حلقه مفقوده در مقابله با قاچاق چوب، مدیریت ناکافی و عدم نظارت دقیق است

درخت در جیب جا نمی‌شود

بیتا میرعظیمی
خبرنگار

سال‌هاست که جنگل‌های هیرکانی با قدمت چند میلیون ساله، از قطع درختان جنگلی و قاچاق چوب توسط سودجویان به ستوه آمده است؛ درختانی ارزشمند که زیر بار تبرهای تیز سودجویان کمر خم کرده و به رغم وجود قانون جلوگیری از قاچاق چوب و حتی اجرای طرح تنفس جنگل، هنوز چاره‌ای برای پایان دادن به این فصل
غم‌انگیز اندیشیده نشده است! این روزها تعدی و تجاوز به طلای سبز در خطه شمال کشور، تا اندازه‌ای پیش‌رفته که حتی با نگاهی گذرا می‌توان درد نابودی ریه‌های زمین را حس کرده و از آن با نام تراژدی مرگ درختان هیرکانی یاد کرد. گونه‌هایی کهنسال نظیر راش و افرا که برخی رویش آنها را به زمان دایناسورها و دوره سوم زمین‌شناسی نسبت داده‌اند.
برای بررسی این موضوع با اداره کل منابع طبیعی استان مازندران تماس گرفته و خواهان گفت‌و‌گو با فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی استان شدیم؛ روابط عمومی، این گفت‌و‌گو را منوط به تأیید روابط عمومی سازمان امور جنگل‌های کشور کرد؛ اما پس از تأیید، اعلام کردند که فرمانده یگان حفاظت کل کشور باید اجازه این گفت‌و‌گو را صادر کند! در نهایت سؤال‌های روزنامه ایران بی‌پاسخ ماند.
قطع درختان نگران‌کننده است
«هادی کیادلیری» رئیس دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی واحد علوم تحقیقات، در همین ارتباط به «ایران» می‌گوید: ایران در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده و در شمار کشورهای دارای پوشش اندک جنگلی قرار گرفته است. به گونه‌ای که جنگل‌های هیرکانی تنها 1 درصد از جنگل‌های کشور را تشکیل می‌دهد. با توجه به کمیت و کیفیت اندک درختان جنگلی، نگرانی‌ها درباره اهمیت زیاد جنگل‌های کشور افزایش پیدا کرده و قطع هر اصله درخت بسیار نگران‌کننده و مخرب است.
او می‌گوید: قاچاق چوب موضوع تازه‌ای نیست؛ از قدیم وجود داشته و حالا هم وجود دارد اما این بدین معنا نیست که اوضاع بدتر شده است. به هیچ‌وجه این‌گونه نیست. زیرا پس از اجرای قانون تنفس جنگل‌ها، هر قطع درختی، قاچاق محسوب می‌شود. این در حالی است که پیشتر، خیلی‌ها حتی نمی‌دانستند قطع چوب درختان، قاچاق محسوب می‌شود! همزمان آمار رسمی منتشر شده، از کاهش میزان و نوع قاچاق چوب در کشور حکایت دارد.
کاهش قاچاق درختان به دنبال تنفس جنگل
 به گفته کیادلیری در حال حاضر بیشتر قاچاق برای تأمین سوخت از درختان جوان‌تر و در دسترس‌پذیرتر به لحاظ جابه‌جایی و حمل و نقل انجام می‌شود. همین امر نشان می‌دهد که وضعیت قاچاق نسبت به قبل بهتر شده است. همزمان کشفیات قاچاق چوب نیز بیشتر شده و به چشم نیز می‌آید. در حقیقت حذف یک درخت، مصداق بارز قاچاق محسوب می‌شود. طبق آخرین آمار منتشر شده در سال 1400، قاچاق چوب در کل کشور حدود 6هزار و 500 متر مکعب برآورده شده است. اگر این میزان را به تعداد قاچاقچیان تقسیم کنیم به هر کدام یک مترمکعب چوب می‌رسد. از طرفی در هیرکانی درختان کهنسال و تنومند کمتری قطع شده و بیشتر به صورت هیزمی غارت می‌شوند. مجموعه این آمار و ارقام نشان می‌دهد که میزان قطع درختان در دوره تنفس جنگل‌ها، کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
حل مشکل با مدیریت صحیح
«هادی کیادلیری» موضوع قاچاق چوب را با همکاری و نظارت بیشتر قابل حل دانسته و تأکید می‌کند: اگر مردم عادی قطع درختان را مشاهده کرده و گزارش می‌دهند، حتماً جنگلبانان و قرقبانان نیز این تخریب را مشاهده می‌کنند! ضمن اینکه قاچاقچیان برای قطع تنه درختان به عمق جنگل نمی‌روند؛ آنها در اطراف جاده‌های جنگلی و محل‌های دسترس‌پذیر، درختان را قطع کرده و به سهولت از جنگل خارج می‌کنند. درست است که تعداد جنگلبانان ما کم بوده و قاچاقچیان براحتی می‌توانند آنها را دور بزنند، اما صدای اره موتوری که به سهولت شنیده می‌شود. معابر ورودی و خروجی جنگل هم که مشخص است، گزارشات مردمی نیز همیشه وجود دارد. کارگاه‌هایی که چوب درختان را می‌خرند نیز قابل شناسایی است؛ از طرفی چوب‌ها که در جیب جا نمی‌شوند، حتماً با وسیله نقلیه‌ای جابه‌جا می‌شوند. آیا اینها قابل رصد و پیگیری نیستند؟ درست است که تعداد جنگلبانان و قرقبانان کم است؛ شکایت مردم هم باید در این زمینه شنیده شود. اما تمامی مشکلات با مدیریت صحیح، قابل حل است؛ آن گونه هم می‌توان کارگاه‌های پایین دست را رصد کرده و هم معابر ورودی را زیرنظر گرفت.
بودجه‌ای برای حفاظت از جنگل
او حلقه مفقوده در مقابله با قاچاق چوب را مدیریت ناکافی و عدم نظارت دقیق دانسته و تصریح می‌کند: متأسفانه اجرای قوانین مقابله با قاچاق چوب، بازدارندگی ندارد. در این میان برخی نیز درتلاشند تا با انعکاس نادرست آمار مرتبط با قاچاق چوب، به همه ثابت کنند که اوضاع قاچاق در دوره بهره‌برداری و برداشت چوب بهتر بوده و بعد از اجرای قانون تنفس، جنگل به حال خود رها شده است! آن زمان 700 هزار مترمکعب از درختان را قطع کردند؛ حالا می‌خواهند با طرح مجدد این موضوع، 700 هزار مترمکعب دیگر از درختان را قطع کنند تا جلوی قاچاق 10 هزار مترمکعب را بگیرند! این چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟
رئیس دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی واحد علوم تحقیقات، به طرح کاشت یک میلیارد اصله نهال در جنگل‌های کشور اشاره کرده و می‌گوید: با یک حساب سرانگشتی حداقل بودجه موردنیاز برای این اقدام، 60 هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شود. ما پیشتر نتوانستیم 80 میلیارد تومان برای طرح تنفس اختصاص دهیم، حالا چگونه می‌خواهیم از پس بودجه کاشت این نهال‌ها برآییم؟! بهتر نیست بخشی از این بودجه را صرف حفظ جنگل‌ها با افزایش نیرو و تجهیزات و... کرده و سپس به فکر توسعه آن باشیم؟! نکته اینجاست که ما می‌توانیم به راحتی از قاچاق چوب در جنگل‌های کشور جلوگیری کنیم؛ این موضوع به مدیریت صحیح و به تبع آن اولویت بخشی به برنامه‌های طرح شده بازمی گردد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و چهار
 - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و چهار - ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲