پرواز در آسمان بهشت

مادر سرباز شهید «ناصر حیدری دژ» گفت: پسرم راه بهشت را انتخاب کرد.
آدم‌هایی هستند که تکرار نمی‌شوند و گویی آمده‌اند برای همنوعان خود سرمشق و الگو باشند؛ نبودن‌شان زخمی برسینه‌هایی است که زندگی  و آسایش و امنیت خود را مدیون پرواز کبوتران آسمانی می‌دانند.
اینجا، در خانه پدری دل شکسته با دلی دریایی  و مادری دلسوخته و دلتنگ اما چون کوه استوار، حضور کبوتری  احساس می‌شود که نبودنش برای بودن ایران مقتدر و اسلام و انقلاب معنا و مفهومی والا و معنوی پیدا می‌کند.
تیرماه 1401 بود که آقا رمضانعلی و همسرش، پسر رشیدشان را به خدمت مقدس سربازی فرستادند. مادر به قد و قامت پسر نگاه می‌کرد و در حالی که بغض  اجازه نمی‌داد حرفی بزند، قرآن به دست داشت و  با لبخندی پیشانی پسر را بوسید.
ناصر مثل یک مرد راهی شد تا به کشور خدمت کند. لباس مقدس مرزبانی پوشید و پس از گذراندن دوران آموزشی در مرکز «محمد رسول‌الله» بیرجند برای ادامه خدمت به سیستان و بلوچستان منتقل شد.
ناصر 11 ماه از خدمت مقدس سربازی را با عشق سپری کرد، روز سی و یکم اردیبهشت ماه او و چند تن از همرزمانش  در مصاف با اشرار مسلح  در منطقه عملیاتی سراوان به فیض عظیم شهادت نائل آمدند.
آقا رمضانعلی که کارگری ساده است می‌گوید آن شب، شب درگیری که پسرم شهید شد حال عجیبی داشتم. تا ساعت 2:30 بامداد خوابم نبرد. یک لحظه پلک‌هایم سنگین شد. در خواب  2 آقای سید را دیدم که آمده بودند و می‌گفتند برایت رخت و لباس سفید آورده‌ایم، تو سربلند و آبرومند شده‌ای. از خواب پریدم. فکرم حسابی مشغول بود. ساعت 10 صبح روز بعد خبر شهادت ناصر را برایمان آوردند.
آقا رمضانعلی می‌گوید: این بچه‌ها به خاطر ناموس و وطن از جان خود گذشتند و من از مردم می‌خواهم برای دفاع از خون این شهدا غیرتمندانه بایستند و بخصوص حجاب و اصول شرعی و اسلامی را رعایت کنند و از مسئولان هم انتظار دارم از جان و دل برای اقتدار کشورمان وقت بگذارند و این را هم بگویم  دفاع از  مرزها و امنیت کشور وظیفه  همه ماست.
مادر قطره‌های زلال اشک را از صورتش پاک می‌کند و با تأیید گفته‌های همسر می‌گوید: قانون خانه درست بشود جامعه هم درست می‌شود. پدرها و مادرها باید مراقب باشند و حرمت و قداست خانه را حفظ کنند تا بچه‌ها محکم و صبور بار بیایند.
مادر شهید افزود: من همیشه به پسرم می‌گفتم راه بهشت و راه جهنم، هر دو وجود دارند و هرکس باید خودش راهش را انتخاب کند.
ناصر اهل مسجد و عاشق امام حسین(ع) بود و راه بهشت را انتخاب کرد. من به خودم افتخار می‌کنم مادر شهید هستم و پسرم در راه مرزبانی و دفاع از امنیت و مردم کشور عزیزمان جانفشانی کرده است. اگر ناصر و ناصرها  و همرزمانش از مرزها دفاع نکنند، اشرار مسلح و متجاوزان و بدخواهان، جولان می‌دهند و امنیت ما را به خطر می‌اندازند.
مادر شهید دعاگوی همه فرزندان خود در لباس مقدس سربازی فراجا و همه سربازان این نظام و انقلاب اسلامی است و حرف آخرش این که باید راه شهدا را ادامه بدهیم.

نویسنده: غلامرضا تدینی راد- خراسان رضوی

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هفت
 - شماره هشت هزار و دویست و هفت - ۲۴ خرداد ۱۴۰۲