هنر دست دوم

 سعید فلاح‌فر
پژوهشگر هنر


از فهرست نقش‌های سینمایی که هم برای هنرپیشه‌ها جذاب است و هم برای تماشاچی، نقش آدم‌های «معتاد» بی‌گمان یکی از صدرنشین‌هاست. اجرای این نقش‌ها را می‌توان به چند گروه تقسیم کرد. عده اندکی از بازیگران بزرگ برای ایفای چنین نقشی مطالعات و تجربیات میدانی داشته‌اند و حتی تن به دوره‌ای اعتیاد داده‌اند تا با لمس و حس مستقیم، چنین شخصیتی را بازآفرینی کنند. اما بازیگرانی هم بوده‌اند که این تجربه را به شکل دست دوم پیدا کرده‌اند. این گروه دوم در واقع نقش یک معتاد را ـ به جای لمس شخصی مستقیم، بر اساس ایفای نقش یک هنرپیشه دیگر ـ به‌عنوان منبع تأثیر، بازسازی کرده‌اند.
کلیشه‌هایی در ادای بعضی حروف، دایره واژگانی، فرم بدن و... تکرار دست دوم از تجربه مستقیم بازیگران قبلی است تا حدی که شخصیت ساخته شده، گاهی به اندازه تقلیدی مضحک در برنامه‌های طنز تنرل پیدا می‌کند. بازسازی این قبیل نقش‌ها بر اساس تجربه‌های دست دوم، اگر چه نمی‌تواند معادل تقلید باشد، اما نه تنها اصیل محسوب نمی‌شود، بلکه به هر حال نوعی تقلید فریبکارانه است.
نمونه دیگر از این تجارب دست دوم را می‌توان در مضامین اشعار پیدا کرد. شاعرانی که مثلاً تجربه‌ای عاشقانه نداشته یا توان تبدیل تجارب شخصی خود به زبان ادبی را ندارند ولی با اتکا به احساسات عاشقانه‌ای که از آثار ادبی دیگران پیدا می‌کنند، اشعار عاشقانه‌ای سروده‌اند. اشعاری که ناچار به تکرار رفتارها و احساساتی دست دوم منجر می‌شود و حتی با بکرترین تعابیر هم تازگی قابل قبولی ندارد. تصور کنید کسی را که هیچ تجربه‌ای در جنگ ندارد اما با دیدن چند فیلم جنگی تصمیم می‌گیرد رمان و فیلمنامه جنگی بنویسد. دنیای ادبیات و هنر سرشار از این دست جعلیات است، اگرچه اغلب اثبات آن ممکن نمی‌شود.
حتماً هنرمندانی بوده‌اند که با نگاه به طبیعت و گل‌های طبیعی، نمادی به نام «گل شاه عباسی» را طراحی کرده‌اند. اما همه پیروان مکاتب نگارگری، مستقیماً از طبیعت ایده گرفته‌اند یا نتیجه فرایند گذشته را به کار برده‌اند؟ آیا می‌توان این دو نوع گل شاه عباسی را با هم قیاس کرد؟ کدام نقاش‌ها؛ اسب را از روی خود اسب نقاشی می‌کنند و کدام آن را از روی نقاشی اسب، نقاشی می‌کنند؟
هنرمندانی از شدت دشواری‌های زندگی و اندوه‌های فلسفی و... دست به تولید مضامین و تعابیری زده‌اند که استخوان مخاطب را به درد می‌آورد و عده‌ای از همین مخاطبان ـ بدون اینکه شخصاً چنین سختی و دردی را تجربه کرده باشند ـ از این حس منتقل شده به شکل تجربه دست دوم برای خلق آثار تازه‌ای استفاده می‌کنند. آلام اجتماعی، احساسات فردی، تمثیل‌ها، واکنش‌ها و... همه در این فهرست جای می‌گیرند. فارغ از هر نوع ارزشگذاری، آیا این دو اثر را می‌توان با هم مقایسه کرد؟ آیا اصولاً یک هنرمند، شاعر و... از نظر اخلاقی، تا کجا این اجازه را دارد که تجربیات دیگران را به‌عنوان مصدر انگیختگی‌های هنری و ادبی خود به کار بگیرد یا احتمالاً آن را برای مخاطب به‌عنوان تجربه شخصی عرضه کند؟ آیا تحریک و انگیزه گرفتن از تجارب دیگران در قالب خلق اثر هنری و ادبی می‌تواند برابر با معنای تجربیات دست دوم فرض شود؟

 

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • جهان
  • اجتماعی
  • ایران اقتصادی
  • تجارت و انرژی
  • اقتصادی
  • بازار سرمایه
  • حوادث
  • زیست بوم
  • ورزشی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و دو
 - شماره هشت هزار و دویست و دو - ۱۸ خرداد ۱۴۰۲