بحران‌ها را چگونه روایت کنیم تا باورپذیر باشد؟

مصطفی وثوق‌کیا
روزنامه‌نگار

سیل، زلزله، آتش‌سوزی و... از جمله بحران‌هایی است که رخ‌دادنش باعث اختلال در بخشی از زندگی شهروندانی می‌شود که با آن درگیر هستند. در سال‌های‌ اخیر در کنار رفع و رجوع مسأله اصلی بحران‌ها یک مسأله مهم‌تر هم وجود داشت و آن نوع روایتی است که از بحران می‌دهیم. مسائلی از جمله اینکه سرنوشت کمک‌های اهدایی چه می‌شود، شبهات کمک افراد سرشناس به مردم، نوع رسیدگی به مناطق بحران‌ زده که برخی از آنها بشدت در افکار عمومی تأثیر می‌گذارد. در ماجرای ریزش ساختمان پلاسکو تهران و متروپل آبادان شایعه زنده ماندن برخی افراد زیرآوار مانده خودش باعث بحران جدیدی شده بود که ایجاد شایعات زیاد و تناقض‌های افراد دخیل در ماجرا افکار عمومی را حساس کرده بود. اینها را که گفتم برای بحران‌های ناگهانی است و ما برای آن برنامه از پیش تعیین شده نداریم اما برخی بحران‌ها جلوی چشم ما رخ می‌دهد اما چون این بحران فوری نیست و ممکن است چند دهه بعد تأثیر خود را نشان دهد برای افکار عمومی شاید مسأله نشده باشد.
 لازم است مثال بزنم تا کمی مطلب جا بیفتد. چندسال است که جریان آب در رودخانه هامون به سمت ایران خشک شده است. دلایل فراوانی هم دارد اما در این یک دهه بارها فریاد مردم ساکن در آن را شنیدیم که خشکسالی باعث نابودی روستاها و حتی شهرهای استان سیستان و بلوچستان شده است اما باز در افکار عمومی آن حساسیت لازم دیده نمی‌شود؟
بحرانی که سال‌ها دریاچه ارومیه گرفتار آن شده بود در اوایل کار خیلی برای افکار عمومی مسأله نشده بود. غیر از افراد ساکن در منطقه و اطراف شاید برای خیلی ازمردم دورتر و مرکزنشین مهم نبود که برای مثال اگر دریاچه ارومیه خشک شود چه اتفاق و معضلی ممکن است گریبانگیر مردم آن مناطق ودر مقیاسی بزرگتر کشور شود؟ خوزستان چندسالی است درگیر مسأله ریزگردها شده است که عمده منشأ آن در عراق است. با اینکه اخبار و تصاویر آن را بارها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی دیدیم اما تا ریزگردها به تهران و اصفهان و چند شهر بزرگ و صنعتی کشور نرسید باز هم افکار عمومی درک درست و متناسبی از بحرانی که رخ داده است متوجه نشد. خشک شدن زاینده رود در چند سال اخیر سبب ایجاد بحران در منطقه اصفهان و یزد شده است. حتی کشاورزان منطقه چندبار تجمع کردند و حتی در کف رودخانه خشک‌شده تجمع کردند. تجمع‌شان از صداوسیما پخش شد و باعث جلب توجه مردم کشور به مسأله آب اصفهان شد اما با اتمام تجمع باز هم مسأله به فراموشی سپرده شد و الان شاید کسی نداند تبعات آن خشکسالی و کمبودآب در اصفهان ایجاد فرونشست در اطراف شهر و حتی خود شهر شده که این بحران بزرگ وخطر را متأسفانه افکار عمومی نه در مقیاس ملی حتی در خود منطقه اصلاً درک نکرده است.
دلیل اینکه چرا بحران‌های ما ملی هستند اما برایشان اقدام ملی انجام نمی‌شود زیاد است اما ساده‌ترین جوابی که به آن داده می‌شود این است که چون به بحران منطقه‌ای نگاه می‌کنیم و نگاه ملی نداریم. از تأثیرات آن بر سایر مناطق و اقلیم‌ها گفته نمی‌شود. دیگر دلیل اینکه از روایت بحران عاجز هستیم نداشتن نگاه کلان و آینده‌پژوهانه به مسأله بحران است. به همین دلیل است همیشه منتظر بحران می‌نشینیم تا او به سراغ ما بیاید. خشکسالی و فرونشست و بی‌آبی امری فوری نیست که وقتی آمد غافلگیر شویم و نتوانیم برایش برنامه‌ریزی کنیم.
همین چندهفته قبل بود که اعلام شد سطح ورودی آب دریاچه ارومیه بالا آمده است و شاید از بحران رهایی یافتیم اما همین رهایی از بحران هم آنچنان که باید و شاید برای مردم بازگونشده است. حضور رئیس جمهور در منطقه هیرمند و ورود مستقیم به ماجرای آب سیستان باعث شد ماجرا از سطح منطقه‌ای ارتقا پیدا کند و کمی درافکار عمومی جایگاه پیدا کند. هر چند که اگر استمرار نداشته باشد و گروه‌های مرجع که توان تأثیرگذاری بر افکار عمومی (به هر شیوه‌ای)  دارند در منطقه حضور نداشته باشند باز هم به راحتی از یاد افکار عمومی می‌رود. آخرین نوع این بحران‌های بلندمدت فرونشست اصفهان و آب زاینده رود است اگر چه برنامه‌هایی کلان در سطح ملی برای احیای رودخانه و جلوگیری از فرونشست اصفهان در جریان است اما لازم است برنامه‌های اثربخش و آگاهی‌بخش به صورت ملی انجام شود تا خطر این مسأله گوشزد شود و زمینه‌های اقناعی برای انجام امور توسط مسئولان هم فراهم شود. باید ساعت‌ها مستند ساخته شود تاعمق بحران روایت شود. روایت‌های ریز و درشت در رسانه‌های رسمی و غیررسمی باید به دست مردم برسد تا بحران مسأله مردم شود. در این صورت است که می‌توانیم امیدوار باشیم اقدامات بهبودبخش جهت رفع بحران ثمر داده و مخاطب اصلی خودش را یافته است. بزرگترین اقدامات و کارها اگر بدون پیوست فرهنگی و رسانه‌ای انجام شود هیچ‌گاه در افکار عمومی ماندگار نخواهد شد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و شانزده
 - شماره هشت هزار و دویست و شانزده - ۰۴ تیر ۱۴۰۲