«ایران» دستاوردهای سفر اخیر رئیس جمهور به سوریه را بررسی میکند
نظم جدید خاورمیانه به نفع جبهه مقاومت
مراسم امضای تفاهمنامههای همکاری میان ایران و سوریه که در سفر آیتالله رئیسی به سوریه و با حضور رؤسای جمهور دو کشور صورت گرفت
سفر سید ابراهیم رئیسی به دمشق نقطه عزیمتی برای عمق بخشیدن به یکی از دیرپاترین اتحادهای منطقهای جمهوری اسلامی به شمار میآید. حضور تاریخی رئیس جمهور در سوریه که اواخر هفته گذشته صورت گرفت، ناظران را به این باور رساند که این حضور حتی اگر در سیر خویش رویدادی با نشان دیپلماتیک به شمار آید اما نتیجه و برآیندی تاریخی برای جبهه مقاومت و منطقه به دنبال خواهد داشت. افزون بر اینکه این همپیمانی در فراز جدید مناسبات ایران و سوریه پساجنگ فصل تازهای از همکاری در عرصه سیاسی، اقتصادی و نظامی- امنیتی را به روی دو طرف گشوده است. از این رو، بسیاری در امضای طلایی رؤسای جمهور ایران و سوریه بر توافقنامه راهبردی دو کشور، آغاز دوره جدیدی از نقشآفرینی پررنگ جمهوری اسلامی در عرصههایی فراتر از همکاریهای نظامی و مستشاری را جستوجو میکنند که ترسیمکننده نقشه راه مشارکت کشورمان در بازسازی سوریه بحرانزده از ویرانههای جنگ است. برای سنجش ارزش سفر رئیسی به دمشق در ترازوی قضاوت باید از متن و مفاد توافقنامههای رنگارنگی که در این سفر به امضا رسید، عبور کرد و به نتایج عینی و ملموس آن در بستر این رابطه راهبردی اندیشید.
بازسازی در سوریه پساجنگ
رئیس جمهور در جریان سفر اخیر به سوریه یکی از موقعیتشناسیهای ویژه خود را بروز داد. کشورهای عربی در حالی به تماشای اوج گرفتن رابطه ایران و متحد نزدیکش نشستند که تا پیش از آن به نظر میرسید، این پیوند بیسابقه علی رغم همراهی تنگاتنگ ایران با دولت دمشق در سالهای مبارزه بیامان با گروه تروریستی داعش نتوانسته بود به نقشآفرینی پررنگ آن در روند همکاریهای اقتصادی و مشارکت در بازسازی سوریه پساجنگ بینجامد. چه آنکه تمرکز ویژه دولت پیشین بر به کارگیری همه ظرفیتهای خود جهت ترمیم رابطه با غرب و حل و فصل پرونده هستهای سبب شد دولتمردان پیشین همه توش و توان خود در عرصه سیاست خارجی را معطوف ورای مرزهای خاورمیانه و آسیا کرده و به این ترتیب با نادیده گرفتن ظرفیتهای بالقوه اقتصادی متحدان منطقهای خود، یکی از سهلالوصولترین بازارهای بینالمللی یعنی سوریه را به رقیبان واگذار کنند. امری که تنها سهمی 3 درصدی از تجارت خارجی سوریه را تا پایان دولت دوازدهم نصیب کشور ساخت و آن را در جایگاه هفتم در میان صادرکنندگان کالا به سوریه نشاند. این چنین بود که وقتی «بشار اسد» در نشست خبری مشترک با رئیسی درخواست برای مشارکت پررنگ جمهوری اسلامی در روند بازسازی سوریه را تکرار کرد و تلویحاً بر اولویت قرار دادن کشورمان در فهرست متقاضیان حضور در روند همکاریهای اقتصادی و تجاری سوریه تأکید کرد، انتظار میرفت آیتالله رئیسی این فرصت را برای تحقق اهداف اقتصادی کشور به کار گیرد.
14 سند همکاری در بخشهای کلان اقتصادی
امضای ۱۴ سند همکاری در حوزه همکاریهای تجاری، نفت و انرژی، فنی - مهندسی، مسکن، حملونقل ریلی و هوایی، مناطق آزاد و بخش خصوصی، ارتباطات و فناوری، زلزله و امدادرسانی و تأسیس بانک و بیمه مشترک میان ایران و سوریه نشانی از بهرهگیری همه جانبه رئیس جمهور از فضای شکل گرفته در جریان سفر به سوریه بود. علاوه بر این برنامه بلندمدت در عرصه تقویت راههای ارتباطی همچون اتصال شبکه خط آهن ایران از طریق عراق به بندر لاذقیه سوریه در دریای مدیترانه از دیگر طرحهایی بود که در این سفر مورد مذاکرات ویژه هیأت ایرانی در سوریه قرار گرفت. طرحی که در صورت تحقق و حمایت بالقوه چین میتواند ابتکار کمربند و جاده آن برای اتصال بازارهای جهانی را تقویت کند. امضای این توافقنامهها در روند فعالسازی دیپلماسی و به خدمت درآوردن برای تحقق توسعه مراودات تجاری و اقتصادی با کشورهای منطقه در روند سیاستهای اصولی دولت سیزدهم قابل ارزیابی است و در حالی که هنوز عمر دولت رئیسی به نیمه نرسیده این هدف تا حدود زیادی در هر دو حوزه سیاسی و اقتصادی عینیت یافته است.
توافق راهبردی؛ نخستین بار
در تاریخ رابطه
توافق جامع راهبردی میان تهران و دمشق که به امضای رئیسی و «بشار اسد» رسید، فارغ از ترسیم نقشه راه همکاریهای اقتصادی، چشمانداز جدید برای دو کشور در عرصه همکاریهای دیپلماتیک، امنیتی و نظامی گشوده است. چشماندازی که زیر سایه عقبنشینی تدریجی امریکا از منطقه میتواند حلقه جدیدی از مانورهای دیپلماتیک و نظامی – امنیتی را با محوریت جبهه مقاومت شکل دهد.
چه آنکه ذیل به نتیجه رسیدن رویکردی که جمهوری اسلامی توأمان در عرصه میدان و دیپلماسی به کار گرفته، امروز منطقه فروپاشی جبهه ائتلافی غربی- عربی - عبری تحت هدایت مستقیم امریکا، دستیابی به توافق ایران و عربستان، خروج دمشق از انزوا و شتاب کشورهای عربی برای ترمیم و تقویت رابطه با تهران و دمشق را به نظاره نشسته است.
از این رو امضای سند برنامه جامع همکاریهای مشترک ایران و سوریه را که برای اولین بار در تاریخ روابط دو کشور رخ داد، نباید تنها رویدادی در روند رابطه دوجانبه تهران و دمشق دید که میتوان آن را نقطه عزیمت برای ورود به دورانی ارزیابی کرد که امریکا در آن بازندهای تمامعیار به شمار میآید و به نظر میرسد راه گریزی جز خروج از خاورمیانه برای خود نمی بیند.