ابوالفضل ظهره‌وند، دیپلمات سابق در گفت‌و‌گو با «ایران»:

ایران، معادلات امریکا در منطقه را بر هم زده است


مذاکرات رفع تحریم‌ها همچنان در بن‌بست تصمیم‌گیری واشنگتن قرار گرفته است؛ بن‌بستی که مقام‌های امریکایی با امید به تحقق منافع حداکثری در برابر ایران، خود را گرفتار آن کردند اما نه تنها در آن فرو ماندند که به نظر می‌رسد با برانگیخته شدن موج تحولات سازنده در منطقه میان ایران و بازیگران عربی با غافلگیری بزرگی هم روبه‌رو شده‌اند. ابوالفضل ظهره‌وند، دیپلمات سابق جمهوری اسلامی در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره ابعاد این تحولات سخن گفته است.

با وجود تحولات سازنده‌ای که در منطقه و در بستر بازیایی رابطه ایران و عربستان رقم خورده است، نشانه‌ای مبنی بر خروج مذاکرات رفع تحریم‌ها از بن‌بست دیده نمی‌شود. نظر شما درباره این شرایط چیست؟
اگر مسائل بین دو کشور ایران و امریکا صرفاً در قالب موضوعات هسته‌ای خلاصه می‌شد، قطعاً باید تاکنون به نتیجه معلوم و مشخصی می‌رسید.
طی دو سال گذشته از جمله در زمان استقرار دولت فعلی، مذاکرات هسته‌ای تا حدودی به پیش رفته و توافقات مقدماتی هم صورت گرفته اما آنچه که مانع به نتیجه رسیدن آن شده موضع متفاوت امریکایی‌ها و زیاده‌خواهی آنان بوده است. جو بایدن رئیس‌جمهور امریکا، همان مسیری را طی می‌کند که پیش از این دونالد ترامپ و باقی رؤسای‌جمهور این کشور طی کرده‌اند. آنان نشان داده‌اند که مسأله امریکایی‌ها و متحدین او با ایران، موضوع هسته‌ای نیست. آنچنان که خانم رایس وزیر خارجه امریکا در دولت جورج بوش، هم بر این موضوع تأکید داشته و گفته بود که اگر مسأله ما با ایرانِ هسته‌ای بود، قابلیت حل شدن را داشته و ما حتی آمادگی داریم که به ایران سلاح اتمی هم بدهیم. بنابراین علت را باید در جای دیگری جست‌و‌جو کرد. همان موضوعی که حضرت آقا هم به آن اشاره داشته‌اند. ایران و امریکا درباره طیف گسترده‌ای از موضوعات با یکدیگر اختلاف نظر دارند و همین تضاد است که مسیر پیش رو را برخلاف آنچه که بعضی از اصلاح‌طلبان توصیه می‌کنند، ترسیم می‌نماید. اتکا به ظرفیت‌های داخلی و تبدیل تحریم به فرصت، بهترین راهکار در برابر این تضاد است.
علل تعلل و تردید امریکایی‌ها برای تصمیم‌گیری را ناظر به چه عواملی می‌دانید؟ به نظر می‌رسد مقام‌های این کشور نتوانسته‌اند با تطویل مذاکرات به حداقل خواسته‌های خود در قبال ایران نیز دست یابند.
امریکایی‌ها کماکان از مسأله تحریم به عنوان یک «کارت چانه‌زنی» استفاده می‌کنند. موضع اخیر مشاور امنیت ملی امریکا مبنی بر اینکه ما برای یک «مذاکره جامع» آماده‌ایم، هم بر همین اصل استوار است. امریکا به دنبال یک توافق جامع با ایران است تا از طریق آن بتواند ماهیت رویکرد کلی سیاست خارجی ایران را چه در عرصه منطقه‌ای و چه دکترین دفاعی‌اش تغییر دهد. از این رو نمی‌توان برجام را نوعی توافق با غرب دانست. در واقع، برجام پروژه‌ای بود که با غربی‌ها آغاز شد و این کشورها تلاش کردند از طریق این فرایند، مذاکرات برجام 1 ، 2 ، 3 و 4 را عملیاتی کنند تا عملاً جمهوری اسلامی را از درون استحاله کرده و سیاست آن را با رویکرد خود همسو سازند.
اما نتوانسته‌اند به این هدف دست یابند.
بله، امریکا تحت فشار بدی قرار گرفته است؛ این کشور از یکسو، در جنگ اوکراین گرفتار شده و استراتژی‌ای که برای متوقف کردن چینی‌ها در پروژه یک جاده- یک کمربند در پیش گرفته، بدون دستاورد مانده است و از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی که همواره هم‌پیمان امریکایی‌ها در منطقه بوده منزوی شده و مجبور شده منطقه را ترک کند.
لذا امریکا نیاز دارد که با ایرانی‌ها تعامل کند اما در قالب توافق جامع. آنها به دنبال مذاکراتی هستند که ابعاد دیگری از ظرفیت‌های ایران را هم دربر می‌گیرد که باز هم با ماهیت منافع ملی ایران سازگار نیست. اضافه اینکه، بر سر میز مذاکره‌ای هم که قرار است بنشینند، آورده‌ای جز اهرم فشار ندارند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی با تمرکز بر ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی، درصدد است مذاکرات را ناظر بر منافع حداکثری و مسدود کردن راه طرح خواسته‌های فراتر از موضوع هسته‌ای دنبال کند. امریکایی‌ها در حالی با طرح موضوعات اضافی همچون درخواست مذاکره درباره نقش منطقه‌ای و فعالیت‌های موشکی ایران روند مذاکرات وین را منحرف کرده‌اند که هدف فروپاشی نقش ژئوپلیتیکی ایران را دنبال کنند. این تهدید همین حالا هم در منطقه وجود دارد. تحولات در پاکستان، ترکیه، قفقاز جنوبی و حتی تغییراتی که در خلیج‌فارس شاهد آن هستیم همه با هم مرتبط هستند. امریکایی‌ها می‌دانند که ایران کلید پیروزی یا شکست‌شان در منطقه است. پس بیش از پیش باید ببینیم که داشته‌های‌مان چیست و متوجه موقعیت منطقه‌ای خود باشیم.

به موقعیت منطقه‌ای ایران اشاره کرده‌اید. با ازسرگیری روابط ایران و عربستان، آینده مناسبات منطقه‌ای را چطور می‌بینید؟
توافق ایران و عربستان بسیاری از محاسبات امریکایی‌ها در منطقه را بر هم زده است. تزلزل در هم‌پیمانی امریکا و عربستان به عنوان یکی از نزدیک‌ترین متحدان منطقه‌ای امریکا، ظرفیت این کشور برای پیشبرد فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی را از بین برده است. روی آوردن امریکایی‌ها به سمت و سوی ائتلاف‌سازی دوباره یا تلاش برای ایجاد بحران‌های جدید و همچنین چراغ سبز به رژیم صهیونیستی برای هرگونه تهدید نظامی در نتیجه ناکامی‌هایی است که امریکا در سال‌ها و ماه‌های اخیر در منطقه با آن روبه‌رو شده است. بهره‌گیری از جنگ نرم هم آلترناتیو دیگر امریکا برای برخورد با ایران است که در ماه‌های اخیر و در جریان بروز اغتشاشات به آن روی آورد. این همان جنگی است که نیازمند واکنش هوشمندانه ایران است و سرباز آن، رسانه‌ها، افکار عمومی و سطح زندگی مردم است.
با تزلزل در موقعیت ایالات متحده در منطقه می‌توان چنین وضعیتی را برای رژیم صهیونیستی هم متصور بود؟
رژیم صهیونیستی از درون در آستانه فروپاشی است. 85 درصد بدنه اجتماعی صهیونیست‌ها را یهودیان تشکیل می‌دهند اما باوری به آموزه‌های توراتی و تلمودی ندارند. بنابراین همین رژیمی که برپایه آموزه‌های تلمودی و رویکردهای نژادپرستانه سعی داشته امت واحدی را شکل دهد و راهبردهای ایدئولوژیک خود را دنبال کند، به بن‌بست خورده است.
کابینه نتانیاهو به عنوان افراطی‌ترین کابینه تاریخ رژیم صهیونیستی با چالش داخلی مواجه است. این رژیم در منطقه هم دستاوردی نداشته و در همراهی با امریکا به عنوان سرباز پیاده این کشور عمل کرده و فعالیت خود را معطوف به کار اطلاعاتی و ترور کرده است. بنابراین در جنگ نرمی که کلید زده‌اند، سعی می‌کنند در زمینه جمع‌آوری اطلاعات و همچنین نفوذ و شبکه‌سازی در خدمت سناریویی باشند که امریکایی‌ها در حال انجام آن هستند.
رژیم صهیونیستی زائده‌ای در سیاست خارجی امریکا و البته غرب است که اتفاقاً هزینه‌هایی را همچون جنگ اوکراین به آنها تحمیل کرده است. این رژیم با ایستادن در کنار زلنسکی، فاجعه بزرگی را برای اوکراینی‌ها رقم زد. روال کار تاکنون به این صورت بوده که سازمان سیا و امریکایی‌ها هرجا که لازم بوده از ظرفیت رژیم صهیونیستی استفاده می‌بردند ولی فعلاً گرفتاری رژیم صهیونیستی هم در محیط داخلی خود و هم در رویارویی با حماس و جریان مقاومت در سوریه و لبنان نشان می‌دهد که قادر به تأمین امنیت خود هم نیستند چه رسد به اینکه با امریکا همراهی کنند. این روند دورنمای خوبی برای اسرائیل نخواهد داشت و خیلی از مردمان آن به فکر این هستند که منطقه را ترک کنند چرا که فرجامی در ادامه نمی‌بینند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هشتاد و چهار
 - شماره هشت هزار و صد و هشتاد و چهار - ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲