شأن «گفتوگو» در منظومه فلسفی دکتر مجتهدی
فیلسوفی با مشی سقراطی
دکتر علی لاریجانی
استاد فلسفه دانشگاه تهران
دکتر کریم مجتهدی از آن دست اساتید و معلمانی است که پیوسته به امر پژوهش و کاوش فلسفی اهتمام دارد و همواره خود را «دانشجوی فلسفه» معرفی میکند. از نظر او، فلسفه نوعی «گفتوگو با خود» و «گفتوگو با دیگری» است. بنابراین میتوان استنباط کرد که مجتهدی برای فلسفه یک شیوه سقراطی یا منش دیالکتیکی قائل است. در اندیشه مجتهدی خمودگی وقتی رخ میدهد که جامعه از گفتوگو تهی شود.
برای دکتر مجتهدی بازنشستگی به معنای متعارف موضوعیتی ندارد. از این رو، میکوشد همواره در قافله فکر باقی بماند. از نظر او، پویش فلسفی در زندگی یک فیلسوف توقفبردار نیست.
او به عنوان معلم فلسفه همواره در شیوه تدریس خود به ارائه صرف آرای فلاسفه بسنده نمیکند. او فراتر از این مهم، جستوجوی خاستگاه هر فکر فلسفی را در دستور کار قرار میدهد و در برابر هر فکر فلسفی نخست این پرسش را طرح میکند که چرا چنین فکری اساساً شکل گرفت و طرح آن در چه بستر و زمانهای رخ داد. او در مواجهه با هر فکر فلسفی، رسیدن به یک شناسنامه فلسفی را ضروری میداند و در کتابها و درسهایش هم بر همین مشی عمل میکند و اتفاقاً یکی از پاشنههای آشیل نظام آموزشی ما هم همین امر است. ما ساعتها ذهن دانشآموز و دانشجو را از مطالب و دادههای علمی پر میکنیم بیآنکه نخست مشخص کنیم چرا به یادگیری این مباحث نیاز داریم!
دکتر مجتهدی تفکر فلسفی را محصول تراوش ذهنی فیلسوف میداند و این تراوش ذهنی را برآمده و منبعث از شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی فیلسوف برمیشمارد و بر این باور است که فکر ابتدا به ساکن نیست. در اندیشه او، ضرورت روزگار به مثابه «وضع» است و تفکر فیلسوف در برابر این وضع موجود و به نوعی آنتیتز آن محسوب میشود و اگر این دیالکتیک صورت نگیرد، نه فرهنگ رشد میکند و نه فهم جریان تاریخ مقدور میشود و باید رابطه دیالکتیکی بین «شرایط موجود» و «مفاهیم فیلسوف» برقرار باشد.اما دکتر مجتهدی در عین توجه به متأثر بودن فکر فیلسوف از زمینههای فرهنگی جامعهاش، بر سهم و نقش فیلسوف بر فرهنگ هم باور دارد و این مهم را به کاوش گذاشته است. به همین دلیل، فرهنگ در منظومه فلسفی او از شأن و جایگاه مهمی برخوردار است.