برای ناصح آوازِ امروز ایران
رضا مهدوی
منتقد هنری، نوازنده و مدرس سنتور
مردی از تبارموسیقی و آواز رفت. صدایی از جنس حقیقی فرهنگ آوازی به دیار باقی شتافت. زنده یاد استاد نصرالله ناصحپور یکی دیگر از انگشت شماران عرصه خوانندگی، تصنیف، کار عمل و ردیف آوازی سرزمین ایران پس از سالها رنج بیماری دیگر نتوانست در کلاس درس آواز حاضر شود تا خیل مشتاقان فراگیر ادب نفس و ادب شرح و ادب التزام به پایبندی فرهنگ سترگ شنیداری در پهنه آوا و نوا را التیام بخش باشد. خداوند استادانی چون کریم صالح عظیمی و رامبد صدیف و محمد صفارمنتشری و دیگر عزیزان ملتزم به رعایت حق و حقوق پاسداشت و نگهداشت فرهنگ آوازخوانی این کهن هنر یگانه در جهان را که ویژه ایرانیان است و بس، در صحت و سلامت نگاه دارد تا نسل تازه، بیش از پیش در شناخت آیین و مدنیت در هنر پاکیزهای چون آوازخوانی، بیش از این فقیر نماند. استاد داوود گنجهای فرمودند: ناصحپور هنرمند بزرگی بود که هیچ تقاضایی نداشت و هنرش را در معرض نمایش نگذاشت... نسل جوانِ جویای نام و نان، بداند که هرآنچه معلمان متقدّم از زوایای گوناگون ازاستادان خود فراگرفتهاند همان گونه دقیق عمل کردند و به هنر ملی ارج نهادند و البته با احترام به مردم روزگار خود هر آنچه را از آنها خواسته شد اجابت نکردند..! آواز را برای آواز پاس داشتند. امری که مباح است و نباید به واسطه کم بضاعتی رسانههای شنیداری و دلگرمی عدهای از گوشهای ناآشنا با چنین فرهنگ شنیداریای آن را حذف و هَدم کرد و صرفاً به تصنیف و ترانهخوانی پرداخت، تا جایی که برخی خوانندگان مطرح امروزی به راحتی میگویند: آواز دیگر جایگاهی درنزد مردم ندارد و ناچاریم روزآمد و پاپ خوان شویم...؟!
آری نصرالله ناصحپور پرچم فرهنگ مدَرَسی استادش عبدالله خان دوامی را تا آخرین روز بالا نگه داشت. روح هردو بزرگوار شاد. نامشان بر ضمیر روشن تاریخ در روزگاران به نیکی یاد خواهد شد.
ناصح پور آذری تبار بود و مقتدرانه و حماسیوار آواز و تحریر و چهچهه سر میداد و اشعار را دقیق و متنّن از حنجره خارج میساخت. زبان معیار را درست ادا میکرد و ذرهای لهجه و گویش و دیگر زبان را چاشنی نمیکرد در اشعار بزرگان ادب پارسی. برخی آواز را رنج موره وار با آه و درد آمیخته و ادا میکنند و گوشها را فراری میدهند...
اجراهای اندک او را به هر طریق اهل دل و آشنا به فن موسیقا شنیدهاند اما یادگاری بینظیر از آوازخوانیاش با سنتور استاد مجید کیانی در تئاترشهر دهه 70 مجالی میخواهد برای پردازش و تفسیر و بررسی معنوی و فلسفی و دانشی تا بتوان از فرازهای گوناگون به ابعاد گسترده فرهنگ سترگ ردیف آوازی از سلایق و روایتهای متنوع شناخت عمیقتری یافت.
ایرج کاشانی و گلپای گلپایگانی هر دو آموخته مکتب اصفهان بودند اما با خلاقیت و هوش ذاتی خود در تکمیل مکتب تهران خلاقانه پس از اسماعیل خان مهرتاش مردم را به هرشکل دور آوازجمع کردند و آوازخوانی را از کما رفتن زندهسازی کردند. استاد حسین علیزاده هم به زیبایی گفتند: امثال ناصحپور پرچم موسیقی ایرانی را نگه داشت. چه خوب است نسل نو در زنده نگاه داشت فرهنگ آوازخوانی با تمام ظرایف و دقایق و ریزه کاریهایش همچون شخصیت بیبدیل نصرالله ناصحپور در حفظ و اشاعه آواز و موسیقی ناب اهتمام ورزد.