تجربه مشترک نشاط اجتماعی میآورد
امین سلیمی
مدیرکل اخبار چندرسانهای خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)
نشاط و شادی بر خلاف تصور مرسوم، لزوماً معلول ساخت برنامههای شادیآور، جشن، تفریح و فراغت نیست، بلکه یک بخش از نشاط به این موارد اختصاص دارد. نشاط و شادی در یک اجتماع منوط به این است که مردم چقدر امکان دسترسی به اهدافشان را دارند و تا چه اندازه به برخی نیازهای ابتدایی دسترسی دارند؟ جامعه تا چه حد میتواند بستر شکوفایی توانمندیها و استعدادهای مردم باشد و رسیدن به علایق کاری و تحصیلیشان را تسهیل کند و به آنها امکان تشکیل و اداره خانواده بدهد، به طوری که نگران آینده فرزندان خود نباشند و در حوزه اشتغال و حتی سرمایهگذاری، امنیت خاطر نسبی داشته باشند. به طور کلی اقلیم اجتماعی و حاکمیتی که در آن زندگی جریان دارد، باید برای زندگی مردم ثبات به ارمغان بیاورد و حامی آن ثبات باشد.
این نکات در جامعهای مانند جامعه ما که پیوست معنوی و آرمانخواهانه برای خود قائل است و به سوی امری متعالی، ورای مادیات حرکت میکند نیز صادق است. افراد اجتماع باید بتوانند به عدالت و آزادیهای مشروع دست پیدا کنند. جامعه باید سعادت را برای مردم به ارمغان بیاورد و در راستای آرمانخواهی مردم بسترآفرین باشد. در واقع جامعه باید انگیزه در مردم ایجاد کند و لوازم رسیدن به آن انگیزه را نیز در اختیارشان بگذارد یا حداقل فرایند رسیدن به آن را تسهیل کند. اینها مواردی است که در جامعه نشاط پایدار ایجاد میکنند. وقتی هیچکدام از این لوازم مهیا نباشد، با ساختن برنامههای طنز، جشن گرفتن و زیاد کردن مراکز تفریحی، جامعه به شادی پایدار نمیرسد. جامعه باید در بطن خود پویایی داشته باشد تا نشاط در آن به ارمغان آید وگرنه در یک جامعه پر از فاصله طبقاتی و تبعیضمحور، تمام آن امکانات نهایتاً به طبقه برخوردار میرسد و طبقه مستضعف با امکانات خود توان تجربه نشاط پایدار را نمییابد.
متأسفانه نشاط اجتماعی ما وضع خوبی را تجربه نمیکند. جامعه آرمانخواهی که در این مسیر در سازکارها مانع میبیند، امکان برنامهریزی آینده در بخش شخصی زندگی برایش مشکل میشود. همچنین کسانی که از ساحت مادی گذر کردهاند و میخواهند جامعه را رشد دهند و این اتفاق را در بستر اجتماع رقم بزنند، در چنین ساختارهایی دچار سردرگمی میشوند. اینها موانع تحقق یک جامعه پویا است. به نظر میرسد نشاط پایدار یک جامعه در گرو همین موضوع باشد. ایجاد بسترهای شاد، محیط فراغت و فعالیت را باید پیوست این زمینه درست کرد.
میهمانی 10 کیلومتری و مراسمی که برای تعظیم شعائر انجام میدهیم صرفاً ذیل نشاط اجتماعی تعریف نمیشود، بلکه این امور سهیم کردن مردم در یک امر جمعی و شادمانی برای اهل بیت علیهمالسلام است. تعریف این دست برنامهها، گردهماییها و شادیهای دستهجمعی در کنار یک امر مقدس، ساختن پیشینه خوش از رویدادهای دینی بخصوص برای بچهها است که حرکتی بسیار خوب و حتی واجب تلقی میشود.
مشارکت مردم در میهمانی 10 کیلومتری و جشن غدیر مشهود است و در کنار آن ورود حاکمیت، پول خرج کردن و تبلیغات نهادهای حاکمیتی برای چنین رویدادی کاملاً به صرفه است. همانطور که حاکمیت به دلیل هویت ملی ما برای عید نوروز هزینه میکند، برنامه میسازد، شرایطی را تسهیل میکند که نوروز بهعنوان جشن ملی پاس داشته شود، عید غدیر نیز بخشی از هویت مذهبی ما است که با هویت ملیمان عجین شده است و هزینه کردن حاکمیت برای آن بسیار مهم است.
شادی به معنای پویایی است. مردم تجربه مشترک خوشایند را صرفاً در جشن تجربه نمیکنند. در عزاداری محرم و پیادهروی اربعین هم این تجربه مشترک خوشایند وجود دارد. نشاط مختص یک مراسم مذهبی عیدانه نیست. یکی از آثار این نوع نشاط اجتماعی، ایجاد تجربه مشترکی است که در دل آن اهداف، مفاهیم و آرمان آن امر مقدس نیز نهفته باشد.