تأملی بر آغاز رویداد هفته فرهنگی ایران در روسیه

مسیری روشن در عرصه دیپلماسی فرهنگی

محمد مهدی اسماعیلی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

 
 آغاز رویداد هفته فرهنگی ایران در روسیه با استقبال پرشور و معنادار مخاطبان عرصه فرهنگ و هنر در این کشور، نقطه آشکارساز ریل‌گذاری صحیح دولت مردمی سیزدهم در عرصه دیپلماسی فرهنگی محسوب می‌شود. نقش‌آفرینی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ایجاد زمینه‌ها و بایسته‌های لازم جهت برگزاری این رویداد مهم و تلاش رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو، نتایج مثبت و مفیدی در این زمینه داده است و بی‌تردید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از چنین همکاری‌ها و هم‌افزایی‌هایی در جهت بهره‌مندی از تمام ظرفیت‌های فرهنگی حمایت خواهد کرد.
 همزمانی رویداد هفته فرهنگی ایران در روسیه با عضویت رسمی جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری‌ شانگهای، جلوه برجسته‌تری به این منظومه می‌دهد! آری! در اینجا از منظومه‌ای سخن می‌گوییم که با محاسبه‌ای دوراندیشانه و ظرافتی دقیق در قاموس سیاست خارجی کشورمان در حال تکمیل است.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی‌توان آنها را در تفسیر و تحلیل منظومه فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آن سوی مرزها نادیده انگاشت؛ اولین نکته، معطوف به چیستی‌شناسی و هستی‌شناسی مقوله فرهنگ و متعلقات آن (از جمله دیپلماسی فرهنگی) در منظومه و گفتمان انقلاب اسلامی و نظام مقدس برخاسته از آن است. فرهنگ در این معادله، نه یک متغیر، بلکه علت‌العلل بسیاری از پدیده‌ها به شمار می‌آید. نخست اینکه ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی، جایی برای ابطال یا نقض این پیش‌فرض صریح باقی نمی‌گذارد.  فرهنگ در نگاه کلان جمهوری اسلامی ایران، نقش یک متغیر مستقل و تعیین‌کننده را نسبت به سایر حوزه‌ها ایفا می‌کند. دیپلماسی فرهنگی نیز از این قاعده کلان مستثنی نیست.
قویاً بر این باور هستیم که اگر نگاه‌های کلان و ملاحظات فرهنگی، به مبنایی برای ریل‌گذاری مناسبات دوجانبه یا چندجانبه ما در نظام بین‌الملل تبدیل شود، ضریب آسیب‌پذیری آنها به‌مراتب نسبت به زمانی که مؤلفه‌های سیاسی یا اقتصادی مطلق به نقطه اتصال و پیوند ما و دیگران مبدل می‌شود، به‌مراتب کمتر خواهد بود.
بنابراین، دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران، نه یک واژه تزئین‌شده و نه یک مفهوم انتزاعی است، بلکه خروجی نوعی الگوسازی سالم فکری و عملیاتی محسوب می‌شود. دومین مقوله، معطوف به نقش دیپلماسی فرهنگی در ایجاد، تکمیل، استمرار و تثبیت مناسبات بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران است. واقعیت امر این است که در عصر کنونی و با‌ گذار بشریت به عصر تکنولوژی‌ها و ابزارهای ارتباطی نوین، اتفاقاً باید به دنبال تبلور «پیوندها و پیوست‌های زیربنایی» در مناسبات کشورها و بازیگران بود. در اینجا متوجه جایگاه دیپلماسی فرهنگی در قاموس سیاست خارجی کشورمان می‌شویم. متعاقباً، در‌می‌یابیم که چرا دستگاه‌های امنیتی و دولتی امریکا و برخی کشورهای هم‌پیمان واشنگتن، میلیاردها دلار برای جلوگیری از تبلور ارتباطات «فرهنگی-مردمی» بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای دیگر دنیا هزینه صرف می‌کنند!
وحشت دشمنان قسم‌خورده نظام و ملت ایران، معطوف به ارزش و عیار ذاتی دیپلماسی فرهنگی و قدرت بی‌همتای آن در شکل‌دهی ارتباطات مبنایی و کلان میان ملت‌ها و دولت‌هاست. سومین و آخرین نکته، به مناسبات فرهنگی ایران و روسیه مربوط می‌شود.  برگزاری هفته فرهنگی ایران در روسیه و حضور پرشمار و مثال‌زدنی مخاطبان روسی در مراسم افتتاحیه این رویداد، بیانگر استقبال رویکرد دولت سیزدهم مبنی بر گشودن درهای دیپلماسی فرهنگی ما به سوی بازیگران شرقی است.
متأسفانه تحت تأثیر القائات و نگاه‌های بازدارنده نسبت به عرصه فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی طی سال‌‌های اخیر، اشتیاق بسیاری از شهروندان کشورهای همسایه و غیر، جهت ایجاد پیوندی دائمی (از جنس پیوند فرهنگی) با ایرانیان مغفول و مسکوت ماند.
 اکنون زمان تبلور همین ظرفیت‌های بالقوه و تبدیل شدن آنها به آورده جهت تأمین منافع ملی ماست.
اعتبار فرهنگی ایران در نظام بین‌الملل و اشتیاق ملت‌های دنیا برای پیوند با ایران، نیازی است که موظف هستیم در چهارچوب دیپلماسی فرهنگی به آن پاسخ دهیم. برگزاری هفته‌های فرهنگی ایران در کشورهای دیگر ناظر بر رفع همین نیاز مهم و اساسی صورت می‌گیرد. به نمایش در‌آمدن صنایع سنتی و خلاق ایرانیان در هفته‌های فرهنگی، برگزاری جشنواره‌های فیلم مشترک، اجرای مشترک گروه‌های موسیقی ایرانی و روسی در مسکو و سنت‌پترزبورگ و آشنایی مخاطبان روسی با فناوری‌های نوین ایرانی، قطعاً برای کشور و گروه‌های هدف در عرصه فرهنگ و هنر فرصت‌ساز است؛ هفته فرهنگی ایران در روسیه، فرصتی برای احصا و احراز همین موارد است.
 آثار و تبعات برگزاری هفته فرهنگی ایران در روسیه، مانند هفته‌های فرهنگی دیگری که در سایر کشورها برگزار می‌شود، محدود به بازه زمانی برگزاری هفته فرهنگی نبوده و صرفاً، نقطه آغازی برای ادامه این مسیر روشن و پرثمر خواهد بود. ان‌شاءالله.