تاریخ کربلا برای همه
حسام آبنوس
روزنامه نگار
پیام نهضت عاشورا روشن است: «مرگ با عزت به از زندگی با ذلت.» و تواریخ در پی بازگو کردن همین حقیقت تاریخ عاشورا هستند. اما این سؤال ایجاد میشود که چرا بعد از گذشت قرنها همچنان پژوهش تاریخی و تاریخنگاری از این قضیه ادامه دارد؟ شاید جواب این باشد که ابزارهای پژوهشی روزآمد میشود و افقهای تازهای از تاریخنگاری باز میشود که نو به نو شدن روایتهای تاریخی را میطلبد. از سوی دیگر گاهی اسناد یا تحلیلهایی بر تاریخ اضافه میشود که در یک پژوهش تازه میتواند نقش تعیینکنندهای داشته باشد.
کتاب «آینه در کربلاست» اثر محمدرضا سنگری یکی از همین پژوهشهای نو است. آنچه روی جلد کتاب نیز نقش بسته بر همین نکته تأکید دارد. «پژوهش و نگارشی نو در بازشناخت نهضت عاشورا»، ترکیبی از روایت، تطبیق، تحلیل و تذکر، سیر تاریخی حوادث و رویدادهای واقعه کربلا با قلمی روان و بدون سختخوانیهای متون تاریخی هر خواننده علاقهمندی را میتواند به سمت این کتاب جذب کند تا علاوه بر مرور تاریخ، تحلیلی از وقایع و اتفاقات را در کنار تذکرهای تاریخی با هم در یک اثر بخواند.
کتاب «آینه در کربلاست» تلاش دارد در شیوه نگارش و تحلیل روشی تازه در تاریخنگاری از واقعه عاشورا باشد تا خواننده همانطور که سیر تاریخی حوادث را دنبال میکند از پشتپرده اتفاقات نیز با خبر شود. همچنین درسهایی را که وقایع در سیر تاریخی دارند نیز در بخشی جداگانه در هر بخش آمده تا خواننده از زوایای مختلف با تاریخ مواجه شود.
شاید این شیوه که البته بررسی متون بسیاری را در برگرفته، پسند مخاطبان کتب تاریخی نباشد زیرا اطلاعات تا حد امکان خلاصه شده (بدون اینکه چیزی از متن اصلی کم شود) تا خواننده از مواجه شدن با روایت وحشتزده نشود.اما این روش که در کتاب دیگری از همین نویسنده نیز به کار رفته نشان میدهد که روش موفقی بوده و در جلب مخاطب مؤثر بوده است. در حالی که کتب ارزشمندی در این حیطه تألیف شده ولی مخاطب از مواجهه با آنها دوری کرده که اصلیترین دلیل آن استفاده از روشهای سنتی تاریخنگاری و روایتگری است.
«آینه در کربلاست» با توجه به فصلبندیاش نشستهای کوتاهی میطلبد تا هر خوانندهای در فرصتهای موجود بتواند گریزی به تاریخ کربلا و قیام سیدالشهدا(ع) بزند و دست خالی بازنگردد. از دیگر سو شیوه ارائه مطالب نیز به شکلی است که خواننده دچار سردرگمی در میان مطالب نمیشود و میتواند خیلی زود به مقصودی که از مطالعه تاریخ دارد دست پیدا کند.
محمدرضا سنگری با توجه به شناختش از تاریخ و روایت و همچنین مخاطب، کاری کرده و اثری ساخته که تاریخ برای همه باشد تا هرکس برای افزایش دانش تاریخی خود بتواند از منابع اصلی استفاده کند. در واقع او تاریخ را از پستوی کتابخانهها و مراکز اسناد به دل جامعه آورده تا از این طریق هرکس با توجه به بضاعت علمیاش بتواند از آن سود ببرد.