اختلافهای کوچک زناشویی چگونه به زخمی عمیق تبدیل میشوند؟
آغاز و پایان در زندگی مشترک
بر اساس آمار ازدواج و طلاق در ایران که با آمارهای بسیاری دیگر از کشورهای جهان مشابهت دارد، یک سوم طلاق ها در ۵ سال اول زندگی رخ می دهد و مسائل و نحوه رابطه زوج در همان سال اول بر کل این ۵ سال هم اثر می گذارد.
محمد رضا عزیزی
گزارش نویس
«جدایی تمرینی است برای مرگ و وصال پدیدهای است به مثابه تولد. شاید دلیل خوشحالی دو نفر که بعد از 20 سال یکدیگر را میبینند همین باشد. فرقی هم نمیکند که آنها در طول آشنایی خود نسبت به یکدیگر بیتفاوت بودهاند یا خیر.» با این توصیف «شوپنهاور»از جدایی و وصال، هر طلاق مرگ یک زندگی و هر ازدواج یک تولد است. تولد و مرگی خود خواسته که در رابطه دو نفر از نقطه شروع تا پایان تجربه میشود. یک تولد و مرگ در دل یک زندگی ساری و جاری. «حامد» مهندس عمران و شاغل در یک شرکت راهسازی، به لحظه تولدی میاندیشد که 7 سال پیش در کنار سارا، تجربه کرد. پای سفره عقد جواب «بله» را از سارا گرفت و زندگی سراسر عشق خود را با او آغاز کرد. حالا که یک ماه است مهر طلاق بر عقدنامه شان خورده به این میاندیشد که از 7 سال پیش تا کنون معنای حرکت عقربههای ساعت چقدر تغییر کرده است «7 سال پیش ساعتهای پایانی در محل کار انگار نمیگذشت. زمان متوقف شده بود و من بیتابی میکردم برای رفتن به خانه و دیدن سارا. فکر و ذکرم همسرم بود. این دو سال آخر که اختلافها شروع شده بود و شدیدتر میشد از خانه گریزان بودم. میخواستم عقربههای ساعت در محل کار متوقف شود و من در آنجا تا ابد بمانم. خانه جهنمی شده بود که میخواستم دیرتر آنجا بروم و زودتر بگریزم.»
ازدواج عاشقانه حامد و سارا چگونه به تنفر از یکدیگر و سرانجام طلاق انجامید؟ این شاید پرسش بسیاری از مردان و زنانی باشد که پس از یک دوره توانفرسا و پر از تنش و دعوا و بگو مگو تصمیم به طلاق میگیرند. «حامد» درست یادش نمیآید که دعوا از کجا شروع شد و آن حس بیزاری و تنفر از سارا چگونه همه وجودش را فرا گرفت؟ «دو سال پیش سر کادوی عروسی دختر خاله همسر سابقم دعوای شدیدی کردیم و عصبی و خسته به مراسم عروسی رفتیم. شاید این اولین دعوای جدیمان بود. شاید هم بهخاطر پرسشها و گیر دادنهای بیربط همسرم به روابط من با همکارانم بود که زندگی مان به این وضعیت کشیده شد.»
از بهار ماه عسل تا زمستان جدایی از لحظه تولد یک زندگی مشترک تا مرگ آن با طلاق؛ روزها و شبهای زیادی میآید و میگذرد. نشانههایی هست که اگر بموقع دیده و جدی گرفته شوند، زن و شوهر میتوانند بفهمند زندگیشان به سمت مشکل میرود و باید برای آن کاری کرد. «فاطمه توسلی» مشاور خانواده میگوید: اختلافها در زندگی زناشویی مانند بیماری جسمی یا روانی است. هر بیماری یک نقطه آغاز دارد. در این مرحله اگر بیماری بموقع شناسایی شود درمان براحتی انجام میشود و نیاز به عمل جراحی ندارد. اما اگر به نشانهها توجه نکنیم، بیماری پیش میرود و سراسر بدن را فرا میگیرد و زندگی عادی را مختل میکند. اگر همسر شما که همیشه بموقع به خانه میآمد، رفت و آمدش به خانه نامنظم شد، اگر تمایلی به آمدن به اتاق خواب ندارد و شب را روی مبل سپری میکند، اگر در برابر کوچکترین ایراد مثل غذایی که مورد علاقه نیست یا لباسی که شسته نشده و... صبر و طاقت گذشته را ندارد و زود عصبی و شروع به فحاشی میکند و... اینها نشانه بروز یک بیماری در زندگی مشترک شماست. باید با گفتوگو با همدیگر در ساعتی که هر دو میل به صحبت دارید ریشه و دلیل اصلی این ناراحتی و اختلاف را شناسایی کنید.»
سختترین برهه ازدواج
مشاوران خانواده از سال اول ازدواج بهعنوان سختترین سال زندگی مشترک نام میبرند. زن و شوهر تا قبل از ازدواج بهعنوان دو فرد مجرد با سبک زندگی و هویت متفاوت مشغول گذران زندگی بودند.
بعد از ازدواج همه چیز تغییر میکند. شما وارد خانه میشوید و زندگی خود را با یک فرد جدید به اشتراک میگذارید از این رو باید سلیقه، ترجیحات، عادات و سبک زندگی یکدیگر را تنظیم کرده و با آنها سازش کنید. قرار نیست همه چیز مطابق میل شما باشد. شما یک شریک زندگی دارید که باید زندگی مشترک خود را متناسب با میل همدیگر تنظیم کنید. ازدواج باعث تغییر هویت بهخصوص برای زنان میشود. این یک انتقال در زندگی شما از مجردی به یک تیم دو نفره است. ممکن است مسئولیتهای شما در محل کار و خانه تغییر کند و ایجاد تعادل بین خانواده و کار برای شما دشوار باشد. با این حال، یک رابطه پایدار مبتنی بر اعتماد و حمایت میتواند به شما در غلبه بر این بحران کمک کند. شاید در سالهای اول ازدواج، برای بسیاری گذر از استقلال دوران مجردی و ورود به یک زندگی با شراکت دو نفره دشوار باشد. درک متقابل، تعدیل رفتار با توجه به سلایق و حساسیت طرف مقابل و فداکاری از مهمترین مسئولیتهای زوج در سال اول زندگی است.
بدانید آزادیای که زمانی آرزوی آن را داشتید، چه از نظر مالی و چه از نظر اجتماعی، بدون پاسخگویی به شریک زندگیتان معنایی ندارد. شما اکنون با همسرتان یک خانواده را اداره خواهید کرد. از مدیریت مالی خانه گرفته تا مراقبت از اعضای خانواده؛ هر دو شما به یک اندازه مسئول همه چیز هستید. شما باید کمی گذشته بیدغدغه خود را فدا کنید تا از مزایای بیپایان یک زندگی زناشویی بدون دردسر بهرهمند شوید.
به تنظیمات کارخانه برنگردید
در سال اول ازدواج هنوز حال و هوای دوران مجردی از سر زن و شوهر بیرون نرفته است. زیر یک سقف آمدهاند با منیت، غرور و خواستههای دوران مجردی. اختلافها معمولاً از موارد جزئی شروع میشود از مرتب نشدن لباسها گرفته تا جای صابون دستشویی و کثیف بودن ظرفها در سینک ظرفشویی و... این خرده مشاجرهها بتدریج به سمت مشاجرات بدون دلیل همراه با لجاجت و انتقامگیری از طرف مقابل و... خواهد رفت. وقتی مشاجرهها طولانی و پر تکرار شد بدانید زنگ خطر به صدا درآمده است و هردو به تنظیمات کارخانه در دوره مجردی بر گشتهاید. در این وضعیت اولین کار مرور و فهرست کردن نقش و تقصیر خود و طرف مقابل روی کاغذ است. در لحظهای که حال هردوتان خوب است و حوصله دارید، لیستهایی را که تهیه کردهاید کنار هم بگذارید و درباره آنها صحبت کنید. به گفته فاطمه توسلی مشاور خانواده سال اول تا سوم زندگی مشترک از حساسترین زمانهای زندگی مشترک است که ازدواج آببندی میشود. بر اساس آمار ازدواج و طلاق در ایران که با آمارهای بسیاری دیگر از کشورهای جهان مشابهت دارد، یک سوم طلاقها در 5 سال اول زندگی رخ میدهد که به نظر من مسائل و نحوه رابطه زوج در همان سال اول بر کل این 5 سال هم اثر میگذارد.
او میافزاید: مسائل مالی یکی از نکات مهم در رابطه زناشویی است. در طول سالهای اول ازدواج، باید عادات مالی و خرج کردن خود را طوری تنظیم کنید که برای شما و خانواده تان مناسب باشد.
ممکن است در مورد پول و پسانداز نظر متفاوتی نسبت به شریک زندگی خود داشته باشید. چیزی که شما بهعنوان یک وسیله غیرضروری و تفننی در نظر میگیرید ممکن است برای همسر شما یک ضرورت باشد. درک نیازهای خود و برنامهریزی برای آینده در هر رابطهای حیاتی است. در کل زندگی مشترک و بویژه در سالهای اول که هنوز عادات دوران مجردی فراموش نشدهاند بدانید که «من» سابق تبدیل به «ما» شده است و «ما» هرگز نباید فراموش شود.
بــــرش
اختلاف ها در زندگی زناشویی مانند بیماری جسمی یا روانی است. هر بیماری یک نقطه آغاز دارد. در این مرحله اگر بیماری به موقع شناسایی شود درمان به راحتی انجام می شود و نیاز به عمل جراحی ندارد. اما اگر به نشانهها توجه نکنیم ، بیماری پیش میرود و سراسر بدن را فرا میگیرد