نابغهای باریکبین و چندوجهی
صفورا رستمینژاد
روزنامه نگار
محمدعلی موحد 100 ساله شد. به همین بهانه بزرگداشتهایی پرشور با حضور چهرههای برجسته فرهنگی، هنری، ادبی و علمی برای یکصد سالگی ایشان برگزار شد که در آن کارنامه کاری و وجوه مختلف شخصیت فرهیخته و دانشمند ایشان از دیدگاهها و نظرات مختلفی بررسی شد. دکتر موحد، از لحاظ کاری شخصیتی چند وجهی دارد. ادیب، مصحح، مترجم، عرفانپژوه، تاریخنگار، حقوقدان و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شاعراست. البته ایشان در برخی از وجوه همچون حقوق، تصحیح، تاریخ نگاری، عرفان پژوهی و ترجمه بیشتر درخشیده و آثار ماندگار و ارزشمندی پدید آورده است. درخشیدن در همه این عرصهها از او شخصیتی ویژه و حتی نایاب ساخته است. دکتر موحد اگرچه از نسل بزرگانی است که درمیان آنان میتوان همتایانی برایش پیدا کرد اما کار متمایز و دقیق وی در عرصههایی که برخی از آنها ربطی به هم ندارند غریب و ستودنی است. اینکه هم تاریخ نگار و حقوقدان ممتاز و شاید بینظیری در زمینه مباحث تخصصی حقوق و تاریخ نفت باشی و هم مولانا پژوه و مصححی یگانه با امضای بیمانند که با حوصله و دقت فراوان به کارهای چنین ظریف و سترگی بپردازی، نشان ازیک توانایی خارق العاده ناشی از نبوغ دارد که شاید دیگر در این روزگار پرسرعت تکنولوژیک سطحینگر و مجازی بستری برای شکوفایی پیدا نکنند.
یکی از نکات قابل بحث و تأملی که در یکی از این بزرگداشتها در خصوص ایشان مطرح شد، بحثی بود که از جانب دکترحسن انوری، ادیب و استاد زبان و ادبیات فارسی سرشناس، عنوان شد. اینکه کاش دکتر موحد به جای پرداخت به شرح و ترجمه «فصوص الحکم» ابن عربی به دیگر بزرگان ایرانی میپرداخت! اینکه نظر دکتر انوری بر این است و طرح آن را نه به عنوان ایراد، بلکه به عنوان حسرت و غبطهای مطرح کرد، محترم است؛ اما«ابن عربی» نه تنها جایگاهی بلندمرتبه در عرفان و فقه و کلام و حکمت دارد و تبیینکننده نظریه وحدت وجود عرفانی است، از منابع فکری بسیاری از عارفان و متکلمان و فیلسوفان ایرانی نیز بهره برده و شرح و ترجمه دانشمند باریکبینی چون دکتر موحد میتواند پرتوافکنی به بسیاری از مباحث مطرح شده در عرفان و کلام اسلامی باشد که بخش بزرگی از آن هم ایرانی و متعلق به بزرگان عرفان ، حکمت و فلسفه ایران است. از سوی دیگر، مگر مولانا و دیگر عارفان و ادیبان ما کم از نظریات ابن عربی بهره بردهاند که شرح و ترجمه آثارش نیازی اساسی تصور نشود؟! دیگر اینکه، رشد هر جامعهای در گرو بهرهگیری از آثار و دانش دیگران و مبتنی بر تعامل است و چه بسا دیدگاهها در جاهایی نیز متفاوت باشند. درواقع، اگر این نیاز نبود که این همه ترجمه در حیطههای مختلف شکل نمیگرفت.
در پایان باید گفت، اگرچه مقام و شخصیت دکتر موحد همواره در نظر متولیان و جامعه علمی و فرهنگی ارجمند و گرامی داشته شده اما جا دارد که پرتویی به زندگی و مقام دیگر شخصیتهایی چنین که شاید از روی فروتنی از نظر دور ماندهاند نیز داشت، از این طریق موجبات بهرهوری از اندوختهها و دانش آنها برای مشتاقان فراهم میشود تا مبادا که بزرگانی از این دست در محاق بمانند.