آقازادهها مثل هم نیستند
حسام آبنوس
روزنامه نگار
روز ششم محرم رسم است که از قاسم بن الحسن علیهالسلام بخوانند. روز قبلش هم معمولاً از برادر کوچک جناب قاسم، عبدالله بن الحسن میخوانند. در واقع میانه دهه اول محرم را محبین سیدالشهدا یتیمنوازی میکنند و با یاد کردن از فرزندان امام مجتبی علیهالسلام، شرحی از جانبازی و وفای به عهد میگویند. روز ششم محرم تازه تنور ماجرای کربلا داغ میشود و اتفاقات کربلا وارد فاز تازهای میشود.
یادآوری سلحشوری آقازاده امام حسن مجتبی علیهالسلام در این روزگار یادمان میاندازد که آقازادگی تعریف دیگری دارد و آنچه امروز در ذهن ما با آقازادگی که مساوی با ویژهخواری و خط ویژه باز کردن برای گروهی از منسوبین به سیستم است، فرق زیادی دارد. نشانمان میدهد که آقازاده کیست و ملاک آقازادگی را به رخمان میکشد. هرچند در داستان حضرت علیاکبر و ماجرای به میدان رفتن ایشان هم که سیدالشهدا علیهالسلام بیدرنگ ایشان را به میدان فرستاد هم ما شاهد این نکته هستیم، ولی داستان جناب قاسم علیهالسلام حکایت دیگری دارد. او که هم فرزند امام بود، هم فرزند شهید بود، آن هم شهیدی که در دوران حیاتش فاتح جمل بوده و افتخارات بسیاری دارد، ولی در صحنه کربلا نشان داد که هیچکدام از این عناوین و القاب دلیلی برای کنار نشستن و بهرهمند بودن نیست.
«نشان حُسن» روایت همین آقازاده است. لیلا مهدوی در رمانش تلاش کرده مخاطبش را به تاریخ نزدیک کند و از دل داستان او را وارد گفتوگو با تاریخ کند. او در این کتاب که اخیراً برای چهارمین مرتبه تجدید چاپ شده، روایتی از ماجرای کربلا را از زاویه دید چند نفر از فرزندان امام حسن مجتبی علیهالسلام با محوریت جناب قاسم، حسن مثنی و مادرشان بازگو کرده و خواننده را از طریق این خانواده به واقعه عاشورا میرساند.
مهدوی تلاش کرده به جای بازنویسی تاریخی واقعه عاشورا که بسیار هم در این سالها مرسوم شده و هرکسی با بازنویسی رویدادها اسم رمان روی اثرش گذاشته، خواننده را وارد دنیای شخصیتهایی کند که هرکدام در عالم واقع بروزاتی داشتند و نقشآفرین بودند. مهدوی در «نشان حسن» با رعایت حریم اهلبیت نشان داده هر انسانی (غیرمعصوم) تردیدها و سؤالاتی دارد که در صورتی که پاسخ نگیرد میتواند برایش دردسر درست شود. او نشان داده باور قلبی و ایمان راسخ در کنار مواجهه منطقی با امور میتواند حجاب شک و تردید را کنار بزند تا روشنایی حقیقت بر جان هر انسان آزادهای بتابد. او در رمانش سعی کرده نشان دهد نزدیک بودن به خاندان عصمت، عامل نجات نیست و هرکس در گرو عمل خویش است که راه نجات و رستگاری را طی میکند.
«نشان حسن» در این روزگار بازارینویسی و روایتهای «خودمونی» از تاریخ که به اسم برداشتن فاصله میان مخاطب و متن تولید میشود، تلاش کرده بازاری نباشد و در عین حال مخاطب را راضی کند و او را پای درس تاریخ با صدای ادبیات بنشاند.