قاتل این درخواست را نپذیرفت و دوستش را کشت

دستور برای ترور یک قاضی

قاتل می‌گوید چون نمی‌خواست یک قاضی را ترور کند، دوستش در غیاب او همسر و بچه‌هایش را آزار داده و برای انتقام دست به جنایت زده است.
این قاتل پس از سه مرحله محاکمه سرانجام با حکم قضات دادگاه کیفری استان البرز به قصاص محکوم شد.
شلیک در باغ
به گزارش خبرنگارحوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از وقتی کلید خورد که صدای درگیری همراه با شلیک گلوله از داخل یکی از باغ‌های کرج به گوش همسایه رسید.
مرد همسایه با شنیدن صدای شلیک گلوله به طرف دیوار دوید و با نگاه کردن از بالای دیواری کوتاه، صاحب باغ را دید که غرق در خون بر لب باغچه افتاده است و خیلی زود با پلیس تماس گرفت و ماجرای تیراندازی مرگبار در باغ همسایه را گزارش کرد.
تحقیقات جنایی با حضور بازپرس کشیک قتل صورت گرفت ودر نخستین گام جسد صاحب باغ به بیمارستان منتقل شد.
شناسایی قاتل
در گام بعدی کارآگاهان جنایی در تحقیقات دریافتند مقتول به دست دوستش که بیشتر اوقات با هم گپ می‌زدند کشته شده و سپس قاتل متواری شده است.
عامل جنایت که فریدون نام داشت تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و پس از چند روز تحقیقات پلیسی در یکی از شهرستان‌ها شناسایی و طولی نکشید که دستگیر شد.
فریدون که در ابتدای بازجویی‌ها قتل دوستش را نمی‌پذیرفت اما پس از تحقیقات فنی و ارائه برخی مستندات سرانجام لب به اعتراف گشود و راز جنایتش را فاش کرد.
اعتراف عجیب قاتل
این قاتل ۴۹ساله مدعی شد: مقتول تقاضایی از من داشت که هرگز نمی‌توانستم این درخواستش را اجرایی کنم.
دستور ترور یک قاضی
فریدون درباره این درخواست عجیب به افسر پرونده گفت:ناصر از من می‌خواست یکی از قضات را ترور کنم. او حتی پیشنهاد داده بود هر چه بخواهم به من خواهد داد. من پیشنهاد او را نپذیرفتم و بعد از آن بود که بین ما اختلاف ایجاد شد و یک روز که خانه نبودم متوجه شدم او به خانه‌ام آمده و خانواده‌ام را اذیت کرده است. به‌ خاطر همین خون جلوی چشمانم را گرفت و به سراغش رفتم و با هم درگیر شدیم و با اسلحه گلوله‌ای به صورتش شلیک کردم و پا به فرار گذاشتم.
پس از اعتراف متهم، وی با صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد تحت محاکمه قرار گرفت.
در دادگاه چه گذشت؟
متهم سابقه‌دار برای سومین‌بار از زندان به شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز انتقال یافت و به اتهام قتل عمد و قاچاق اسلحه تحت محاکمه قرار گرفت. در جلسه قبلی دادگاه، پس از تشریح کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، اولیای‌دم خواستار قصاص متهم شدند و به ‌دستور رئیس دادگاه، متهم پای میز محاکمه قرار گرفت تا به سؤالات قضات پاسخ دهد. این مرد درباره سوابق کیفری خود به قضات گفت:پیش از این به‌ خاطر حمل مواد مخدر زندانی شده بودم. مقتول از من اسلحه می‌خرید و در جریان این معاملات بود که با هم دوست شدیم.
 بیشتر اسلحه‌ها را از مرز می‌خریدم و بعد با قیمت‌های کلان به افراد دیگر می‌فروختم. اتهام قتل را قبول دارم اما از قبل انگیزه‌ای برای کشتن او نداشتم.
وی افزود:روز حادثه زمانی که قرار بود تفنگی را برایش ببرم تا از او پول دریافت کنم، از من خواسته بود آدم بکشم و با او در ترور یک قاضی مشارکت کنم، کاری  که هرگز توانایی انجامش را نداشتم.
سپس قاضی سؤالاتی پرسید که در ادامه می‌خوانید:
چه اتفاقی افتاد که این مرد را کشتی؟
وقتی به او گفتم نمی‌توانم چنین کاری را انجام بدهم، چند روز بعد وقتی ‌در خانه نبودم به‌ سراغ همسر و فرزندانم رفته و آنها را مورد آزار قرار داده بود، به‌ همین خاطر خیلی عصبانی و ناراحت شدم.
آیا از قبل برای قتل نقشه کشیده بودی؟
نه، هرگز نمی‌خواستم دستم به خون آلوده شود.
چطور او را کشتی؟
به‌ خاطر اینکه مزاحم زن و بچه‌هایم شده بود بشدت عصبانی بودم. وقتی با هم جروبحث می‌کردیم نمی‌دانم چه شد با اسلحه‌ای که در اختیارم بود به سرش شلیک کردم و پس از کشتن او با موتوری که داشتم به طرف قبرستان رفتم و اسلحه را در آنجا دفن کردم.
چرا در بازسازی صحنه جرم اسلحه پیدا نشد؟
نمی‌دانم، آنجا پاتوق معتادان بود شاید آنها دزدیده باشند.
حکم قصاص
در سومین جلسه دادگاه  متهم بار دیگر در حالی که بازهم ادعا داشت مقتول درخواست ترور داشت برای همین او را کشتم تا بدین وسیله از جنایتی که مرتکب شده از خود دفاع کند اما  دفاعیات او راه به جایی نبرد.
اولیای‌دم که در جلسه دادگاه حضور داشتند خواستار اشد مجازات شدند. آنها مدعی بودند متهم برای تبرئه خودش داستان‌سرایی کرده است.
پس از پایان جلسه دادگاه، دادرسان  وارد شور شدند و با بررسی‌های اوراق پرونده، متهم را با توجه به درخواست اولیای‌دم به قصاص نفس محکوم کردند.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهل
 - شماره هشت هزار و دویست و چهل - ۰۲ مرداد ۱۴۰۲