مدرسه مجازی و بایدهای آن
اظهار نظر، نقد، پیشنهاد، بررسی و به چالش کشیدن طرح و برنامههای مصوب و ابلاغی یکی از الزامات هموارسازی مسیر تحول در سازمانها محسوب میشود. در حقیقت از شروط تحقق اهداف و موفقیت در برنامههای در دست اقدام، واکاوی تجربهمحور و نخبگانی صاحبنظران در حوزه مربوطه است، اما این اظهارنظرها زمانی میتواند قابل قبول و بررسی باشد که روی آن مطالعه و مداقه صورت گرفته باشد. چند روز پیش مصوبه ایجاد مدرسه مجازی از سوی رئیسجمهور به آموزش و پرورش ابلاغ شد تا اساسنامه تأسیس و راهاندازی مدارس مجازی ظرف مدت یک سال، تهیه، تدوین و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش برسد. از عنوان این ابلاغ مشخص است که با توجه به ابعاد آموزشی و پرورشی که دارد، یکی از آن مصوبات ویژهای خواهد بود که متخصصان علوم تربیتی را به اظهارنظر و واکاوی برمیانگیزاند و انتظار میرود باتوجه به تجربههای جهانی موجود درباره مدرسه مجازی و مواد مطرح شده در ابلاغیه، پیشنهادات و انتقادات سازندهای شکل بگیرد. ناخرسندانه اظهارنظرها نشان میدهد برخی بدون اطلاع کافی از موارد ابلاغیه، نقدهایی به آن داشتهاند. طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، خارجیان علاقهمند به تحصیل در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، ایرانیان خارج از کشور در صورتعدم امکان دسترسی یا حضور در کلاسهای درس، اتباع خارجی متقاضی داخل کشور و متقاضیان ایرانی بازمانده از تحصیل میتوانند در این مدارس ثبتنام و ادامه تحصیل دهند. بنابراین افراد لازمالتعلیم ایرانی داخل کشور نمیتوانند در این مدارس ثبتنام کنند، مگر در مواردی همچون دسترسی نداشتن به واحد آموزشی، داشتن شرایط خاص نظیر معلولیت جسمی، بیماری خاص یا صعبالعلاج و دختران ازدواج کرده متقاضی تحصیل در مدرسه مجازی با اخذ مجوز از کمیسیون خاص آموزش و پرورش. با این اوصاف مدرسه مجازی میتواند بخشی از الزامات برقراری عدالت آموزشی برای دانشآموزان را فراهم کند زیرا افرادی را مدنظر قرار میدهد که آموزش حضوری در دسترس آنان نیست. بدون تردید معلمان و مدیران مدارس در طول دوران خدمت خود این تجربه را داشتهاند که برخی از دانشآموزان به دلایلی همچون بیماری، ازدواج و… از ادامه تحصیل صرف نظر کرده و با وجود تمایلی که به یادگیری داشتهاند محروم ماندهاند. قطعاً فراگیری آموزش حتی به شکل مجازی بیشتر ازعدم فراگیری آن، در زندگی فردی و اجتماعی آدمی تأثیرگذار است. در نگاه اول ایجاد مدرسه مجازی به عنوان یک گزینه مطلوب در نظام آموزشی مطرح میشود اما آنچه در ادامه میتواند به این مطلوبیت جامه عمل بپوشاند اساسنامهای است که برای راهاندازی و تأسیس این مدارس تهیه میشود.
در دوران کرونا به سبب شرایط به وجود آمده و اولویت سلامتی دانشآموزان، آموزش مجازی با کم و کاستیهایی در مدارس کشور شکل گرفت. بنابراین با توجه به تجربه آموزش مجازی که وجود دارد، ضرورت دارد در اساسنامه مدرسه مجازی، بایدها و بستر و ابزاری که این آموزش میطلبد به وضوح تعریف و تعیین شود تا اهمالکاری و کاستی در یاددهی وجود نداشته باشد. منظور این است به گونهای مقررات و ضوابط تدوین شود که نظارت حداکثری بر فرایند یاددهی – یادگیری وجود داشته باشد. حق آموزش در تمام اشکال آن باید جریان داشته باشد حال آن آموزش مجازی باشد، حضوری یا ترکیبی.
اینکه در مسیر کاهش بازماندگی از تحصیل و عدالت آموزشی، گامی برداشته شده، امیدبخش است اما مدنظر قرار دادن تجربه آموزش مجازی در دوران کرونا و احصای معایب و برطرف کردن مسائل پیش رو، از جمله ضروریاتی است که باید پیش از آغاز به کار مدارس مجازی مورد بررسی قرار گیرد تا شکلگیری راسخ و نتیجهبخشی داشته باشد.
مدرسه مجازی زمانی میتواند مصوبه موفقیتآمیزی باشد که تدوینگران آن به این نکته، توجه لازم داشته باشند؛ افرادی هر چند در فضایی متفاوت از دیگر همسن و سالان خود آموزش میبینند اما در پایان سالهای تحصیل با آنانی که در مدرسه حضوری تحصیل کردهاند وارد یک جریان رقابتی برای ورود به جامعه، دانشگاه و بازار کار میشوند. بنابراین دقت شود که برای برقراری عدالت در موضوع ورود به مدرسه و برخورداری از آموزش، نباید عدالت در محورهای دیگر مانند آموزش جامع، ابزار و امکانات فراموش شود و پرورش و مهارتآموزی در بسترمجازی با مفاهیم خودش بسط و انجام بگیرد.