در یک حمله تروریستی در محور خاش - زاهدان 4 پلیس راهنمایی و رانندگی به شهادت رسیدند
ایران در سوگ چهار افسر مظلوم راهور
دو هفته پس از حمله تروریستی به کلانتری 16 زاهدان، تروریستها دست به جنایت تازهای در استان سیستان و بلوچستان زدند. روز گذشته، یک خودرو پلیس راه محور خاش-زاهدان، هنگام گشت معمول راهوری در مسیر تفتان، در کمین تروریستهای مسلح قرار گرفت و همه چهار افسر راهور فراجا، به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. مطابق تصاویر و گزارشها از این حمله تروریستی، افسران مظلوم راهور که سلاحی به همراه نداشتند، با رگبار کور تروریستها مواجه شدند. در این حمله استواریکم محمدرضا اسماعیلی، استواریکم رضا شیخی، استواریکم حسن وحیدی و ستوانیکم مهدی اللهپور به فیض شهادت نائل آمدند.
آغاز بررسیهای قضایی و امنیتی
«تسنیم» گزارش داد که این افسران، درحال انجام وظیفه معمول خود، یعنی نظارت بر تردد خودروها بودند که در یک کمین، مورد رگبار مسلسل تروریستها واقع شدند. بنا بر این گزارش، تروریستهای کوردل به صورت کاملاً بزدلانه اقدام به ترور مأموران گشت پلیس راه که در حین انجام وظیفه بودند کرده و به سرعت از محل متواری شدند. پس از این حمله تروریستی، تیمهای تخصصی پلیس برای بررسی دقیق موضوع در منطقه حضور یافته و تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردهاند. پلیس سیستان و بلوچستان نیز در اطلاعیهای عنوان کرد که این اقدام ناجوانمردانه بیپاسخ نخواهد ماند و درس پشیمانکنندهای به تروریستها خواهیم داد. مهدی شمسآبادی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان سیستان و بلوچستان نیز گفت دستور قضایی برای دستگیری عوامل این حادثه صادر شده است.
دو هفته پس از حمله به کلانتری 16 زاهدان
دو هفته پیش نیز دو عضو گروهک مزدور جیشالظلم که به انواع سلاح و تجهیزات مجهز بودند، در پوشش مراجعین، یک حمله تروریستی را به کلانتری 16 زاهدان ترتیب دادند. هرچند تروریستها در دستیابی به هدف اصلی خود، یعنی ورود به بخش اصلی کلانتری ناکام ماندند و در نهایت به هلاکت رسیدند، اما در این حمله نیز یک پرسنل کادر و یک سرباز وظیفه فراجا که از قضا اهل سنت نیز بود، به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. از این رو به نظر میرسد تروریستها، پس از ناکامی در مقابله با آن دسته از نیروها یا مراکز انتظامی فراجا که به طور معمول مسلح هستند، استراتژی خود را تغییر دادهاند. همچنان که حمله روز گذشته نشان میدهد، آنان این بار هرچند بازهم نیروهای فراجا، اما پرسنل راهور را هدف قرار دادند که اساساً بدون سلاح در خیابانها تردد میکنند.
گروگانگیری معیشت استان از سوی گروهکهای تروریستی
تلاشها برای امنیتیسازی سیستان و بلوچستان، چه از سوی گروهکهای تروریست و چه از سوی برخی جریانها در استان، درحالی صورت میگیرد که دولت سیزدهم از ابتدای فعالیت خود توجه ویژهای به این استان داشته است. این توجهات، در دو رویکرد توسعه و رفع نیازهای استان و برقراری امنیت، بویژه مرزها دنبال شده است. سفرهای آیتالله رئیسی و معاون اول رئیسجمهور به استان و انجام طرحهای مربوط به اشتغال، آب، انرژی و تأمین دیگر نیازهای استان از آن جمله است. همچنین در سفر آیتالله رئیسی به استان، یک بازارچه مرزی مشترک میان ایران و پاکستان، با حضور نخستوزیر این کشور افتتاح شد که نشانهای از تلاش دولت برای ایجاد امنیت، از طریق توسعه فعالیتهای سالم اقتصادی در منطقه است. رایزنی با همسایه شرقی برای تأمین امنیت مرزها که به سفر رئیس ارتش پاکستان به تهران منتهی شد، بخش دیگری از تلاشها برای توسعه استان است. از این رو میتوان گفت دو جریان سوء مورد اشاره در استان، اتفاقاً ناکارآمد کردن همین اقدامات و تلاشها را در دستور کار خود قرار دادهاند، به عبارت دیگر، به رغم تلاشهای گسترده و چندبعدی دولت برای امنیت و توسعه استان و رفع کمبودها در سیستان و بلوچستان، دو جریان تروریستی و امنیتی-سیاسی تلاش دارند تا وضع استان را در شرایط فعلی نگه دارند و موجبات عقبگرد آن را فراهم کنند.
ضرورت برخورد با بسترسازان تروریسم
افزایش عملیات تروریستی که عمدتاً نیروها و مراکز فراجا را هدف قرار میدهد، توجهها را به سمت زمینههای سیاسی این حملات جلب میکند؛ سیاست بازیهایی که حمله به قصد تسخیر کلانتری 16 زاهدان در مهرماه سال گذشته، نقطه اوج آن و یکی از پیامدهای آن بود. اندکی پس از آغاز اغتشاشات «زن، زندگی، آزادی» جریانی خاص در زاهدان تلاش کرد تا بر این موج سوار شده و منویات و مطالبات تفرقهافکنانه و ضدملی خود را در این بستر دنبال کند. این تحریکات، نه تنها زمینهساز واقعه تلخ 8 مهر 1401 در زاهدان شد، بلکه پس از مهار اغتشاشات، باز هم اظهارات و رفتارهای تحریکآمیز در زاهدان متوقف نشد. به رغم بررسی همهجانبه مسئولان نسبت به رویداد مهرماه کلانتری زاهدان، برکناری مقصران و دلجویی از کشتهشدگان بیگناه، اما این جریان با محوریت مسجد مکی زاهدان، گویی سر آن نداشت تا ناآرامیهای امنیتی در زاهدان به پایان برسد. تلاش برای تداوم التهابات، در قالبهای مختلفی، از جمله اظهارات صهیونیستپسند و ضدملی در خطبههای ادعایی نمازجمعه، بازداشت خودسرانه افراد از سوی انتظامات این مسجد و همچنین بسترسازی برای سردادن شعارهای ضدانقلابی ادامه یافت. خطیب این مسجد یعنی مولوی عبدالحمید نیز در این مسیر، نه تنها تا پای به رسمیت شناختن رژیم غاصب صهیونیستی پیش رفت، بلکه از بهاییت دفاع کرد. به این ترتیب، هر هفته، با اظهارات شاذ خود، عملاً به مخالفخوانی در برابر کشور میپرداخت. اظهاراتی که تا پیش از این، موارد نقیض آن بارها و بارها از همان تریبون گفته شده بود. در کنار این اظهارات خارج از عرف سیاسی، نوع واکنش امام جماعت مسجد مکی نسبت به حمله تروریستی دو هفته پیش زاهدان، نشان داد که اساساً نه با یک اختلاف نظر سیاسی، بلکه با یک عقبگرد، چرخش و ضدیت با امنیت مردم منطقه سیستان و بلوچستان مواجه هستیم، چراکه مولوی عبدالحمید، در نخستین بیانیه نسبت به این حمله تروریستی، تلویحاً موضع بیطرفی گرفت و خواستار آن شد که ابتدا ابعاد قضیه مشخص شود؛ گویی تروریسم، خوب و بد دارد و برای محکومیت تروریسم، باید منتظر شناسایی طرفیت آن شد!
این در حالی است که تا لحظه تنظیم این گزارش یعنی ساعتها پس از حادثه تروریستی محور خاش-زاهدان نیز از سوی مولوی عبدالحمید بیانیه یا اظهارنظری در محکومیت این حمله تروریستی دیده نشده است.
پیگیری امنیتی در قبال مسجد مکی
اکنون اظهارات هفتگی مولوی عبدالحمید در خطبههای نمازجمعه، به طور مبسوط و ویژه از سوی شبکههای ضدایرانی مانند اینترنشنال، صدای امریکا، رادیوفردا و بیبیسی و همچنین شبکههای جریان وهابیت و تجزیهطلبها پوشش داده میشود. گویی ارتباطی نانوشته میان دو طرف وجود دارد، به این معنی که یک طرف خوراک لازم را، آن هم به صورت هفتگی آماده میکند و طرف مقابل هم تمام و کمال از آنها بهرهبرداری میکند و بستر تروریسم را میگستراند. در این میان، آنچه ضروری به نظر میرسد، تشدید اقدامات نهادهای مسئول به منظور از بین بردن این بستر ضدامنیتی است. نباید مدارا با جریان ضدامنیتی حاکم در مسجدمکی که تنی چند از آنها نیز تاکنون بازداشت شدهاند، تا جایی ادامه یابد که برخی در این مسجد، دست به آدمربایی زده و با خبرسازی، ادعای تلاش برای مسمومیت امام جمعه این مسجد را مطرح کنند. اکنون که به نظر میرسد حملات تروریستی در استان تکرار شده است، باید دید که آیا واکنشها نسبت به جمعههای تفرقهساز و بحرانآفرین مسجد مکی زاهدان، متناسب میشود، یا خیر.
حاشیه
منافقین؛ پشتیبان رسانهای تروریسم در سیستان و بلوچستان
آنچه در خصوص رویدادهای خشونتبار و تروریستی در منطقه بلوچستان قابل توجه است، تلاش شبانهروزی تمام طیفهای ضدانقلاب و عوامل داخلی ایشان برای ایجاد و تکثیر ناامنی در استان سیستان و بلوچستان است و بیش از همه عوامل سایبری و شبکه داخلی سازمان منافقین سعی دارند شهرهای استان را امنیتی تصویر کنند تا فضا برای عمل گروهکهای تروریستی مهیا شود. سازمان منافقین چندی است به گروههای تجزیهطلب مسلح در مرزها نزدیک شده تا توان رسانهای این دو نیروی تروریستی در هم ضرب شده و نیروی مضاعفی علیه امنیت کشور ایجاد شود. به عنوان نمونه وبسایتها و کانالهای مرتبط با منافقین چندین هفته است که انگاره «قیام با عملیاتهای آتشمحور» را بازنمایی میکنند و برای سالگرد آشوب 1401 از حالا فراخوان صادر کردهاند. مهمتر اینکه کانالهای منافقین از حمله تروریستی روز گذشته حمایت کرده و با ادبیاتی توهینآمیز نسبت به شهدای مظلوم و بیدفاع پلیس راهور، خبر آن را پوشش دادند. اما آنچه روشن است اینکه بازیگران ضدامنیتی استان سیستان و بلوچستان را نمیتوان و نباید به گروههای ضدانقلاب و گروهکهای تروریستی تقلیل داد، بلکه سرویسهای اطلاعاتی غربی و رژیم صهیونیستی اصلیترین جریان هدایت و حمایت از گروههای تروریست هستند.