«ایران» پیامدهای انتخابات ریاست جمهوری ترکیه را بر منطقه و تهران بررسی میکند
ایران و آوردگاه سیاسی ترکیه
امروز یکشنبه آرای مردم ترکیه پای صندوق انتخابات ریاست جمهوری، سرنوشت آینده نظام سیاسی یکی از مهمترین همسایگان و متحدان ایران را مشخص میکند؛ رویدادی که ابعاد و پیامهایی فراتر از یک انتخاب داخلی برای ترکیه و دیگر بازیگران صحنه منطقه و بینالملل به دنبال دارد. آنچه بررسی عملکرد دولتهای متفاوت در آنکارا در عرصه سیاست خارجی و نگرشهای منطقهای و جهانی مورد نظر آنها را بیش از پیش ضروری میسازد، جایگاهی است که ترکیه در مناسبات و راهبرد همسایگی و منطقهای جمهوری اسلامی دارد. رقابت اصلی انتخابات ریاست جمهوری میان دو آوردگاه سیاسی «ائتلاف ملت» به رهبری «کمال قلیچداراوغلو» و «ائتلاف جمهور» به رهبری «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور کنونی در جریان است. از میان 2 کاندیدای دیگر، یکی انصراف داده و برای دیگری هم شانس کمی برای پیروزی پیشبینی میشود. فارغ از اینکه نتیجه انتخابات به نفع کدام یک از دو رقیب اصلی یعنی «اردوغان» یا «کمال قلیچدار اوغلو» رقم بخورد، این پرسش مهم مطرح میشود که این رویداد دموکراتیک در بطن مناسبات دوجانبه تهران - آنکارا چه نتایجی برای امنیت و منافع کشورمان در منطقه به دنبال خواهد داشت؟ آیا ترجیح ایران به ماندن «اردوغان» بر کرسی قدرت است یا برعکس، پیروزی جریان اپوزیسیون به رهبری «کمال قلیچداراوغلو» را نتیجه بهتری برای خود میداند؟ پاسخ این پرسشها هرچه باشد در این واقعیت تردیدی وجود ندارد که وجود قرابتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، چنان رابطه دو ملت و نظام سیاسی ایران و ترکیه را درهم تنیده است که نمیتوان انتظار داشت این مناسبات تاریخی بلند مدت با تغییر رؤسای جمهور دستخوش تغییر جدی شود.
عملگرایی اردوغان
اردوغان که نقطه عزیمت در حیات سیاسیاش به عنوان یک اسلامگرای راست میانه، تصاحب کرسی شهرداری کلانشهر استانبول در دهه 90 میلادی به شمار میآید، زمانی این انتخاب را نشانه پیروزمندانهای از تصاحب آینده نظام سیاسی ترکیه از سوی حزب متبوعش خوانده و گفته بود: «هر کسی استانبول را ببرد، ترکیه را خواهد برد»؛ پیشبینی ای که حداقل برای او در معادلات سیاسی ترکیه درست از آب درآمد. این سیاستمدار ۶۹ ساله پس از شهرداری استانبول، یکی یکی پلههای قدرت را تا بالاترین سطح طی کرد و در سال ۲۰۰۱ حزب عدالت و توسعه را پایه گذاشت و سال بعد در انتخابات پیروز شد. از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ میلادی نخستوزیر بود و سپس رئیسجمهور شد. در سال ۲۰۱۷ با بهرهگیری از مکانیسم رفراندوم، نظام پارلمانی ترکیه را به نظام ریاستی تغییر و اختیارات رئیسجمهور را در لغو مصوبات پارلمان افزایش داد.
عدم پیروی از تحریمهای امریکا
رابطه ایران و ترکیه در دوره 20 سالهای که«اردوغان» در قدرت بوده، روند نسبتاً خوبی را پشت سر گذاشته است. شاید بتوان این رویکرد قاطع او را که در پی خروج دولت سابق امریکا از توافق هستهای بر اجرای آن پای فشرد مبنی بر اینکه «از تحریمهای ضد ایران حمایت نمیکند» و به این وعده نیز عمل کرد، شاهدی برای یک رابطه همکاری نزدیک میان ایران و ترکیه در دوره مسئولیت او دانست؛ یک رابطه برد- برد برای دو همسایه که بعضاً در رویارویی با چالشهای فرامنطقهای، درگیر مشکلات مالی و اقتصادی هم شدهاند. این چنین بود که «اردوغان» هیچ گاه به تحریمهای یکجانبهای که امریکا و کشورهای غربی دیگر علیه ایران تصویب کردند، نپیوست.
موضوعات مشترک منطقهای
ایران و ترکیه در دوره زمامداری او دامنه همکاریهای خود را به طور مرتب از طریق دیدارهای مقامهای بلندپایه گسترش دادند. این همسویی اما به معنای آن نبود که تهران و آنکارا در حوزههای امنیتی و برخی موضوعات منطقهای همچون تلاش در راهاندازی کریدور بین نخجوان و آذربایجان، بحران سوریه و روند مناسبات ترکیه و رژیم صهیونیستی هیچ گاه اختلاف نظر نداشتهاند اما وجود زمینههای مشترک و قرابت پیش گفته، از قرار گرفتن رابطه دوجانبه در سراشیبی سقوط ممانعت به عمل آورده است. چه همین امر، خود زمینه و امکانهایی را فراهم کرده تا ایران و ترکیه در پیوندی نزدیک از چالشهای برآمده از بحرانهای داخلی خاورمیانه عبور کرده و موضوعاتی همچون فرایند مذاکرات صلح سوریه را دوشادوش یکدیگر پیش ببرند. از این منظر میتوان پیشبینی کرد که در صورت انتخاب دوباره «اردوغان»، فرایند مذاکرات صلح سوریه که چهار کشور ایران، روسیه، ترکیه و سوریه در اجلاس اخیر آن، بر سر ایجاد یک نقشه راه به توافق رسیدند، سمت و سوی روشنتری پیدا کند. بویژه که «اردوغان» و «بشار اسد»، رئیس جمهور سوریه به تلاشهای میانجیگرانه تهران برای عادیسازی رابطه چراغ سبز نشان داده اند؛ امری که در صورت وقوع، افقهای روشنی را برای گره گشایی از یکی از مهمترین پروندههای منطقهای میگشاید و میتواند به نقطه عزیمت تهران و آنکارا در روند همکاریهای بیشتر دوجانبه و چندجانبه بینجامد.
نگاه همه جانبه«کمال قلیچدار اوغلو»
وقتی «کمال قلیچدار اوغلو»، سیاستمدار ۷۴ ساله حزب جمهوریخواه خلق که متولد استان علوی-کردنشین درسیم است در جریان مبارزات انتخابات برای اولینبار گفت که نسب او به خراسان شمالی در ایران باز میگردد، این گزاره به ذهن متبادر شد که علی رغم علقههای پیدا و پنهانش به توسعه رابطه با غرب، به تداوم همکاری همه جانبه با ایران میاندیشد. اگرچه «قلیچدار اوغلو» اولویت خود در سیاست خارجی را تجدید روابط ترکیه با کشورهای منظومه غرب و بویژه اروپا برشمرده اما حرف مهمی که چندی پیش در خلال یکی از برنامههای انتخاباتیاش بر زبان آورد، نشان داده بر خلاف تصورات، ایدههای مشخصی برای سیاست خارجی خاورمیانهای ترکیه دارد. او گفته است: «ما تصمیم داریم سازمان صلح و همکاری در خاورمیانه (اوپیسیام) تأسیس کنیم. چرا ترکیه، ایران، عراق و سوریه دور هم جمع نشوند؟» به اعتقاد او جمع شدن این کشورها در کنار یکدیگر میتواند به حل مشکلات مشترک همچون تروریسم و مهاجرتهای بیرویه کمک کند. بیتردید از منظر جمهوری اسلامی، این نهاد منطقهای که سیاستمدار کهنه کار ترک از آن سخن گفته تا نشان دهد، در صورت پیروزی از خاورمیانه روی برنمی گرداند، در صورت تأسیس میتواند فصل تازهای از همکاریهای جدید را در رابطه این چهار کشور پایهگذاری کند. قلیچدار اوغلو گفته در صورت پیروزی، نیروهای نظامی ترکیه را از سوریه خارج و حتی بابت این حضور به دولت دمشق، غرامت پرداخت خواهد کرد؛ موضعی که در بطن خود نشان میدهد میخواهد از نقشی که ترکیه بعضاً در شکل ژاندارمی منطقه برای خود قائل بوده، فاصله بگیرد. رقیب سرسخت «اردوغان» همچنین در پاسخ به منتقدانی که نگاه او در سیاست خارجی را بیشتر معطوف تقویت مناسبات با غرب میدانند، پروژه «جاده ابریشم» را بزرگترین طرح زندگی خود خوانده و با اعلام اینکه این جاده ۵۵۰۰ کیلومتری قرار است از تبریز و تهران بگذرد، گفته است: «ما جاده تاریخی ابریشم را زنده خواهیم کرد. در طول این مسیر یک بزرگراه پرظرفیت و یک خط راهآهن دوطرفه احداث خواهد شد.» بر اساس این طرح، مسیر تازه ابریشم از کشورهای ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان گذر کرده و به چین میرسد. این گزاره و مواضعی از این دست نشان میدهد ترکیه در صورت حضور این سیاستمدار 74 ساله بر کرسی قدرت، شاهد یک دورهگذار و آغاز فصل جدیدی از نحوه رویارویی آنکارا با چالشها و پروندههای سیاست خارجی خواهد بود.
سایه سنگین اشتراکات
با همه اینها اشتراکات مهمی چون وجود 540 کیلومتر مرز مشترک میان ایران و ترکیه، عبور 3 گذرگاه اصلی ایران از این کشور و 12 میلیارد حجم مبادلات تجاری که ترکیه را به سومین شریک اقتصادی ایران تبدیل کرده، الزاماتی را در بستر رابطه دو کشور به وجود آورده که فارغ از اینکه نام چه کسی از صندوقهای رأی انتخابات ریاست جمهوری ترکیه بیرون بیاید، سایه خود را بر سر آینده رابطه تهران و آنکارا تحمیل میکند. چه آنکه تحمیل اقتضائات و جبر ژئوپلیتیک به واسطه همسایگی ایران و ترکیه و همچنین لزوم حفظ منافع در روابط، نهایتاً دو طرف را به سمت همکاری پیش خواهد برد؛ دو شریکی که علیرغم فراز و نشیبها روابطی منطقی و مدیریت شده را از سر گذرانده و با نادیده گرفتن اختلافات ایدئولوژیک کوشیدهاند که همواره از دخالت در امور داخلی یکدیگر بپرهیزند.