گزارش «ایران» از لزوم ایجاد زیرساخت و اجرای سیاستهای مهاجرتی برای کاهش بار سنگین جمعیت ساکن در حاشیه تهران
بار حاشیه بر دوش پایتخت
حمیده امینی فرد
خبرنگار
در جلسه علنی یکشنبه این هفته شورای شهر تهران، موضوع بازگرداندن سولههای بحران که زمانی به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات بحرانی شهر تهران تبدیل شده بود، مطرح شد. صادقی، عضو شورا در این جلسه از برنگرداندن سولههایی که زمانی تبدیل به ورزشگاه شده بودند به مدیریت بحران پایتخت، آنهم در شرایطی که تهران حادثه خیز است، انتقاد کرد. ظاهراً علیرضا زاکانی، شهردار تهران هم چندی پیش دستور بازگشت این سولهها را داده، اما تاکنون اتفاقی نیفتاده است. این عضو شورا البته در این جلسه با لحنی تند نسبت به کارشکنیها و ایرادات بنی اسرائیلی در مسیر بازگشت این سولهها هم گلایه کرده و علناً گفته بود که در این زمینه اقدام جدی صورت نگرفته است. با این حال در نقطه مقابل او، این حسین اوجاقی، مدیرعامل سازمان ورزش شهرداری تهران بود که از برگزاری جلسات بیشماری در این باره خبرداده و گفته بود که اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است!
به گزارش «ایران»، تغییر کاربری سولههای بحران و تبدیل آنها به ورزشگاه و شهربازی یا مکان تولید برنامههای تلویزیونی در دورههای گذشته شورا نیز محل نقد و اعتراض جدی شوراییها بود. هدف از ساخت سولههای بحران، در اختیار قراردادن امکانات ضروری در موقع نیاز همچون وقوع سیل و زلزله است. کارشناسان مدیریت بحران ادعا میکنند که تهران با وجود حدوداً 105 سوله، همچنان با کمبود سوله بحران مواجه است، به طوریکه 38 ناحیه، سوله بحران ندارد. با این همه برخی دیگر بر این باورند که پایتخت در حوزه سوانح طبیعی با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند و اگر زلزلهای رخ دهد، نمیتوان چندان به کارکرد این سولهها دلخوش کرد. به نظر میرسد، زلزله چند روز پیش تهران درشهرستان ملارد به بزرگی 3.9 ریشتر، دوباره زنگ هشدار آمادگی در برابر زلزله را به صدا در آورده است، اما مهدی زارع، استاد پژوهشکده زلزله شناسی درباره بازپسگیری سولههای بحران معتقد است که داشتن سوله به تنهایی، مسأله مدیریت بحران را حل نمیکند، ما نیاز به یک رویکرد و حق وتوی سازمانی قوی برای اجرای سیاستهای پیشگیرانه و مدیریتی داریم.
تهران و حاشیه در معرض آسیب و حادثه
او به «ایران» میگوید: تا آنجا که اطلاع دارم از بیش از 100 سوله بحران، تقریباً 30- 40 سوله در اختیار نهادها و سازمانهای دیگر قرار داشت که تعدادی تا چند ماه پیش باز پس گرفته شد. اما ما در تهران باید به دو موضوع توجه کنیم؛ اول اینکه روند در حال تغییر به چه سمتی است، یعنی شهر از دو سال پیش تا الان دچار چه تغییراتی شده است و دوم اینکه وضعیت فعلی تهران را بررسی کنیم تا کمبودها و نقاط ضعف و قوت مشخص شود. از طرفی باید ببینیم که آیا این تغییرات در مسیر تابآوری قراردارد یا نه، چون گاهی تغییرات غلطی در مسیر توسعه رخ میدهد. مثال آن هم پدیده مهاجرت است. استان تهران همچنان برای مهاجران جذاب است. بیکاری و تغییرات اقلیمی دو عامل اصلی مهاجرت به تهران محسوب میشود. مسأله الزاماً شهر تهران نیست. الان جمعیت زیادی در اطراف تهران ساکن شدهاند. این بار جمعیتی قطعاً بر شهر تهران اثر میگذارد.
زارع ادامه میدهد: مرکز آمار ایران در گزارشی به آمار مهاجرت درون سرزمینی طی 25 سال گذشته اشاره کرده است که نشان میدهد، در این مدت سالانه حدود یک میلیون و 200 هزار نفر جابه جا شدهاند. جالب اینکه از این میزان، 70 درصد مهاجرت از روستا به شهر یا شهرهای کوچک به بزرگ بوده است. اما مهمترین مقصد مهاجرتی طی این 25 سال با جابه جایی حدود 17 تا 18 میلیون نفر به استان تهران و استان البرز اختصاص داشته است. این مسأله مهمی است. قطعاً اگر این جمعیت از عهده هزینههای بالای زندگی در شهر تهران بر میآمدند، مقصد اولشان همین شهر بود.
زارع میگوید: ما با یک مسأله مهمی به نام معرضیت مواجهیم. یعنی اینکه چقدر شهرها در معرض آسیب و حادثه قرار دارند. خب روند مهاجرت طی این 25 سال، معرضیت را بیشتر کرده است. هرچقدر جمعیت در معرض بیشتر باشد، سوانح حتی کوچک هم میتواند تلفات زیادی به بار آورد. مثل زلزله ملارد در 29آذر 96 با بزرگی 5 ریشتر، 7 کشته برجای گذاشت. به خاطر اینکه مردم با خودروها به خیابانها آمدند و طبیعتاً آلودگی هوا هم بیشتر شد، روز 30 آذر یعنی یک روز بعد، تعداد فوتیها بر اثر آلودگی هوا در یک روز، 50 نفر اعلام شد. پس یک زلزله به بزرگی 5 ریشتر که حتی یک نفر تلفات هم در آن قابل انتظار نبود، عملاً 57 نفر کشته برجای گذاشت که به علت همین معرضیت بود. این یک مسأله کلان ملی است که باید برای آن فکری کرد. اما وضعیت امروز ما با چند سال قبل تفاوتی نکرده است. اگرچه معرضیت بیشتر شده، اما در همچنان بر همان پاشنه میچرخد!
تهران آسیب پذیرترین نقطه ایران!
او با اشاره به وجود ساختمانهای بلند مرتبه و مجتمعهای مسکونی در اطراف تهران میگوید: الان مسأله ما ساخت بناهای بلند مرتبه در حاشیه تهران برای آن جمعیتی است که به اطراف کوچ کرده است. باید تأکید کنیم که در زلزله 6 فوریه 2023 ترکیه، از حدود 60 هزار نفرفوتی، حدود 40 هزار نفر در ساختمانها و مجتمعها زندگی میکردند. در تهران نیز به علت گرانی مسکن بتدریج جمعیت به حاشیه سرریز و ناچار مجتمعسازی بیشتر شده و در نتیجه جمعیت در معرض آسیب بیشتر میشود. هماکنون تقریباً حدود 7 میلیون نفر در بیرون از مناطق 22 گانه تهران زندگی میکنند که زندگی شان مستقیم و غیر مستقیم به تهران وابسته است. نقاط پیرامون شهر تهران مثل پاکدشت که مثلاً 30 سال پیش جمعیت محدودی داشت، الان بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد. متأسفانه دولتهای گذشته با اجرای سیاستهایی مثل سدسازی یا حفر چاههای عمیق برای تأمین آب به تبعاتی دامن زدند که اکنون به بحران تبدیل شده است. مثل فرونشست شدید در دشت شهریار یا دشت ورامین که سرعت فرونشست در آنها بشدت بالاست!
زارع تأکید میکند: هماکنون خطر بحرانهایی مثل فرونشست و احتمال خشکسالی و ریزگرد بیشتر شده و در عین حال به جمعیت در معرض خطرهم اضافه شده است. بنابراین آسیبهایی که به تهران وارد است فقط زلزله نیست، بحران آب و تبعات تغییرات اقلیمی مثل خشکسالی و بیابانیتر شدن مناطق جنوبی شهر، تهران را به یکی از آسیب پذیرترین نقاط ایران تبدیل کرده است که تبعات آن غیر ملموس است. متأسفانه نه این مدیریت شهری و نه قبلیها هیچ کدام رویکرد نوینی در این زمینه نداشتهاند.
مهدی چمران روز 17 اردیبهشت در حاشیه جلسه شورای شهر در پاسخ به سؤالی درباره نامه یکی از نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی درمورد شهر فروشی در پایتخت و اینکه آیا در شهر تهران در حال حاضر شهرفروشی انجام میشود یا خیر، گفت: این مسأله یک اصطلاحی است که در دهه ۷۰ مطرح شد و آن زمان تصمیمی اخذ شد که هر چقدر افراد پول بدهند بتوانند ساختمانسازی کنند که کار بسیار نادرستی بود. به طوریکه در کوچههای تنگ و تاریک ما شاهد سربه فلک کشیدن برجهای چند طبقه در سطح شهر تهران بودیم و این روش آسیب جدی را به سطح شهر وارد کرد.
رئیس شورای شهر تهران با تأکید بر اینکه هر گونه ساخت و ساز مغایر با طرح جامع و طرح تفصیلی خلاف قانون است، افزود: در همین ارتباط برخی از شهرداران مناطق تهران به مراجع قضایی خوانده شدهاند چرا که در این زمینه تخلفاتی در گذشته وجود داشته است.
این موضوعات سالهاست از سوی مسئولان مورد بحث قرار میگیرد اما در عمل هر زلزلهای لرزه بر تن شهروندان پایتخت و شهرهای حاشیه آن میاندازد اما باز هم ساختمانهای سر به فلک کشیده یا نا ایمن، از جایی در شهر سبز میشوند.