خانه‌ای با بوی عطر سردار سلیمانی

افسرپلیس وقتی در خانه جانباخته‌ای عکس سردار سلیمانی را دید و شنید خانواده مرحوم جان فدای رهبر انقلاب و سردار سلیمانی هستند تصمیم بزرگی گرفت.
ماجرا مربوط به سروان سید یاسین دردارپور، 35 ساله و جانباز نیروی انتظامی است که در کلانتری ۲۳ کلانشهر اهواز کار می‌کند. او طی یکی از مأموریت‌هایش، کاری کرد کارستان و به خانواده‌ای کمک کرد که نه تنها آنها را نمی‌شناخت بلکه فقط آنجا حاضر شده بود تا یک مأموریت را به اتمام برساند.
دردارپور در ادامه راجع به اینکه ماجرا از چه قرار بوده است، می‌گوید: «یکشنبه هفته گذشته، مرکز فوریت‌های پلیسی 110، یک مرگ مشکوک در یک منزل گزارش داد. از آنجایی که آن موقع شیفت کاری من بود، به همراه دو همکار دیگر، برای پیگیری این مهم اعزام شدیم.»
او می‌گوید: «وقتی به محل رسیدیم، دیدیم جنازه‌ای روی زمین است و خانمی حدود 50 ساله و یک دختر نوجوان حدود 14 ساله آنجا بودند. من با پرس وجوهایی که داشتم متوجه شدم که فرد فوت شده، پدر خانواده و از جانبازان جنگ تحمیلی است. به هر قسمت از خانه که نگاه می‌کردم، تصویری از مقام معظم رهبری و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را می‌دیدم و این برای من بسیار جالب بود که آنها در عین فقر و ساده زیستی، همچنان بر اعتقادات خود پایبند بودند.»
سروان سید یاسین دردارپور در ادامه با اشاره به اینکه ناگهان دختر نوجوان، صدای او را که حین پرس وجو بوده است، شنید، می‌گوید: «آن دختر رو به ما کرد و گفت که پدر مرحومم، مادرم و من، همگی عاشق مقام معظم رهبری هستیم و حاضریم جانمان را هم فدایشان کنیم. شنیدن این صحبت‌ها از زبان این دختر، برای من بسیار جالب بود. وقتی از خانه بیرون آمدیم، از همسایه‌ها جویا شدم که آیا این مادر و دختر، بضاعت مالی برای کفن و دفن پدر خانواده را دارند یا خیر؟ در نهایت متوجه شدم عموهای متمول این خانواده، تنها کسانی هستند که در این شرایط می‌توانند کمکشان کنند؛ اما آنها هم به علت مشکلاتی که با شخص فوت شده بر سر ارث و میراث داشتند، احتمال حاضر شدنشان برای کمک کردن کم است.»
سروان سید یاسین دردارپور می‌افزاید: «همسایه‌ها تأیید کردند که این خانواده، هیچ کسی را ندارد که برای کفن و دفن پدر کمکشان کند. از سویی دیگر، دیدن گریه‌های آن دختر و اعتقادات راسخشان به انقلاب، باعث شد تصمیم بگیرم به عنوان خادم مردم، هزینه کفن و دفن پدر خانواده را پرداخت کنم و این کار را هم کردم. من حتی پیشنهاد دادم برای هزینه مراسم ختم نیز می‌توانم به آنها کمک کنم، که البته با پرس وجوهایی که داشتم، متوجه شدم که عموهای این خانواده برای کمک، به سمت آنها بازگشته‌اند.»
او در ادامه می‌گوید: «جالب اینجاست دقیقاً شب بعد از این ماجرا، من در ساعات اولیه شیفت، به علت درد شدید کلیه در بیمارستان بستری شدم و دو شب بعد هم تحت عمل جراحی قرار گرفتم. من در همان حال، تصمیم گرفتم به آن خانواده به خاطر بی‌سرپرستی آن دختر و اینکه در اوج محرومیت، همچنان به آرمان‌های انقلاب پایبند بودند، پیشنهاد دهم که قیمومیت دختر را نیز برعهده بگیرم.»
سروان سید یاسین دردارپور در پایان می‌افزاید: «شاید من انسان خوبی نباشم ولی در صورت لیاقت داشتن، در دلم شوق دیدار مقام معظم رهبری را دارم. در وصیتنامه‌ام هم به این موضوع اشاره کرده‌ام که اگر در مأموریت‌های پلیسی شهید شدم، در صورت صلاح‌دید، مقام معظم رهبری بر پیکر من نماز بخوانند.»
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و بیست و هشت
 - شماره هشت هزار و دویست و بیست و هشت - ۱۹ تیر ۱۴۰۲