بررسی مستند «وداع با اسلحه» در گفت‌وگو با کارگردان

مذاکره یا مبارزه؛ مسأله این است

هرچند که نام فلسطین در رسانه‌های ما بسیار شنیده می‌شود اما دانش عمومی درباره مسأله و ماجرای فلسطین، بسیار اندک است و شاید برخی شبهات درباره نزاع‌های جاری در مناطق اشغالی توسط رژیم‌صهیونیستی، به همین کمبود دانش عمومی بازگردد. مستند «وداع با اسلحه» به نویسندگی و کارگردانی امیرحسین کاربخش راوری و تهیه‌کنندگی علیرضا منتظری، آخرین محصول سفیرفیلم است که یکی از مهم‌ترین مقاطع تاریخی در نزاع میان اسرائیل و فلسطین را با محوریت شخصیت یاسر عرفات روایت می‌کند تا تصویری از صلح با دشمن را به دست دهد. گفت‌وگوی روزنامه ایران با کارگردان مستند را در ادامه می‌خوانید.

فاطمه ترکاشوند
روزنامه‌نگار

لطفاً از پروسه تولید و پخش مستند بگویید؟
حدود دو سال‌ونیم پیش روند تولید مستند آغاز شد. در مسیر پژوهش بیش از 20 کتاب را مطالعه کردیم که برخی به زبان عربی بودند و آنها را ترجمه کردیم. اواخر فروردین، مستند در دانشگاه شریف رونمایی شد و یک ماه بعد هم روی سایت مربوط به سفیرفیلم قرار گرفت و علاقه‌مندان می‌توانند آن را از همین سایت دانلود کنند. البته در بیش از دویست دانشگاه هم تاکنون اکران داشته‌ایم.

علت انتخاب فرم آرشیو-نریشن چه بود و با توجه به اینکه موضوع فلسطین برای مخاطب ایرانی تاحدودی آشناست، این فرم به قدر کافی جذابیت و کشش دارد؟

ما برای تولید این مستند با محدودیت‌هایی روبه‌رو بودیم از جمله دسترسی به افراد مرتبط با این حوزه برای مصاحبه و به همین علت مجبور بودیم به فرم آرشیو-نریشن تن بدهیم، اما در چهارچوب همین فرم خیلی تلاش کردیم تا تصاویر دیده‌ نشده و حرف‌های گفته‌ نشده را در مستند قرار دهیم. بخشی از این پروسه پژوهش تولید به همین جست‌وجوها برمی‌گشت. برای مخاطبان و خصوصاً دانشجوها هم این روایت خیلی جذاب بود چون همیشه حرف‌های کلیشه‌ای با داده‌های اندک درباره فلسطین دریافت کرده است، در مقابل اما این روایت را جدید و بی‌طرفانه می‌دید و با تحلیل پایانی آن همراه بود.

مستند «وداع با اسلحه» را تا حدودی می‌توان پرتره یاسر عرفات دانست. پرتره‌ای که در آن کمی از روایت غالب، خصوصاً در ایران نسبت به این شخصیت  فاصله گرفته‌ایم. آیا به تصویر کشیدن این پرتره را مد نظر داشتید یا در مسیر شرح وضعیت فلسطین ناگزیر از پرداختن به آن شدید؟

مسأله فلسطین را نمی‌شود از یاسر عرفات و مسأله یاسر عرفات را نمی‌توان از مسأله فلسطین جدا کرد. لحظه به لحظه زندگی و تصمیمات عرفات چه مثبت و چه منفی بر ماجرای فلسطین تأثیر داشته و به همین دلیل هم یاسر عرفات عملاً تبدیل به سوژه محوری مستند ما شد. از طرف دیگر درام زندگی این شخصیت بسیار قوی است و از نظر من لحظات بسیار دراماتیک و اثرگذاری در زندگی رهبر مبارز آزادی‌خواه فلسطینی وجود دارد که همه او را با اسلحه‌اش می‌شناسند و حالا وارد صلح و در نقش یک دیپلمات ظاهر شده و با دشمن همیشگی خود دست داده است. این واقعاً لحظه مهم و حساسی در زندگی همه فلسطینی‌هاست. مجموعه این دلایل باعث شد عرفات چهره اصلی این مستند باشد.
در مورد تفاوت روایت ما از عرفات با روایت‌های پیشین هم باید بگویم که ما نیم‌نگاهی به مخاطب عرب‌زبان داشتیم کما اینکه حالا هم ترجمه مستند به زبان عربی انجام شده و در مسیر پخش برای آنان قرار دارد. قصد ما این بود که روایتی از این شخصیت داشته باشیم که هر دو طرف آن را بشنوند و بپذیرند. البته نگاه‌های تندی در ایران وجود دارد که البته شاید از وجوهی درست هم باشند اما چون خارج از ایران، عرفات را به شکلی متفاوت می‌شناسند، ما تلاش کردیم ادبیات مشترکی با آن مخاطب ایجاد کنیم. به همین خاطر وقتی مستند را برای آقای ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی در ایران پخش کردیم بسیار خوشحال شد و گفت عرفات از نگاه ما دقیقاً همین‌طور بوده که مستند روایت کرده است. ما تمام تلاش‌مان را کردیم که دقیق و درست به این چهره نزدیک شویم؛ نه خیلی اغراق‌آمیز و ستایشگرانه از او تصویر یک رهبر تمام‌عیار فلسطینی بسازیم و نه اینکه او را چهره‌ای سیاه و جاسوس و خائن نمایش دهیم. واقعیت تاریخی هم این تصویر از عرفات را بیشتر تأیید می‌کند.

 پرداختن به این شخصیت در کنار تم دیگری در مستند یعنی دوگانه صلح یا جهاد به نوعی می‌تواند اشاره‌ای به وضعیت ایران در برابر امریکا و این انتخاب هم داشته باشد. آیا چنین رویکردی را درست می‌دانید و می‌تواند هشدار یا عبرتی تاریخی در دوگانه مذاکره-مبارزه باشد؟

ما این مستند را در سال پایانی دولت قبل آغاز کردیم و طبعاً این دوگانه موضوعیت داشت، اما بعد بخش دیگری از روند تولید مستند به دولت جدید هم رسید و ما تلاش کردیم این بحث دوگانه مذاکره-مبارزه را فارغ از نگاه‌های سیاسی دنبال کنیم. البته این موضوع نه فقط برای ایران بلکه برای همه ملت‌هایی که داعیه‌دار مبارزه و آزادی‌خواهی هستند، مهم است. این موضوع دری برای بسیاری از کشورها و ملت‌هاست که اتفاق مشابهی برای آنها افتاده و راه عادی‌سازی روابط را در پیش گرفته‌اند. موضوعی که درباره مردم لیبی و مردم مصر در دوران مرسی و ضمناً مردم ایران هم می‌تواند صادق باشد.

یعنی شما مسیری که یاسر عرفات درباره فلسطین طی کرد را قابل تعمیم به هر تغییر روندی از مبارزه به مذاکره می‌دانید و همه را مانند نتیجه‌ای که این شخصیت به آن رسید، محتوم به شکست تلقی می‌کنید و موارد خلاف وجود ندارد؟

نظر شخصی بنده این است که وقتی دارید با کشوری مذاکره می‌کنید که سال‌ها با آن مبارزه کرده بودید، همیشه باید به آن اصولی که در مبارزه داشتید پایبند بمانید. ما هم که خودمان را به علت‌هایی در تقابل با امریکا تعریف کرده‌ایم، سرنوشت یاسر عرفات به ما نشان می‌دهد عقب‌نشینی از اصول ممکن است بلایی بر سر مردم بیاورد. ما دوست داشتیم روی این بحث عقب‌نشینی از مبارزه و کنار گذاشتن سلاح به عنوان تنها سرمایه مبارزاتی عرفات، تکیه کنیم. مهم این است که ببینیم آیا او با این عقب‌نشینی و وداع کردن با اسلحه‌اش، چه دستاوردی پیدا کرد؛ آیا به خواسته‌اش رسید و هدفش محقق شد؟

اگر این مسیر را سرنوشت محتوم هر مذاکره‌ای بدانیم، تفاوت یاسر عرفات را با سایرین مغفول نگذاشته‌ایم. به نظر می‌رسد عرفات مذاکره از سر اعتماد به دشمن را پیش می‌برد در حالی که مذاکره به عنوان یک ابزار بدون اعتماد به دشمن در کنار حفظ مزیتی چون اسلحه، شاید بتواند پیش‌برنده باشد.

چنین مذاکره‌ای طبیعتاً همراه با عقب‌نشینی از اصول نیست. تمام دارایی عرفات اسلحه‌اش بود و وقتی اسلحه‌اش را کنار گذاشت، دیگر چیزی نداشت که با آن پای میز مذاکره برود، اما وقتی دست برتر را در مذاکره دارید و همچنان در تقابل با دشمن موقعیت خودتان را تعریف می‌کنید، مذاکره می‌تواند فوایدی برای شما داشته باشد. می‌شود روی برخی چیزها حرف زد اما همه چیز را نباید فدا کرد. کاری که عرفات در عمل انجام می‌دهد و بعد هم معلوم نیست آیا بعداً خواسته‌اش را به او بدهند یا ندهند. عرفات یک سلاح داشت و فکر می‌کرد اگر آن را کنار بگذارد، صلح را برای فلسطین به ارمغان خواهد آورد.

به نظر می‌رسد در آن مقطع علتی داشته که عرفات میانجی‌گری امریکا را در مناقشه فلسطین و اسرائیل می‌پذیرد و اعتماد می‌کند و امریکا را برخلاف نگاه امروز ما، واسطه معتبری می‌داند. تحلیل شما و مستندتان از ارتباط میان امریکا و اسرائیل چیست؟

افراد و احزاب امریکا با افراد و احزاب اسرائیل، نسبت‌های متفاوتی دارند و روابط‌شان ممکن است مثبت یا منفی باشد، اما در برآیند کلی سعی می‌کنند با هم در یک مسیر حرکت کنند و تقابل مهمی در مسائل اصلی نداشته باشند و منافع را هم‌سو تعریف کنند.
در امریکا این تفکر وجود داشت که اگر بتوانند سازمان فتح و عرفات را با صلح همراه کنند، مسأله فلسطین برای سایر کشورهای مبارز هم کمرنگ می‌شود و تا حد بسیار زیادی این اتفاق به تحقق پیوست. کما اینکه اردن یک سال پس از صلح فلسطین و اسرائیل با اسرائیل صلح می‌کند و فقط چند کشور خاص مبارز باقی می‌مانند اما بخش مهمی از جهان عرب به جریان عادی‌سازی می‌پیوندند. بنابراین در کلیت صحنه، به غیر از عرفات، دیگرانی هم بودند که امریکا را میانجی می‌دیدند. امریکا هم به غیر از عرفات به دنبال برخی دیگر از جمله حافظ اسد بود که البته موفق نشد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و سی و یک
 - شماره هشت هزار و دویست و سی و یک - ۲۲ تیر ۱۴۰۲