ترس از گالریگردی
سعید فلاحفر
پژوهشگر هنر
«نگارخانهها فضاهای وحشتناکی هستند که بعدازظهرهای جمعه را خراب میکنند. محیطی ساکت (غیر از صدای ملایم یکی از سمفونیهای کلاسیک جهانی)، معطر، نیمهتاریک و به شدت رسمی که همه کنار هم جمع میشوند، با کمترین اندازه صدا پچ پچ میکنند تا به بهانه نمایش چند اثر هنری پیچیده و فلسفی، بیسوادی همدیگر را به رخ هم بکشند. حواست باشد که لباس مناسب و البته کمی غیرطبیعی باید به تن کرد و اگر شربت و شیرینیای تعارف شد، به آداب خاص اشراف و هنرمندان، آنها را از روی سینی و کانتر برداشت. جلو و عقب بروید و چندبار عینک را از چشمها بردارید و بگذارید. میزان توجه و دقتهای نمایشی و اغراقآمیز به جزئیات آثار خیلی مهم است. همانطور که غرولندهای فلسفی میتواند موجب تثبیت موقعیت و جذابیت شخصیتی باشد. بازدیدکنندهها مجبورند از دایره واژگانی پر طمطراق و خاصی استفاده کنند، سرشان را بهموقع تکان بدهند و فهرست قیمتها را خیلی سخاوتمندانه مرور نمایند. در جمع این هنرمندان آداب و معاشرت خاصی جاری است و کوچکترین اشتباهی موجب تمسخر و تحقیر خواهد شد. «نفهمیدن» بزرگترین اشتباه استراتژیک در مقابل آثار هنری غیرقابل بخشش است. اما مقایسه بدبینانه با آثار غربی، اگر به اندازه و توأم با ظاهری فروتنانه باشد، مجاز و گاهی ضروری است. در یک برنامه بازدید از نگارخانه، همه جزئیات باید لوکس و فاخر ـ فاخر به معنای ذاتی خود کلمه ـ باشد. در هر حال ابراز ذوقزدگی از دیدار بعضی افراد مشهور یا محیرالچهره، احتیاج به نبوغ و تجربه زیادی دارد که از عهده اکثریت خارج است. همینطور انتخاب کسانی که باید با آنها عکس یادگاری گرفت. در مجموع دیدار از نمایشگاههای هنری در نگارخانهها، انتخابی خستهکننده و پرخطر خواهد بود. به عکس آنچه در سینما و پارک و فست فودها اتفاق میافتد و اغلب دلچسب و سرگرمکننده هستند.»
این تصویر نادرستی است که برای بخش بزرگی از شهروندان ایجاد شده، بدون اینکه اغلب حتی جرأت گفتنش را داشته باشند. بدون اینکه بدانند در شهر محل سکونتشان چند نگارخانه معتبر فعالیت میکنند. بدون اینکه حتی یک بار از این نمایشگاهها دیدن کرده باشند. خیلیها حتی نمیدانند بازدید از اکثر نمایشگاههای هنری در نگارخانهها ـ بهرغم لذت بخش بودن و مفرح بودن ـ نیاز به هیچ دعوتنامه و بلیت و هزینهای ندارد. بدون اینکه بدانند همیشه در نگارخانهها کسانی هستند که مشتاقانه آثار را برایشان شرح میدهند بیاینکه متهم به نادانی و بیسوادی باشند. اینکه بعد از مدتی ممکن است، همراه با تجربههای کارآمد و دانشی که اندوختهاند، گالریگردی به اصلیترین فعالیت اجتماعی و تفریحی برایشان تبدیل شود. بیتردید حضور و معاشرت در نمایشگاه قابل قیاس با دیدن این آثار در صفحه تلویزیون و گوشی تلفن همراه نیست. البته همیشه این امکان وجود دارد که تجربه اول یا تجربههای اول دلچسب نباشد. اما بتدریج معیارهایی برای انتخاب نمایشگاهها و نگارخانهها به دست میآید و لذت آغاز میشود.
«نگران نباشید و به نگارخانههای خوب شهرتان سر بزنید.»