«کارکرد مناسک دینی در جامعه» در گفتوگو با دکتر میثم مهدیار، جامعهشناس
وحدت ملی زیر سایه علی(ع)
«جشن غدیر» چطور سرمایه اجتماعی را ارتقا میبخشد؟
علیرضا مهدوی
جناب دکتر مهدیار، در زمانهای که سکولاریسم به مثابه یک مسأله جهانی قد علم کرده است، برگزاری مناسک دینی همچون جشن غدیر چه کارکردی میتواند برای جامعه ما داشته باشد؟ و از دیدگاه جامعهشناسی فرهنگی چه لایههای فرهنگی را متأثر میکند؟
«مناسک» یکی از چسبهای اجتماعی است که بین مردم وحدت ایجاد میکند و هر قدر این مناسک با تاریخ و فرهنگ یک جامعه نزدیکتر باشد، پیوند و انسجام اجتماعی ناشی از آن، فراگیرتر و گستردهتر خواهد شد.
محبت اهل بیت و فرهنگ شیعی در کشور ما حداقل در 5-6 قرن اخیر یعنی از صفویه به بعد به صورت رسمی و حتی قبل از آن، یکی از مهمترین مقومات فرهنگ ایرانی بوده است که در حوزههای مهم فرهنگی از جمله ادبیات، آیینها و مناسک و دیگر قلمروهای اجتماعی نمود پیدا کرده است. اساساً به واسطه گسترش همین محبت بوده است که گرویدن به شیعه در ایران فراگیر شده است.
گفتنی است که انسجامبخشی فرهنگ شیعی در جامعه ایرانی تنها به عرصههای فرهنگی، هنری و اجتماعی منحصر نمیشود و ردپای این اثرگذاری را در عرصه سیاسی هم میتوان جستوجو کرد. واقعیت این است که از دل همین فرهنگ شیعی است که دو انقلاب بزرگ یعنی «انقلاب مشروطه» و «انقلاب اسلامی» در جامعه ایرانی رقم خورده است.
البتــه پیــش از ایــن، ایــن انسجامبخشی بیشتر از رهگذر مناسک عاشورایی محقق میشد به گونهای که در بسیاری از مناطق کشور و حتی در دورافتادهترین روستاها، مجالس عزاداری امام حسین(ع) برگزار میشد و طی آن «پیوند اجتماعی» در کشور تحکیم و «سرمایه اجتماعی» ارتقا مییافت. بر این اساس همانطور که آیینهای سوگوارانه چنین تأثیری را در انسجامبخشی به جامعه ایرانی دارند، آیینهای جشن و سرور هم میتواند این مهم را به انجام رسانند و این نقش و تأثیر مهمی است که مناسک میتوانند در یک جامعه ایفا کنند.
برخی بر این باورند که جامعه برای اینکه جامعه بماند به «ابراز احساسات جمعی» نیاز دارد، چقدر از رهگذر چنین آیینهای جمعی این مهم محقق میشود؟ و اساساً برگزاری چنین آیینهایی چه گسلی را در امروز و اکنون جامعه ایرانی پر میکند؟
«وحدتبخشی» که این آیینها برای ما رقم میزنند، مهمترین کارکرد آنها برای جامعه ماست. واقعیت این است که در یک دهه اخیر امواج جهانی به واسطه سیاستهای اقتصادی کلانش که از آن تحت عنوان «سیاستهای اقتصادی لیبرال و نئولیبرال» سخن به میان میآید، جوامع و مردم را به سمت فردگرایی سوق داده است و منفعت شخصی و فردگرایی را تقویت کرده و ترویج میدهد که خود باعث فاصله گرفتن مردم از یکدیگر شده است. ضمن اینکه اتفاقاتی که در چند سال اخیر به واسطه تحریمها و فشارهای اقتصادی رقم خورد، بر تنور این فردگرایی دمید و این باعث نوعی گسستگی و گسیختگی در جامعه شد که تبعات آن را در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی میتوان ردگیری کرد. طبیعتاً، در این فضا، «مناسک اجتماعی» و «احساسات جمعی همگرا» میتواند به تخفیف و تحلیل این آسیبها کمک کند و به نوعی به عنوان یک آنتیتز وارد میدان جامعه شود.
مشارکت گسترده مردم و حضور پرشور آنان در جریان جشن غدیر چه پیامهای فرهنگی و اجتماعی به همراه دارد؟
متأسفانه، در چند سال گذشته بویژه از سوی رسانههای معاند پیوسته تصویری سکولار از جامعه ایران بازنمایی میشود و کوشش میکنند تا در تصویرسازیهای خود، مردم را رویگردان از اعتقادات ایمانی و دینی و در انتظار یکسری تغییرات بنیادین سیاسی، دینی و اعتقادی در سطح کشور نشان دهند. اما با این حال، در همین یکی دو سال گذشته که اتفاقاً این فشارهای روانی و تبلیغاتی زیادتر هم شده است، حضور مردم در مناسک جمعی دینی افزایش پیدا کرده است. شاهد این مدعا، حضور مردم در مراسم اربعین، شبهای قدر، زیارت عتبات و همین راهپیمایی جشن غدیراست.
همچنین استقبالی که نوجوانان و خانوادههای ما از سرودهای دینی و انقلابی در یک سال گذشته داشتهاند نشان میدهد که هنوز باورهای دینی و انقلابی در نسل جوان ما جریان دارد و خلاف فرهنگ عمومی ایرانیان نیست.
برخی تحلیلگران اجتماعی مدعی میشوند که «راهپیمایی جشن غدیر» پروژهای حکومتی و مناسکی حاکمیتی است؛ بنابراین نمیتواند کارکردهای یک مناسک خودجوش و مردمی را برای جامعه داشته باشد. آیا چنین تحلیلهایی از جشن غدیر، رواست؟
این «دوگانه حکومتی-مردمی» دوگانهای جعلی است که طی سالیان اخیر توسط برخی از نویسندگان و فعالان سیاسی و فرهنگی ساخته و پرداخته شده است. کسانی که چنین دعوی را مطرح میکنند، اساساً توجهی به مفهوم «دولت مدرن» ندارند.
واقعیت این است که دولت همانگونه که در واقع سیاستهای اقتصادی و عمرانی خود اعم از توسعه شهری و توسعه کلانشهرها یا سیاستهای کلان اقتصادی را پیش میبرد، آثار و تبعاتی را در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و روانی به بارمیآورد. در این فضا، دولتها تنها کاری که میتوانند بکنند تلاش برای کاهش آن تبعات است. از این جهت، وظیفه حکومت این است که برای کاهش آن تبعات تلاش کند منتهی در این میان، نکتهای را که نباید از نظر دور بدارد این است که برنامههایی که برای تعدیل و تخفیف این تبعات در دستور کار قرار میدهد، نباید تصنعی و مغایر با باورهای عمیق تاریخی و فرهنگی ایرانیان باشد.
در این فضا، مناسک غدیر، عاشورا، نوروز و... ریشه در تاریخ و فرهنگ ایران دارند و ایرانیان هم با شور و شوق در آنها شرکت میکنند و تباینی با فرهنگ تاریخی ایرانیان ندارد. به این معنا، طرح «دوگانه حکومتی / مردمی» در مورد این مناسک نمیتواند درست باشد.
بــــرش
آنتیتزی برای سیاستهای نئولیبرال
«وحدتبخشی» که آیینهای دینی همچون جشن غدیر برای ما رقم میزنند، مهمترین کارکرد آنها برای جامعه ماست. در یک دهه اخیر، امواج جهانی به واسطه سیاستهای اقتصادی کلانش که «سیاستهای اقتصادی لیبرال و نئولیبرال» است، جوامع را به سمت فردگرایی سوق داده است. در این فضا، «مناسک اجتماعی» و «احساسات جمعی همگرا» میتواند به تخفیف و تحلیل این آسیبها کمک کند و به نوعی به عنوان یک آنتیتز وارد میدان جامعه شود.