دیگهچهخبر؟
انتشار فیلمی مشکوک از تذکر به بیحجابان
خبر اول اینکه، روز گذشته فیلمی در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که نشان میداد فردی در مواجهه با زنانی که حجاب بر سر نداشتند با گفتن جملات تهدیدکنندهای مانند «یا روسریات را سر کن یا سوار ون شو» و «اگر معتقد به آزادی هستید من دست همه سارقین و متجاوزین را باز میگذارم تا حسابتو کف دستت بگذارند» خواستار مراعات حجابشان میشد. ویدیویی که علیرغم نشان دادن چهره زنان بیحجاب در آن، حتی صدای فرد تذکردهنده احتمالاً برای شناسایی نشدن و در عین حال ایجاد نوعی فضای رعب و وحشت تغییر داده شده بود و با واکنشهای اعتراضی متعددی مواجه شد.
اگر چه در این فیلم مشخص نبود که فرد تذکر دهنده تحت عنوان یک آمر به معروف این کار را میکند یا پوشش یک ضابط قضایی دارد اما در هر صورت آنچه منتشر شد، انتقادبرانگیز و مایه تأسف بود. چه اینکه مشخص است که چهارچوب مشخصی چه برای امربه معروف و نهی از منکر و چه برخورد قانونی با بیحجابی وجود دارد که در این فیلم کمتر نشانی از تقید به الزامات قانونی یا اخلاقی دیده نمیشد. در حالی که مسئولان عالی کشور بر ضرورت اتخاذ رویکرد فرهنگی در ترویج حجاب و مواجهه با پدیده بیحجابی تأکید دارند، تبدیل کردن موضوع حجاب به امری امنیتی و تلاش برای دوقطبیسازی جامعه تنها نتایجی است که از انتشار چنین محتوایی عاید میشود. بر همین اساس از نهادهای مسئول توقع میرود به پیگیری چرایی و چگونگی تهیه چنین محتوایی بپردازند؛ محتوایی که سازندگان آن در نگاه خوشبینانه دچار نادانیاند و اگر نه نفوذیهایی هستند که در چهره مدافعان حجاب و عفاف برای ایجاد تنش و تشویش در افکار عمومی جامعه برنامه دارند.
استاندارد دوگانه در برخورد با بیحجابی؟
دست آخر اینکه، انتشار جزئیات حکم یک زن بی حجاب که از سوی دادگاه، به یک ماه کار در غسالخانه تهران و شستن اموات محکوم شده است، تعجب ناظران را، آن هم از دو زاویه، به دنبال داشت؛ نخست اینکه، شستن اموات و غسل میت، یک امر دینی و یک وظیفه شرعی است.از این رو معلوم نیست چرا در این حکم، یک امر شرعی و دینی به عنوان یک محکومیت اجتماعی درنظر گرفته شده است! برخی کاربران نیز با واکنش به این نوع مجازات، نسبت به تخفیف عمل شرعی شست و شوی اموات و جلوه دادن آن به عنوان یک کار غیرقابل تحمل و کوچک انتقاد کردند.
در کنار این موضوع، انتقادی دیگر نسبت به استاندارد دوگانه در خصوص مجازات بیحجابی مطرح شد .سؤال این است که آیا قاضی محترم، حاضر بود این حکم را برای یک سلبریتی نیز صادر کند یا صرفاً این نوع مجازاتها برای افراد شناخته نشده و گمنام مطرح میشود! طبیعتاً انتظار افکار عمومی این است که در برخورد بازدارنده برای حل یک معضل اجتماعی نیز نباید تبعیض قائل شد؛ نباید اینگونه تلقی شود که در یک جرم مشترک، یعنی بی حجابی، اگر فرد بی حجاب، سلبریتی باشد، صرفاً به جریمه نقدی محکوم
می شود یا اینکه حداکثر باید خود را به یک کلینیک روانشناسی معرفی کند اما اگر این زن، سلبریتی نباشد و به اصطلاح، جزو مردم عادی باشد، ممکن است به یک ماه شستن اموات محکوم شود!