مروری بر مهمترین ایدههای تحولی وزیر جدید آموزش و پرورش
از بازنگری در رتبهبندی فرهنگیان تا ارتقای مدارس دولتی
اکرم رضایی
خبرنگار
بدون تردید مبنای توسعه هر کشور از آموزش و پرورش آن میگذرد. برای همین است که سالهاست برنامههای تحولی در آموزش و پرورش مطرح میشود و تقریباً بحث تحول در آموزش و پرورش همواره در سرلوحه برنامهها بوده و از دل همین دغدغه بیش از یک دهه است که سند تحول بنیادین تدوین شده و همه به دنبال اجرای آن هستند. حتی طرح رتبهبندی معلمان از دل همین سندهای تحولی بیرون آمد. اما آیا در کف میدان عمل نیز «تحول» در تمام ساحتهای تعلیم و تربیت رخ داده است؟ آیا ساختار امروز آموزش و پرورش تفاوتی با ۲۰ سال گذشته دارد؟میدانیم که امروز فاصله مدارس دولتی و غیردولتی یکی از دغدغههای جدی نظام آموزشی ماست، اجرای رتبهبندی معلمان در اجرا با چالشهایی مواجه شد، جذب معلمان دچار گیر و گرفتهایی است، نسل جدید و تربیت در مدارس در کمبود معلمهای پرورشی دچار فراز و فرود است و.... اینها همه آن چیزی است که باعث شد روز گذشته نیز وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش که حالا با رأی اعتماد مجلس به ساختمان شهید رجایی آموزش و پرورش راه یافته است، بگوید: «حال آموزش و پرورش و معلمان خوب نیست. برای حل مشکلات آموزش و پرورش به کمک دولت، ملت و مجلس شورای اسلامی و در یک کلام به وفاق ملی نیاز داریم.»
حالا در روزهای نزدیک به تعطیلات مدارس نزدیک به سه ماه وزیر آموزش و پرورش وقت دارد که مهری پر شور و به سمت تحول را کلید بزند. هدف اصلی همه اینها هم معطوف به تربیت نسلی پیشرو و آگاه و در مسیر تعلی است که حالا به قول وزیر آموزش و پرورش «در چنگال وحشی فضای مجازی گیر کردهاند و باید آنها را نجات داد.»
از سوی دیگر معلمان که شمار قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند با یک نظام رتبهبندی قرار بود که به سمت بالا بردن صلاحیت حرفهای و توانمندی تخصصی و عمومی حرکت کنند و حالا صحرایی قول داده است این اتفاق رخ بدهد تا در عمل «کلاس به محل یادگیری و نه محل آموزش تبدیل شود» که راه آن را وی «استفاده از شیوههای نوین مثل آموزش تلفیقی و ترکیبی» میداند. او قول داده است «آییننامه رتبهبندی اصلاح شود و آن را در مسیر درست پیش ببرد و رتبهبندی بر اساس مأموریت معلمان اصلاح شود» و از سوی دیگر ساماندهی نیروی انسانی نیز انجام شود و با توجه به رشد بازنشستگان و کمبود معلم در مهرماه برای این معضل راهحلی بیابد.صحرایی معتقد است «پس از پایان فرایند رتبهبندی و رسیدگی به اعتراضات، آییننامه آن باید با مأموریت واقعی معلمان اصلاح شود و حتی اگر لازم شود قانون آن نیز پس از این اجرا بر اساس نقطهضعفهایی که به دست میآید به کمک مجلس و کمیسیون آموزش مورد بازنگری قرار گیرد.»
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در نهایت پنج چالش جدی در آموزش و پرورش را شامل «ناکارآمدی نظام حکمرانی آموزش و پرورش و فقدان عزم ملی برای تحول آن»، «کمتوجهی به ارتقای کمی و کیفی سرمایه انسانی آموزش و پرورش»، «ضعف در بهرهوری زیرساختها و ناترازی در منابع و مصارف»، «ضعف در کیفیت و ناکارآمدی برنامههای آموزشی» و «جهتگیری عدالت و کاهش فرصتهای برابر» میداند و برای آنها برنامههای دوساله و بلندمدت طراحی کرده است.
«اجراییسازی سند تحول بنیادین»، «تحول در سازکار جذب، تربیت و ارتقای معلمان»، «کارآمدسازی نظامات و سازکارهای راهبردی آموزش و پرورش»، «عدالت تربیتی»، «تمرکز بر مدرسه»، «کارآمدی نظام تأمین و تخصیص منابع مالی آموزش و پرورش»، «استانداردسازی و توسعه فضا و تجهیزات آموزشی» و «ارتقای توانمندیهای خانواده» شعارهای وزیر جدید آموزش و پرورش است که از امروز جزو مطالبات مدرسه، اولیا و معلمان خواهد بود.
وزیر آموزش و پرورش درست میگوید «اگر بخواهیم بین دانشگاه دولتی و خصوصی انتخاب کنیم، دانشگاه دولتی را انتخاب میکنیم. سؤال این است که قانون اساسی آموزش عمومی را اصل میداند یا آموزش عالی را؟ قطعاً آموزش عمومی را. این در حالی است که ما از آموزش عمومی غفلت کردهایم. ما باید روی تمام ابعاد مدارس دولتی کار کنیم.» این یک مطالبه جدی است که بتوان کیفیت مدارس دولتی را ارتقا داد. حالا او معتقد است «بر اساس سند تحول بنیادین، مدارس دولتی باید رتبهبندی شوند، در این صورت رقابت و رغبت برای رفتن به مدارس دولتی هم افزایش مییابد.»
تغییر مترقی دانشآموزان، مربیان و معلمان
دکتر ایوب ابراهیمی، دکترای مدیریت آموزشی و سرپرست معاونت نظارت و ارزیابی و سنجش دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با روزنامه ایران درباره اینکه آموزش و پرورش در چه حوزههایی به تحول نیاز دارد، گفت: مسأله اساسی تغییر در کیفیت دانشآموزان است و به همین خاطر باید کیفیت معلم و مربی تغییر کند.
وی در ادامه افزود: تغییر کیفیتهای معلم به شایستگی، ارزشها و حرفهایگرایی او و همینطور به مسئولیتپذیری و فعالیتهایی که وابسته دانش حرفهای، دانش موضوعی و تربیتی هستند، وابسته است. لذا یکی از مسائل کلانی که در برنامههای تحولگرای آقای صحرایی به آن توجه شده کیفیت سرمایه انسانی آموزش و پرورش است. این مسأله به تنهایی به متغیرهایی مانند ماهیت استخدام، به رسمیت شناختن معلم و… نیازمند است.
ابراهیمی گفت: باید در زمینه نیروی انسانی توسعه حرفهای شکل بگیرد و آموزشهای ضمن خدمت در موقعیتهای بهتری قرار گیرد؛ این موارد را در برنامههای دکتر صحرایی کاملاً میبینیم. این مسائل که عنوان شد متأثر از صلاحیتهای حرفهای معلمان، تضمین کیفیت تربیت معلم، صدور گواهی معلمی و پیشنیازهای معلمی را که به سیاستهای استخدام وابسته هستند میبینیم. همه اینها در یک بافت شکل میگیرد که این بافت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی است. از این رو آقای صحرایی تقاضا داشت همه دست به دست هم بدهند تا بتوانیم ایران قوی بسازیم و ایران قوی را به مدرسه قوی، کلاس پر بار و معلم قوی نسبت دادند.
وی اظهار داشت: آقای صحرایی همچنین چالشهایی را مطرح کردند که ناظر بر ناکارآمدی نظام حکمرانی آموزش و پرورش و فقدان ارائه برای تغییر در آموزش و پرورش، کم توجهی به ارتقای کمی و کیفی سرمایه انسانی، ضعف در بهره وری زیرساختهای فیزیکی و فناورانه، ضعف در برنامههای آموزشی، ناترازی در منابع و مصارف آموزش و پرورش بوده است.
ابراهیمی درباره اینکه باید نگاه ژرفی نسبت به کلیت آموزش و پرورش وجود داشته باشد بیان کرد: به هر حال ۹۷/۳ درصد از منابع آموزش و پرورش به حقوق و دستمزد و به جبران خدمت اختصاص پیدا میکند و ۲/۷ درصد آن به مسائل کیفیت بخشی اختصاص مییابد. از این رو باید نگاه ژرف و خیرخواهانه به آموزش و پرورش وجود داشته باشد.
وی در پایان اظهار داشت: آقای صحرایی به جهت گیریها در زمینه فرصتهای برابر و عدالت آموزشی اشاره داشته است و مسأله امور تربیتی را در مدار گفتوگوهای خود داشتند. قطعاً در این زمینه به گزینی و شایسته گزینی ملاک است.