سرنوشت این پسر 16 ساله‌ باورکردنی نیست

پسر در کلاس شیشه ای پدر

معصومه مرادپور / باورتان می‌شود پدر به جای نگرانی از آینده پسرش و الگوی مناسب بودن برای او مسیر پر از باتلاق و منجلابی را پیش روی جگرگوشه‌اش بگذارد؟ اگر باور ندارید به سرنوشت واقعی پسر نوجوانی می‌پردازیم که بسیار تلخ است.
نمی دانم چرا دائم می‌خواهم کتک بزنم آنقدر خشونت را دوست دارم که ترک تحصیل کردم! در خیابان وقتی راه می‌روم تا چشم کسی به من زوم می‌شود حس می‌کنم او با من مشکلی دارد. بدون آنکه بخواهم وارد معرکه درگیری می‌شوم این زدن‌ها این درگیری‌ها دیگر مرا خسته کرده است.
  از کتاب متنفر بودم، کاغذ‌های کتاب‌های مدرسه‌ام را می‌کندم و آتش می‌زدم و درسم هم تعریفی نداشت، نتوانستم بیشتر از پنجم ابتدایی بخوانم!
 چرا؟ پس خانواده‌ات چه برخوردی دارند؟!
 خانواده‌ام! زندگی ما خوب نبود و مشکل مالی زیادی داشتیم، پدر و مادرم همیشه درگیر بودند و رفتارهای خوبی با هم نداشتند.
 یعنی پدرت کاری با درس خواندنت ندارد؟!
 ای کاش پدر دلسوزی داشتم! برعکس کارم شده بود همراهی پدر برای تماشای فیلم‌های خطرناک و بسیار وحشتناک، پدرم آن فیلم‌ها را به خانه می‌آورد و تا پاسی از شب آن فیلم‌ها را می‌دیدیم!
 پدرت هم روحیه خشن دارد؟!
 پدرم شیشه مصرف می‌کرد و رفتارهای عجیبی داشت، گاهی مثل فیلم‌ها مرا بشدت کتک می‌زد و حق هیچ اعتراضی هم نداشتم!
 واکنش مادرت چیست؟!
 به خاطر مشکلات مالی زیادی که داشتیم، مادرم نظافت خانه‌های مردم را انجام می‌داد و تا دیروقت بیرون بود.
 پدرت چرا فیلم‌های خشن دوست دارد؟!
 پدرم می‌گوید فیلم‌های خشن و ترسناک تو را مرد بار می‌آورد و نترس و شجاع می‌شوی، می‌توانی از حق خودت دفاع کنی!
 معتاد که نشدی؟!
 قیافه‌ام تابلو نیست؟! من هم به دلیل همراهی پدرم کم کم درگیر مصرف مواد مخدر شدم و خلاصه‌ای از فیلم‌ها را هم روی دوستانم پیاده می‌کردم!
 این همه روحیه خشن بخاطر الگوبرداری از پدرت؟!
 همیشه منتظر بهانه‌ای هستم که درگیری ایجاد کنم. ای کاش فقط همین بود گاهی دست به سرقت می‌زنم و با این کارها احساس راحتی و سبکی می‌کنم اما الان مصرف من خیلی زیاد شده و حال خوبی ندارم، نمی‌توانم هزینه موادم را تأمین کنم و احساس گناه بدی دارم، می‌خواهم به من کمک کنید، از پدرم و رفتارهایش متنفرم.

 

دیدگاه کارشناسی
زهرا بیات کارشناس ارشد روانشناسی
الگوهای نامناسب رفتاری والدین منجر به تقلید کورکورانه نوجوانان از آنها می‌شود، سیگارکشیدن، نوشیدن مشروبات الکلی و اعتیاد به مصرف مواد مخدر و سایر کج روی‌های اخلاقی در خانواده موجب بدآموزی و زمینه‌سازی برای شروع انحرافات و آسیب‌های اجتماعی در فرزندان می‌شود. در چنین خانواده‌هایی نوجوانان به جای اینکه به انجام فعالیت‌های مثبت و سازنده مشغول باشند مدام درصدد یافتن راه‌هایی برای مقابله با آثار این بحران‌ها هستند و در بدترین شرایط نیز خود درگیر آن می‌شوند که در این مورد این موضوعات کاملاً مشاهده می‌شود. فقر مادی در خانواده که امکان دسترسی به بسیاری از امکانات آموزشی را از دست می‌دهد و هیچ تخصص و حرفه‌ای پیشه نمی‌کنند و در نتیجه در بازار کار سهم عمده‌ای ندارند و همین امر موجب کشیده شدن به سمت بزه می‌شود، مشکلات و مسائل اخلاقی و رفتارهای والدین منجر به عدم امنیت روانی و فشار روحی بر نوجوان می‌شود و آنان را از محیط امن خانواده دور می‌سازد و همین امر موجب ارتباط بیشتر او با دوستان و گاه افراد مسأله‌داری می‌شود که زمینه‌ساز بسیاری از مسائل اجتماعی بعدی می‌شوند که در این مورد مشاهده می‌شود، نوجوان مضطرب، پریشان، افسرده و منزوی است و مرتب دچار شکست‌های تحصیلی و اجتماعی شده است و عزت نفس و خویشتن‌داری و اعتماد به نفس را از دست داده است و به سیگار، الکل و مواد مخدر به‌عنوان راهی برای رهایی و فرار از این مشکلات روی آورده است و چون روابط بین والدین و فرزند سرد، خشک و بسیار کم رنگ است، ارزش گروه همسالان برای وی بیشتر شده است، عدم آگاهی و کم سوادی والدین و خود فرد باعث آسیب پذیر‌تر شدن او شده است، خانواده مهمترین رکن در مسأله اعتیاد شخص است، اگر فرد مورد توجه خانواده واقع نشود یا طرد شود آماده کج روی، ناسازگاری و تجاوز به حقوق دیگران خواهد شد. در بررسی علل و عوامل فردی، خانوادگی، روانی و اجتماعی باید گفت:عوامل فردی چون عدم اعتماد به نفس، رشد نکردن شخصیت و ناامیدی فشارهای هیجانی، فقر فرهنگی وتحصیلات پایین وهمچنین نداشتن اطلاعات کافی از عوارض مواد مخدر و پنداشت‌های نادرست درباره فواید مواد، فرد را به اعتیاد سوق خواهد داد. صفات شخصیتی وعوامل خانوادگی اختلافات خانوادگی وکم سوادی والدین، محیط خانوادگی ناسالم بر روحیه و آینده فرزندان تأثیر مستقیم می‌گذارد. اعتیاد پدر، فقدان احساس رضایتمندی در اعضای خانواده و بیکاری والدین به خصوص پدر از دیگر موارد این گرایش‌های زیان بار به شمار می‌رود. همچنین عواملی چون عوامل روانی خودپنداری منفی، آشفتگی عاطفی احساس بیگانگی، آشفتگی درونی، ناامیدی، عوامل اجتماعی، دسترسی آسان به مواد مخدر، کمبود امکانات ورزشی و تفریحی ازدیگر موضوعات پرچالش در گرایش فرزندان به رفتارهای پرخطر به شمار می‌رود. این‌گونه افراد بیشتر در معرض مشکلات تحصیلی، دوستان ناباب، فقر فرهنگی، تفریحات ناسالم، مصرف مواد مخدر از سوی همسالان، آسیب‌های رایج بعدی ناهنجاری‌های رفتاری و تغییر رویه زندگی و طرد از خانواده قرار دارند. خودکشی، تجاوز و افزایش رفتارهای غیرارادی همانند سرقت و ارتکاب به جرم نیز دراین افراد دیده می‌شود.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هشتاد و نه
 - شماره هشت هزار و صد و هشتاد و نه - ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲