گزارش «ایران» از عوامل مؤثر بر افزایش هزینه تولیدات سینمایی
ستارههای سرمایهسوز
فرهنگی/ تولید یک فیلم سینمایی با زمان حداقل ۸۰ دقیقه، به سرمایهگذاری دست کم 15 میلیارد تومانی نیاز دارد، با حساب سرانگشتی میشود دقیقهای 180 میلیون تومان. این برآوردی است که سعید خانی تهیهکننده سینما برای میزان سرمایهگذاری در تولیدات سینمایی این روزها دارد. افزایش هزینه تولیدات سینمایی و زنگ خطر کاهش شمار فیلمهای تولید بخش خصوصی به ترجیعبند صحبت سرمایهگذاران و صاحبان فیلمها در سالهای اخیر تبدیل شده است. روند رشد تورم در دهه اخیر همچون دیگر عرصهها تأثیرش را بر هزینه تولیدات سینمایی گذاشته و با این روند ریسک سرمایهگذاری در سینما با توجه به خروجی گیشه، بیشتر شده است. همدوش تورم که عاملی محسوس برای تمام اقشار جامعه است اما برای سینما یک عنصر مؤثر دیگر هم نقشآفرینی میکند؛ افزایش تولیدات شبکه نمایش خانگی با بودجههای کلان. عاملی که بیشترین تأثیر را بر دستمزد بازیگران داشته و آن طور که این تهیهکننده سینما به «ایران» میگوید دستمزد بازیگران با مجموع دستمزد تمام عوامل تولید برابری میکند. این در حالی است که به گفته او سوپراستارها حتی تضمینکننده بازگشت سرمایه نیستند.
مورد عجیب پرکاری کارگردانان و تهیهکنندگان شکست خورده
سعید خانی تهیهکننده و مدیر شرکت پخش خانه فیلم در پاسخ به این سؤال که بجز تورم چه عواملی باعث بالا رفتن هزینه تولیدات سینمایی شده به «ایران» میگوید: «با افزایش تورم، همه هزینهها از جمله دستمزد اهالی سینما رشد میکند. از سوی دیگر ظهور و گسترش vod ها در افزایش هزینه تولیدات سینمایی تأثیر داشته است. افرادی که اشرافی در زمینه تولیدات سینمایی نداشتند و بر مبنای تخصصهایی دیگر، پلتفرمهای آنلاین نمایشی راهاندازی کردند به خاطر عدم شناخت از تولید، دستمزدهای بالایی بخصوص به بازیگران پرداخت کردند که باعث شد هزینههای تولید بالا برود. در مجموع با اقتصادی بیمار در سینما مواجه هستیم که باید برای درمان آن هم همفکری کرد؛ در حالی که 80 درصد محصولات سینمای ایران با شکست مطلق مواجه میشوند اما همان کارگردان و تهیهکننده دوباره سراغ پروژههای تازه میروند و همین واقعیت گویای آن است که سیستم سینمای ما مریض است و تا مادامی که این سیستم از زیرساخت اصلاح نشود، وضعیت همین است.»
به گفته او، یک فیلم شهری دارای استاندارد فنی و کیفی و نه بیگ پروداکشن، برای 40 روز فیلمبرداری به حداقل 15 میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز دارد و همین فیلم باید 45 میلیون تومان بفروشد تا سرمایه آن برگردد. از میزان فروش هر فیلم هم 9 درصد شامل ارزش افزوده میشود، 45 و نیم درصد به سینمادار میرسد و 45 و نیم درصد دیگر در اختیار شرکت پخش قرار میگیرد که از این میزان 10 درصد به پخشکننده تعلق میگیرد، حدود 7 تا 10 درصد هزینه تبلیغات است و مابقی آن - حدود 30 تا 33 درصد - درآمد خالص فیلم است و به سازندگان فیلم میرسد.
برابری دستمزد بازیگران با تمام عوامل تولید
نگرانی برای عدم بازگشت سرمایه برای تولیدات سینمایی و حذف بخش خصوصی در شرایطی است که تولیدات شبکه نمایش خانگی با لیست پر و پیمانی از چهرههای سینمایی با دستمزدهای کلان روزهای پررونقی را تجربه میکنند. خانی درباره وضعیت بازگشت سرمایه در سریالهای شبکه نمایش خانگی با وجود رقم بالای دستمزد بازیگران که گاهی به رسانهها درز پیدا کرده و خبرساز شده، توضیح میدهد: «پلتفرمها در دستهبندی استارتاپها قرار میگیرند که در همه جای دنیا از میان چند دهتایی که وارد بازار شدهاند شاید یکی دو تایشان تداوم حیات داشتند. در این سالها پلتفرمهای زیادی مجوز گرفتند اما فقط یکی دو تای آنها جایگیر شدهاند و وضعیت نسبتاً تثبیت شدهای دارند. آنها هم تا جایی که من میدانم هنوز به سوددهی نرسیدهاند و به برنامهریزی برای آینده امیدوارند، امیدوارند به روزی که در سبد بورس قرار بگیرند و از طریق فروش سهام به سود برسند. در پلتفرمها هم مثل تمام بخشهای سینما به دنبال اختراع دوباره چرخ هستیم؛ در حالی که در همه سریالهای جهانی یکی دو سوپراستار وجود دارد و روی چهرههای جدید برای ورود به سینما سرمایهگذاری میکنند الان همه بازیگران از سینما به شبکه نمایش خانگی آمدهاند و در هر سریال 7 تا 8 بازیگر چهره حضور دارند. این هم خواستهای است که پلتفرم ها از ما دارند و هر چقدر هم مقاومت کنیم به نتیجه نمیرسد.»
او در ادامه میافزاید: «نتیجه اینکه 10 سال قبل وقتی برآورد میکردیم سهم دستمزد تمام عوامل 70 درصد بود و سهم بازیگران 30 درصد اما امروز سهم همه عوامل 50 درصد و سهم بازیگران 50 درصد شده است. همین گزاره خودش زنگ خطر جدی است. چطور میشود در یک فیلم 5 بازیگر سهم 50 درصدی یک پروژه را از آن خود کنند و 50 درصد مابقی بین تمام عوامل تقسیم شود.»
ستارههای سرمایهسوز
این تهیهکننده سینما به این سؤال که بازیگران شناخته شده با وجود چنین دستمزدهای نجومی تا چه میزان پولساز و تضمینکننده بازگشت سرمایه هستند، پاسخ میدهد: «کمتر از 10 درصد. این رقابت، بیشتر کاذب است و منطقی پشت آن وجود ندارد. طبیعتاً بازیگر تصور میکند بازار عرضه و تقاضاست و عمر مفیدش هم در این صنعت 10 تا 20 سال است و باید سقف دستمزدش را حفظ کند. گاهی از برخی پروژهها عددهایی میشنویم که شگفتآور است و خود بازیگر هم اذعان میکند پولی که دریافت کرده سه برابر دستمزد واقعیاش است اما سرمایهگذارها آنقدر ذوق آنها را دارند و پلتفرمها هم مصرانه بر حضورشان اصرار دارند که به این ارقام تن میدهند. در نهایت بعد از سالها میبینیم نه خبری از تهیهکننده است و نه خبری از آن پلتفرم.»
اختلاف تهیهکنندگان، مکمل
افزایش دستمزد بازیگران و هزینه تولید
خانی با تأکید بر اینکه بررسی و آسیبشناسی این موضوع که از ضرورتهای امروز سینماست، نشستها و گفتوگوهای چند ساعته را میطلبد، در ادامه میافزاید: «یکی از مشکلات اصلی ما عدم انسجام است. چطور میشود که سینمای ایران 4 تشکل تهیهکنندگی دارد و تهیهکنندهها هر کدام برای خودشان صنف زدهاند. در این شرایط چه کسی میتواند بوروکراسی تولید را مدیریت کند. در کنار پلتفرمها و تورم، اختلاف تهیهکنندهها، عامل مهم دیگری در بالا رفتن دستمزدهاست. از همه مهمتر وضعیت اقتصاد مریض سینمایی است که پروژههایش شکست میخورند اما سازندگان با جذب سرمایهگذارانی که شناختی از سینما ندارند، سراغ تولیدات تازهتر میروند.»
او در بخش پایانی صحبتهایش تأکید میکند: «انسجام تهیهکنندهها باعث کم شدن هزینه بازار تولید میشود اما تا زمانی که این اختلافها وجود دارد در روی همین پاشنه میچرخد.»