درویش فرار میکند، کریمی انکار
مدیران فشلی که میروند اما اثر تخریبیشان میماند!
حامد جیرودی
روزنامه نگار
ماجرای انتقال علیرضا بیرانوند به استقلال هم از آن دست ماجراهای غیرمنتظره است که کسی پیشبینیاش را نمیکرد. این پرونده جنجالی دارای ابعاد مختلفی است که میتوان به آنها پرداخت اما آنچه بیش از همه توی ذوق میزند، مدیریت فشل و نابلدی است که اداره فدراسیون و تیمهای باشگاهی فوتبال ایران را برعهده دارند و زمینهساز به وجود آمدن این هرجومرج عجیب شدهاند؛ مدیرانی که در نهایت از سمتهای خود برکنار میشوند و میروند اما آثار بد مدیریتشان تا سالها باقی میماند.
پنهان شدن درویش در زمان بحران
انتشار ویدیویی کوتاه از پنهان شدن رضا درویش، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس در صندلی عقب ماشین، پس از پایان جلسه فوقالعاده دیروز هیأت مدیره سرخپوشان، خود گویای همه چیز بود. به نظر میرسید پرسپولیس پس از کسب دو قهرمانی در لیگبرتر و جامحذفی فصل گذشته، وضعیت ایدهآلی برای شروع فصل جدید داشته باشد اما تیم یحیی گلمحمدی یکی از معدود تیمهایی است که نه تمرینات پیشفصلش را آغاز کرده و نه به غیر از یک بازیکن، بازیکن جدیدی گرفته و نه قرارداد دیگر بازیکنان را تمدید کرده است. در این شرایط پرسپولیس در بحرانی فرو رفته است که بیرون آمدن از آن کار بسیار دشواری به نظر میرسد. مدیریت این باشگاه که تسویه فصل گذشته را انجام نداده، حالا با فعال شدن آپشنهای قهرمانی مواجه شده که عددی حدود 66 میلیارد تومان است. این در حالی است که بازیکنان پرسپولیس پاداش قهرمانی در بازی انجام نشده سوپرجام را هم میخواهند. در این میان ستارهای مانند بیرانوند خواهان دریافت مطالبات میلیاردی خود شده و با فرستادن دو بار نوتیس (اخطار)، قرارداد خود را فسخ کرده است. در این بین استقلال هم از فرصت استفاده کرده و با دادن پیشنهاد اغواکننده حدود 100 میلیارد، دروازهبان ملیپوش قرمزها را هوایی کرده است. در این اوضاع و احوال، کار یک مدیر خوب است که نمود پیدا میکند اما درویش به جای پاسخگویی، خود را از خبرنگاران به شیوهای زننده پنهان میکند تا از دست آنها فرار کند!
چرا کریمی به حرفهایش عمل نمیکند؟
در این موضوع، نمیتوان از مدیریت استقلال هم بیتفاوت عبور کرد. حجت کریمی در مدت کوتاهی که سرپرستی آبیها را برعهده گرفته، انواع و اقسام حاشیهها را داشته است؛ مدیری که به نظر میرسد به هیچکدام از حرفهای خود پایبند نیست یا تعریفی که از نوع بیان صحبتهای خود دارد، با دیگران متفاوت است! سؤالی که خیلیها از این فرد دارند این است که چرا روی حرفهایش نمیماند و راست نمیگوید؟ کریمی که در ابتدای سرپرستیاش از ریکاردو ساپینتو حمایت میکرد و حتی بعد از باخت در دربی جامحذفی او را به ادامه همکاری دعوت کرد، چرا بعد از رفتن سرمربی پرتغالی به قبرس، او را دائمالخمر نامید و مدعی شد ساپینتو را به استقلال تحمیل کرده بودند؟ کریمی که مورد انتقاد شدید هواداران استقلال قرار دارد، در اولین تمرین آبیپوشان با شعارهای تماشاگران مواجه شد اما پس از آن تعدادی لیدر مسألهدار، چند هوادار را به باد کتک گرفتند و اصلاً مشخص نشد آنها چطور در کمپ حجازی در جایگاه ویژه حضور داشتهاند؟ افرادی که با کریمی خوشوبش داشتند و عکسهای دیگری هم از آنها در کنار او منتشر شده است اما آقای سرپرست ارتباط با آنها را نفی میکند! این مورد آخر هم که جالبتر از همه است. کریمی که یکشنبه اعلام کرد به بیرانوند پیشنهادی ندادهایم، دیروز رسماً گفت با او مذاکره کردهایم تا حرفش را 180 درجه تغییر داده باشد! اما سؤالاتی که وجود دارد این است که هوادار متمول که قرار است پول جذب بیرانوند را بدهد، چطور پول بدهی آندرهآ استراماچونی را نداد که استقلال از آسیا حذف نشود؟ مگر خواسته هواداران استقلال ماندن محمد محبی و مهدی قایدی نیست، چرا پول رضایتنامه آنها پرداخت نمیشود؟ بحث بدهی به آمانوف و ساپینتو چه میشود؟ اگر پول هست، چرا عارف آقاسی که در لیست جواد نکونام بود، به تراکتور رفت؟ در این شرایط، به نظر میرسد آنچه بیش از همه در اذهان متبادر میشود این است که کریمی با جذب بیرانوند میخواهد روی ضعفهای مدیریتیاش سرپوش بگذارد؛ مدیری که در اقدامی عجیب برای معارفه مهرداد محمدی لباس استقلال با اسپانسر بانک را در دست میگیرد و روز بعد در معارفه آرمین سهرابیان، لباس استقلال با اسپانسری شرکت مخابراتی را! اما حالا «خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم طاعی شدن آسان بود» است و کریمی میتواند در قامت یک مدیر مدبر ژست بگیرد و «دلسوز و جاننثار» باشد!
سؤال از سازمان خصوصیسازی
در این بلبشو، پرسشهایی هم از سازمان خصوصیسازی مطرح میشود. حسین قربانزاده در این چند وقت بسیار با سرخابیها عجین بوده و از کم و کیف مدیریت استقلال و پرسپولیس با خبر است. اینکه چقدر بدهی دارند و با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنند، اما سؤال این است که چرا با وجود تغییراتی که انجام شده است، اثری از بهبود اوضاع مدیریتی در این دو باشگاه دیده نمیشود؟ واقعاً لیاقت پرسپولیس این است که مدیرش پنهان شود یا لیاقت استقلال این است که هوادارش کتک بخورد و درویش و کریمی هم پاسخگو نباشند؟ مگر کریمی در هیأت مدیره زمان مصطفی آجورلو و علی فتحاللهزاده نبوده است و اگر تیم مدیریتی آنها خوب نبودهاند، پس چرا مانده است؟ اینها سؤالاتی است که وزارت ورزش و جوانان باید بهعنوان یک نهاد نظارتی پاسخگوی آن باشد.
سقف بودجه یعنی کشک!
در این بین باید به فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ هم اشاره کرد. مدیرانی که قانونی به نام سقف بودجه را تصویب کردهاند که به اوضاع مالی سروسامانی بدهند، اما با اعداد و ارقامی که بهعنوان قرارداد یا پول رضایتنامه بازیکنان شنیده میشود، سقف بودجه همان «کشک» است که علی پروین در تعریف مدیرفنی به زبان رانده بود، چرا که با وجود هوادار متمول و پولدار که صادق درودگر حضور آن در کنار تیمها را بدون اشکال خوانده بود، دیگر نمیتوان به رعایت سقف بودجه مطمئن بود. وقتی تیمی در فصل گذشته بنا به گفته وزیر ورزش و جوانان میلیاردها بالاتر از سقف بودجه هزینه کرده و آوردهای هم نداشته و حالا هم به این قانون معترض است، با چه چیزی میتوان مطمئن شد که سقف بودجه را رعایت میکند؟ صد میلیارد تومان برای بیرانوند که حدود دو میلیون دلار میشود، رقمی در فوتبال روز دنیا نیست اما در هر صورت در بازار فعلی فوتبال ایران نمیگنجد که مقصر اصلی آن نابسامانی مدیریت است.