اخبار

«ژنرال چشم آبی»
روایتی از زندگی سپهبد جهانبانی

کتاب «ژنرال چشم آبی؛ بازخوانی زندگی سپهبد نادر جهانبانی» نوشته شاداب عسکری و مرضیه یادگاری به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی چاپ و روانه بازار نشر شده است. نادر جهانبانی یکی از تیمسارهای حکومت پهلوی است که در شب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ دستگیر و در اولین ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دادگاه‌های انقلاب اسلامی محاکمه و اعدام شد. زندگانی این سپهبد ارتش شاهنشاهی که از وی به‌عنوان «ژنرال چشم آبی» نیز یاد می‌شود، منشأ میزان قابل توجهی از مطالب و گفته‌های گوناگون و متضاد شده است که تعیین صحت‌وسقم بسیاری از آنان دشوار است. این کتاب در ۱۸۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان عرضه شده است.

 

«سریع و خشمگین»
هنوز در سینما می‌فروشد

فیلم دهم از مجموعه فیلم‌های «سریع و خشمگین» با نام «سریع ایکس» کارش را با فروش ۲۵۱.۴ میلیون دلاری از نمایش در ۸۴ بازار بین‌المللی خارج از امریکای شمالی شروع کرد تا بزرگترین افتتاحیه بین‌المللی سال ۲۰۲۳ را به نام خود کند. «سریع ایکس» در امریکای شمالی هم ۶۷.۵ میلیون دلار فروخت و به این ترتیب از زمان اولین نمایش در سینماها که از آخر شب چهارشنبه شروع شد فروشی ۳۱۸.۹ میلیون دلاری را در سراسر جهان به دست آورد. فروش این فیلم در پرده‌های آیمکس هم ۲۲ میلیون دلار بود./ اسکرین

 

حل گره فیلمبرداری در حرم امام رضا(ع) به دست خسرو شکیبایی

احمدرضا درویش شب گذشته، در حاشیه اکران فیلم کیمیا در جریان نمایش آثار منتخب سینمای ایران در دهه کرامت که در پردیس مهر کوهسنگی برگزار شد، به نقل خاطره‌ای از مرحوم خسرو شکیبایی پرداخت و گفت: روز سوم فیلمبرداری دست خسرو شکیبایی شکست و پنج عمل جراحی روی آن انجام شد. یک هفته بعد از عمل به پیشنهاد خسرو شکیبایی فیلمبرداری را در مشهد آغاز کردیم. درد زیادی داشت و مسکن زیادی مصرف می‌کرد. بازیگر خلاق، عاشق و متعهد این‌گونه است. هنرمند نمی‌تواند جایگاه بالا و مرتبت هنرمندی داشته باشد اما فرد بااخلاقی نباشد.
وی در خصوص مشکلات تصویربرداری در حرم بیان کرد: آن زمان دوربین و بازیگر باید در صحن می‌آمدند اما بیان می‌شد که این کار کفر است. از حضور دوربین در صحن آن هم با بازیگر صحبت نکنید. ما هر کاری کردیم، گفتند امکان ندارد اما خسرو شکیبایی مشکل را حل کرد. آن زمان گوشی تلفن همراه نبود. شکیبایی به لابی رفت با فردی تماس گرفت و گفت«مسأله حل شد فردا با آقای طبسی جلسه داریم». خسرو شکیبایی گفت: «به زیارت رفته بودم؛ فردی من را در حرم دید و گفت آقای شکیبایی شما هستید؟ آن فرد رئیس دفتر آقای طبسی بود». او تلفنی به شکیبایی می‌دهد و بیان می‌کند «هر کاری بود، ما در خدمتیم». خسرو شکیبایی هم با وی تماس می‌گیرد و بیان می‌کند که «ما می‌خواهیم حاج‌آقا را ببینیم»؛ آن فرد نیز برای روز بعد قرار ملاقاتی تنظیم می‌کند. فردای آن روز به تالار آیینه رفتیم؛ ۶۰ الی ۷۰ روحانی دورهم نشسته بودند؛ با خودم می‌اندیشیدم مگر می‌توان در حضور آنها چنین موضوعی را مطرح کرد. موضوع را توضیح دادم؛ مرحوم آیت‌الله طبسی گفت «نه، این بدعت می‌شود. خدا قبول می‌کند؛ در مکان دیگری فیلمبرداری کنید».
خسرو شکیبایی ایستاد؛ از یکی از معممان نیز خواست بایستدعبای او را روی دوش خود انداخت؛ صندلی را وسط تالار برد؛ روی صندلی رفت و پلان طولانی مدرس را اجرا کرد. در بازی خود با همه کار داشت و مخاطبش تنها حاج‌آقا نبود. همه را به بازی گرفت. حاج‌آقا در انتها گفت «بشود» و انجام شد./ ایسنا

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و نود و دو
 - شماره هشت هزار و صد و نود و دو - ۰۳ خرداد ۱۴۰۲