانکو پایبند بود، همان مسیر را ادامه داد و بهجز لیگ بیستویکم که با یارگیری ضعیف نایب قهرمان شد، دوباره به مسیر قهرمانی برگشت و در فصل گذشته موفق به کسب جام در لیگ و حذفی و سوپرجام شد.
اما قهرمانی استقلال با فرهاد مجیدی را میشود با قهرمانی پرسپولیس با قطبی مقایسه کرد که جرقه کوتاهی بود که با مدیریت خوب آجورلو اتفاق افتاد اما فرهاد هم در پایان فصل مثل قطبی رفت. اگرچه قطبی برگشت و با مصطفوی به نیمفصل نرسید.
حالا هم آبیها در شرایطی هستند که نسل مجتبی جباری، خسرو حیدری، امیرحسین صادقی، وحید طالبلو، سیدمهدی رحمتی، پژمان منتظری، آندرانیک تیموریان، رضا عنایتی، سیاوش اکبرپور و مجیدی تمام شده و استقلال در تمام این سالها به دلیل سوءمدیریت نتوانست نسل طلایی جدیدی شکل دهد. استقلال تا دوره گذار را طی نکند و پیشاز هرچیز خانه امنی مثل ورزشگاه شهید کاظمی برای خود نسازد تا در زمستان بدون زمین تمرین نباشد، مشکلات این تیم با هیچ مدیر و مربی جدیدی حل نخواهد شد.
استقلال سرمربی خوبی انتخاب کرده و اگر جواد نکونام بازیکنان مطلوب خود را انتخاب کند، میتواند به موفقیت برسد اما اگر به او اعتماد نشود سرنوشت بهتری نسبت به وینفرد شفر، علیرضا منصوریان یا ریکاردو ساپینتو نخواهد داشت. استقلال باید سرانجام به یک مربی اعتماد کند و فرصت بدهد و برایش امکانات لازم و از همه مهمتر زمین تمرین دائمی فراهم کند. مشکل اصلی رفتن مهدی قایدی و محمد محبی نیست. این تیم نسل طلایی خودش را میخواهد و تا این اتفاق رخ ندهد، با ۵۰۰ میلیارد هزینه بیشتر و خرید تمام ستارههای بازار هم راه به جایی نخواهد برد. حالا تصمیم با هواداران است تا همانطور که از برانکو حمایت شد، از مربی جدید حمایت کنند و به جای اعتراض به رفتن بازیکنان، تمام فشار خود را برای در اختیار داشتن امکانات بگذارند.