حضور اجتماعی داشته باشیم!
میکائیل دیانی
پژوهشگر اجتماعی
چند هفتهای است که پیادهرو خیابان انقلاب پشت نردههای دانشگاه تهران صحنه فعالیت مدافعان امر به معروف و نهی از منکر شده است؛ زنان چادری که از بسیج شهری هر روز آنجا جمع میشوند تا تذکر لسانی حفظ حجاب بدهند؛ فارغ از اینکه این شیوه مؤثر است یا خیر، چند نکتهای درباره وضع مطلوب میگویم:
۱-پشت دیوار دانشگاه تهران پیش از پاییز۱۴۰۱ هم حدوداً همینگونه بود که امروز هست. لذا هدفگذاری برای این مانور خیلی دقیق نیست؛ از سویی دانشگاه محیط کنشگری است و طبعاً مواجهه اینگونه در کنار آن بزودی به نزاع مبدل میشود. محیط دانشجویی مواجهه دانشجویان را نیز میطلبد و باید اجازه داد آنجا از تبادل نظر دانشجویان انقلابی و محجبه و طیف مقابل فضای درست شکل بگیرد.
۲-پیش از مانور امر و نهی، حضور اجتماعی میتواند بزرگترین اثر را برای تغییر شرایط داشته باشد؛ یکی از نکاتی که باعث میشود در ذهن بیحجابان توهم ایجاد شود، این است که مثل خود را در خیابان زیاد ببینند! -اتفاقی که همین الان هم کمتر است چرا که عموم جامعه حجاب دارند- اما همین زنانی که بهشان به خاطر این مدل تذکر لسانی نقد دارم اگر صرف حضورشان پشت دیوار دانشگاه زیاد باشد اتفاق مثبتی رقم میخورد.
به دلایل مختلف فرهنگی، عرفی، شرعی و... همواره زنان محجبه حضور کمتری در کوی و برزن داشتهاند، خانهنشینی و پرده پوشی جزئی از فرهنگ ایرانیان اصیل شده است اما انگار بخشی از جهاد در روزگار ما حضور اجتماعی زنان است تا هم با دیدن یکدیگر متوجه شوند که اکثریت جامعه را معتقدان به حجاب تشکیل میدهد و هم توهم بیحجابان از بین برود. اتفاقاتی مثل راهپیمایی 22 بهمن این واقعیت را نمایان میکند اما باید بدانیم حضور اجتماعی باید به امر روزمره تبدیل شود که واقعیت را تثبیت کند.
به این فکت جدی دقت کنید: در چندین نظرسنجی جامعهای که در کلیت پاسخ نظرسنجی، بدنه کثیری بودهاند، در پاسخ به اینکه «مثل شما در جامعه چقدر است؟!» پاسخی میدادند که کسر کوچکی از واقعیتشان هم نبود، چرا که عموماً درگیر مارپیچ سکوت فضای رسانهای میشدند.
۳-اثر اجتماعی از جایی مؤثرتر است که فرد مؤثرتر است؛ لذا اولین جایی که شما میتوانید حضور اجتماعی داشته باشید محل زندگی خودتان است! اگر قرار باشد پایگاههای بسیج اثرگذار باشند اولین جا همان محله خودشان است؛ جایی که آنها را میشناسند؛ رفتارها و تلاشهای آنها دیده شده است؛ در بزنگاههای مختلف از خدمات کرونا تا حادثه و امر خیر و… آنها را در محله دیدهاند و مخاطب میتواند آمر را بهعنوان همزیست خود بپذیرد!
پی نوشت:
درباره مواجهه آمران پشت دیوار دانشگاه تهران، به ذکر خاطرهای بسنده میکنم؛ اوایل دوران دوم خرداد که تغییرات فرهنگیاجتماعی سرعتی پرشتاب داشت، ناحیه بسیج محل ما-که احتمالاً دستوری گرفته بود از مرکزیت بسیج- تور کوهپیمایی دربند گذاشت و یک جمعه صبحی چندین اتوبوس راهی دربند شدیم، مثل همه اتفاقات دیگر بسیج، چفیه به گردن و...؛ قرار بود ما فضا را با حضور خود تلطیف کنیم و بفهمانیم که جامعه با آن شکل تغییرات یکی نیست، اما بیش از تلطیف ایجاد حس ناامنی کردیم. حضور تعداد بسیار زیاد بسیجی بهصورت سازمانی آن هم تنها برای یک هفته نه تنها اثر مثبت نداشت، بلکه تأثیر عکس هم داشت؛ اما همان تعداد اگر هر روز در محل خود ظهور و بروز داشتند شاید چنین نمیشد و یا اینکه اگر واقعاً بهصورت هفتگی پایه کوهپیمایی بودند و جمعی از آنها را اهالی کوهپیما هر هفته میدیدند نه فقط برای یک مانور!