نگاهی به کتاب «گردان نانواها»
رزمنامه زنان روستای «خانوک»
راضیه سادات حیدریه
نویسنده
کتاب «گردان نانواها» با ارائه 100روایت از فعالیت و حضور خودجوش مردم روستای خانوک (از توابع زرند کرمان) در پشتیبانی مردمی جنگ هشتساله، از عناوین و نسخههای باارزش روایتگری در حوزه تاریخ شفاهی است. محور بیشتر خاطرات، فعالیت بانویی مقاوم و غیور با تفکری انقلابی است که آیینه تمامعیار زن به معنای واقعی کلمه است. شخصیت اصلی روایت، وسعت روحی غیرقابل وصفی دارد، در واقع شخصیتی همهجانبه است.
«کل زهرا» مابهازایی ندارد. فردی است که گرههای خانوک به دست او باز میشود و به نوعی رهبری امور را در پشتیبانی جنگ برعهده دارد. کسی که در عین داشتن احساسات زنانه، پرجذبه و پرقدرت است و مردم خانوک به او تکیه میکنند. در مشکلات و مصیبتها خم به ابرو نمیآورد و در یک کلمه چریکی خستگیناپذیر است. کتاب با محتوایی پرفایده، تأثیر مساعدتهای زنان روستا برای جبهههای جنگ را پررنگ کرده است و مخاطب را به این باور میرساند که زن نهتنها از فیض جهاد محروم نیست بلکه به برکت معنویت جنگ میتواند دفاعی قهرمانانه و تأثیرگذارتر از مردان در عرصه پیکار و جنگ سخت داشته باشد. کتاب با تدوین خانم فاطمه ملکی مقاومت را در زنان مجاهد خانوک به گونهای به تصویر کشیده است که بهطور قطع میتوان گفت تحمل سختیهای آن خارج از محاسبه است و توانی بیش از توان عادی میطلبد.
برخی قسمتهای کتاب از لحاظ محتوا، درخشندگی بیشتری دارند. به نظر میرسد زیباترین خاطره، آن «یادداشت بیجواب» است چراکه عشق، ایثار، مقاومت و ایمان را با هم تلفیق کرده است. روایت «همه برای آن اسماعیل» نیز مورد تأکید است، از آن جهت که بر تفکر برآمده از ایمان و اعتقاد کل زهرا و همراهانش مُهر تأیید میزند. روایت به نوعی قبحشکنی ممدوح اشاره دارد؛ کاری که پس از گذشت چند دهه از انقلاب اسلامی هنوز در شهرهای بزرگ ایران جانیفتاده است و مردم مصیبتدیده از عدم عمل به آن در رنج و تکلفند و زن روستایی خانوک در اوایل انقلاب به این مهم عمل کرده است. حکایت «چند خط روضه» و «سربند برعکس» کتاب نیز در جای خود حامل پیامهای مهم و مؤثر است؛ روایاتی که قلب سلیم مخاطب آن را با ادراکی حضوری و با نفسی مطمئن در روح و جانش هضم میکند چرا که معجزات شهدا کم نبوده و نیست و چنین خاطراتی ارزش کار نویسنده را نهتنها کاهش نمیدهد بلکه موجب خودنمایی اثر نیز میشود. متن با داشتن تکههای نابی از خاطرات، یادآور شده است که اگر کار برای خدا باشد وقت و عمر انسان پربرکت است.
کتاب برای جلوگیری از تحریف تاریخ، جلوههایی مقدس از نقش زنان خانوکی را در اتفاقات قبل از پیروزی انقلاب، بعد از آن، جنگ تحمیلی و پس از آن به تصویر میکشد، به طریقی که بهخوبی نشان میدهد زن تراز انقلاب، خود را به انقلاب بدهکار میداند نه طلبکار. تدوینگر تازهنفس کتاب با حرفهایی شنیدنی ما را به روستایی خوشآوازه میبرد که تنورهای داغ و گلیاش در طول هشت سال دفاع مقدس هرگز خاموش نشد و نان خشکه بربری را به دست مردان بیادعای مجاهد در جبههها رسانید. تصویر روی جلد کتاب، بسیار دلنشین و جذاب است بهطوری که در مرحله نخست، این طرح جلد است که ما را به دل جاده کتاب میبرد. در این میان باید اذعان کرد که برخی روایات کتاب عهدهدار پیامی قوی هستند و برخی از آنها حق مطلب را ادا نکردهاند و این موضوع جای بحث دارد.
کتاب متشکل از سرچشمه، به عنوان مقدمه و هفت چشمه، به عنوان فصول کتاب است. مقدمه همیشه نقشه راه و شروع اثر است و خواننده از خوانش آن به اهداف نویسنده و چهارچوبی از کتاب میرسد. سرچشمه نیز جستهوگریخته، از زندگی «کل زهرا» و مردم خانوک پرده برداشته است، لکن اقناعپذیر نیست چراکه زاویه دید در سرچشمه متغیر است و مخاطب از تعدد موضوعات آن و تنوع اسامی سردرگم میشود. به عبارتی مقدمه عامهپسند نیست و شاید بتوان گفت سرچشمه با وجود جذابیتی که در پس برخی عبارات دارد، نقطهضعف گردان نانواهاست.
روح کتاب و جان اثر، در چشمه هفتم غروب میکند و گردان زمینگیر، حال مخاطب را میگیرد، لکن در صحنه انتهایی کتاب و در روایت صدم، گردان، جانی دوباره گرفته است. آنجا که نام حسین(علیهالسلام) قلبها را مالامال از امید و شعف میکند و تنورها برای پخت نان دوباره روشن میشوند. در خاتمه باید گفت که جای خالی کتابهایی چون «گردان نانواها» در ادبیات دفاعمقدس و پشتیبانی زنان جنگ دیده میشود و ما در این زمینه با وجود همه تلاشها، دست پر نیستیم. این در حالی است که بنیه ما بسیار قوی و تاریخ شفاهی ما غنی است. امید آن است که روزی در لابهلای صفحات تاریخ، با تمام زنان جهادگر این مرز و بوم همراه شویم. کتاب «گردان نانواها» با تحقیق محمدمهدی رحیمی و محمدتقی رهایی و تدوین فاطمه ملکی، در ۱۸۲صفحه توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است.