چند نکته درباره عملیات روانی والاستریت ژورنال
روزنامه امریکایی والاستریت ژورنال مدعی شد کشورهای اروپایی، کاخ سفید را برای احیای دیپلماسی با ایران تحت فشار قرار دادهاند. اما نکته جالب آنجاست که والاستریتژورنال مینویسد که این دولتها نه در جهت احیای حقوق ایران بلکه با ادعای آنچه «نگرانی از پیشرفتهای ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم» مینامند، بایدن را برای احیای مسیر دیپلماسی با ایران با هدف ادعایی جلوگیری از بحران هستهای احتمالی تحت فشار قرار دادهاند.
به گزارش فارس، والاستریت ژورنال همچنین مدعی میشود که در اروپا این نگرانی وجود دارد که کاخ سفید قصد دارد مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران را به بعد از انتخابات ریاستجمهوری امریکا در سال ۲۰۲۴ موکول کند. طبق گزارش والاستریتژورنال، مقامهای امریکایی این ادعای اروپا را رد میکنند اما میگویند در واشنگتن هیچ اجماعی در خصوص اینکه چه راهکاری کارساز است، وجود ندارد.
هنر نهایی اروپا: طرح مجدد توافق موقت!
عدم تمایل اتحادیه اروپا به همراهی با سیاستهای خارجی جمهوریخواهان و تلاش برای کمک به دولت ضعیف دموکرات، سیاستمداران منفعل قاره سبز را به تکاپو انداخته تا سکوت خود را درقبال معادلات نامطلوب پروندههای مختلف بشکنند، اما با قضاوت گزارش والاستریت ژورنال، میتوان فهمید اروپاییها نه تنها ابتکار عملی به خرج نداده بلکه مجدداً سعی دارند مسیرهای بنبست قبلی را امتحان کنند. دیپلماتهای غربی به این روزنامه گفتهاند پیشنهادهای مختلفی از جمله طرح «توافق موقت» در دست بررسی است؛ طرحی که اساساً خود به عنوان ابزاری برای به بنبست کشاندن احتمالی هرگونه مذاکرات به کار میرود.
تروئیکا پلیس بد میشود؟
دیپلماتهای اروپایی به والاستریتژورنال گفتهاند تا زمانی که واشنگتن ایدهها و ابتکارات جدیدی پیشنهاد ندهد محک زدن نیتها و خط قرمزهای تهران امکانپذیر نیست.
روزنامه امریکایی همچنین مینویسد کشورهای اروپایی همزمان با سیگنالدهی به تهران درباره کلید زدن بندی در برجام برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران (معروف به مکانیسم ماشه) خواستار حفظ کانالهای دیپلماتیک با تهران هستند. این روزنامه مدعی است نمایندگان سه کشور اروپایی در اسلو با علی باقری کنی، مذاکرهکننده ارشد ایران دیدار کرده و به وی اطلاع دادهاند که با اعضای غیردائم شورای امنیت در خصوص «مکانیسم ماشه» رایزنی کردهاند.
پروژههای تکراری، نتایج تکراری!
در واقع والاستریتژورنال کوشیده است تا به زبان رسانه، تهران را متوجه تهدید کند و مکانیسم ماشه را به عنوان تهدیدی از سوی تروئیکای اروپا علیه ایران برای پذیرش شروط امریکا و عدول از تضمین و منافع ملی خود معرفی کند. شیطنت رسانه ای والاستریت ژورنال در به میان کشیدن بحث «مکانیسم ماشه» و تلاش برای سرمایهگذاری رسانهای در قبال افکار عمومی ایران جای تحسین دارد؛ اما نکته مهمی که این روزنامه امریکایی آن را به خوبی پنهان میکند آن است که ماحصل راهبرد «فشار بر ایران» طی دو سال اخیر، چه در عرصه هستهای، چه در زمینه انواع تحریمها و چه در موضوع منطقهای، حاوی نتایج بسیار غمانگیزی برای امریکا و همپیمانان او بوده است. از سوی دیگر، هریک از سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان نیز به خوبی میدانند که ادعای استفاده از مکانیسم ماشه چه تبعات بلندمدتی برای آنها در ارتباط با ایران و حتی جامعه جهانی به دنبال خواهد داشت؛ تبعاتی که به زعم بسیاری از ناظران سیاسی، بزرگی آن از اقدام دولت ترامپ در خروج از برجام نیز بیشتر خواهد بود. از همین رو است که والاستریت ژورنال و پیش از آن چهرههایی چون علی واعظ، به صورت نیابتی به دنبال طرح چنین ادعاهایی در عرصه رسانه هستند و سیاستمداران اروپایی نیز به دنبال بازخورد طرح چنین ادعایی در افکار عمومی میگردند.
تقلید از امریکا؟
تجربه ناموفق اخیر در زمینهسازی برای قطعنامههای هستهای علیه ایران و ناکامی پروپاگاندای تروریستی اعلام کردن سپاه و نیز، طرح «جایگزین کردن یک پیمان منطقهای با برجام» از سوی چهرههای نزدیک به وزارت خارجه امریکا نشان میدهد که امریکا در مسیر تقابل دو ساله با ایران به بنبست آخر رسیده است و راه بهتری جز پیگیری پذیرش شروط منطقی درباره برجام یا خود ندارد که حتی این راه نیز از سوی ایران با شرط زمانی همراه بوده است.
دولت ایران به خوبی نشان داده است که برخلاف انتظار و خواست امریکاییها، سیاست خارجی خود را از «انجماد برجام» خارج کرده و پس از یک جهش جدی، اکنون در مسیر تثبیت نقش خود در نظم نوین منطقه و فرامنطقه است. بنابراین، اهرمهای فشاری چون «بحرانزایی رژیم صهیونیستی»، «آشوبهای خیابانی»، «مکانیسم ماشه»، «تحریمهای نفتی و بانکی» و... همگی مفروضات ایران در این مسیر بودهاند، نه انتظارات آن؛ مسألهای که امریکاییها باید به مقلدان خود در اروپا نیز یادآور شوند.