چرا چگاسفلی، قدیمیترین سند تعلق خیلج فارس به ایران جدی گرفته نمیشود؟
۶ هزار سال تاریخ بر لبه فلات
زهرا کشوری
دبیر گروه زیستبوم
روز ملی خلیج فارس در سالجاری هم گذشت و روستای روی منطقه 6 هزار ساله چگاسفلی جابهجا نشد. سال 99 بود که دولت وقت در نامهای با قید فوریت به استاندار خوزستان، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و معاونت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خواستار جابهجایی یک روستا از روی این شهر 6 هزار ساله شد. بسیاری فکر میکردند این نامه بتواند شهر چگاسفلی در 20 کیلومتری ساحل خلیج فارس را از ساخت و ساز و تعریض جاده و جداول این روستا ایمن سازد اما اتفاقی نیفتاد. شهر باستانی چگاسفلی مهمترین سند تعلق خلیج فارس به ایرانیها است. باستانشناسان در این کاوشها به شواهدی رسیدند که نشان میدهد فلسطین اشغالی، عربستان، امارات و بینالنهرین در هزارههای بعد تحت تأثیر تمدن ایران قرار گرفتهاند. چندی پیش خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی در نشستی صمیمی با «علی دارابی»، معاون میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و قائم مقام وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور خواستار جابهجایی روستایی که نزدیک به 20 خانوار دارد، شدند. دارابی در آن جلسه هیچ پاسخی به درخواست خبرنگاران نداد.
تیم باستانشناسی به مدیریت عباس مقدم در سال ۹۷ طرح جابهجایی روستا را ارائه میکند. او به «ایران» میگوید: «در این طرح یک روستا با تمام مساحت آن که شامل خانه و اراضی روستایی میشود در خارج از عرصه چگاسفلی ساخته میشود.» تیم کاوش اصرار دارد اهالی روستا در منطقهای نزدیک به سایت چگاسفلی استقرار یابند تا بتوانند از مزایای حضور گردشگر در این شهر باستانی بهره ببرند. باستانشناسان نزدیک به ۵ هزار گور در این سایت شناسایی کردهاند که دستاوردهای مهم این کاوشها تنها نتیجه کاوش ۱۰ گور آن است. او میگوید: «در طرح داده شده تمام خانهها و اراضی موجود دیده شده است. معتقدیم باید یک روستا با توجه به شرایط منطقه و هماهنگ با آینده چگاسفلی و جاذبههای گردشگری آن دیده شود.» بازدید بالای گردشگران از خاتون، زنی 6 هزارساله که از چگاسفلی به موزه قلعه شوش رفته نشان از تمایل بالای گردشگری برای حضور در چگاسفلی دارد. مقدم اعتقاد دارد جابهجایی اهالی روستا به منطقهای خارج از دشت زهره تبعات اجتماعی دارد و نباید اهالی را از ریشههای خودشان جدا کرد. تیم باستانشناسی، منطقه مورد نظر برای ساخت روستای جدید را بررسی کرده و اعلام میکند که این منطقه دارای دادههای تاریخی و باستانی نیست و فاقد آثار فرهنگی است. تیم کاوش حتی ضوابط حریم و ارتفاع خانهها را هم مشخص کرده تا حریم منظری شهر چگاسفلی خدشهدار نشود. مقدم میگوید: «اگر طرح از سوی مسئولان تصویب شود، در مرحله بعد میتوان روی معماری خانههای شهرک و هماهنگی آنها با چگاسفلی متمرکز شد.» به گفته او، این معماری میتواند روستای جدید را به یکی از جاذبههای مرتبط با تاریخ ارزشمند چگاسفلی تبدیل کند. عباس مقدم که تلاشهای بسیار زیادی برای حفاظت از چگاسفلی و بیان اهمیت این سایت داشته، میگوید: «طرح به صورتی نوشته شده که هیچ حقی از روستاییان ضایع نشود.»
اگر طرح تیم کاوش جدی گرفته میشد یا بشود، روستای جدید چگاسفلی میتوانست یا میتواند اولین روستایی باشد که با نگاه میراث فرهنگی و میزبانی از گردشگران ساخته میشود.
اهالی روستا نیز در دل یک روستا با بومگردی میتوانند اقتصاد جدیدی همزمان با کشاورزی برای خود تعریف کنند تا نام و نانشان همزمان حفظ شود. روستایی که مردمش اولین صاحبان قدیمیترین شهری هستند که تعلق خلیج فارس به ایران را به ۶ هزار سال پیش میبرد و نقشه کشورهای کوچک را برای عادیسازی نامی مجعول نقش بر آب میکند.
ریشه تاریخ
در دهه 80 یک کتیبه هخامنشی در جزیره خارک پیدا شد. کتیبهای که نشان از تعلق خلیج فارس به ایرانیان حداقل از 2500 سال پیش داشت. آن روزها هم فعالان و کارشناسان خواستار حفاظت از این کتیبه شدند. درست در زمانی که برخی از کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس با نام جعلی بر این گستره فیروزهای به دنبال جزایر ایرانی خلیج فارس بودند. صدای فعالان و کارشناسان شنیده نشد و عدهای از دل تاریکی استفاده کردند و کتیبه را برای همیشه مخدوش کردند. از مرمتگران هم کاری برنیامد. چگاسفلی اما تاریخ تعلق خلیج فارس را به 6 هزار سال پیش برد. 6 هزار سال پیش ایرانیان بر ساحل خلیج فارس شهرنشین بودند. تاریخی که بعدها کشورهایی چون عربستان، امارات، فلسطین اشغالی و... از آن وام گرفتند اما مدعی تاریخ آن شدند. باستانشناسان در چگاسفلی استلهایی (سنگ نگاره) با نقش دو بز روبهروی هم یافتهاند. این نقشها 3 هزار سال بعد به شکل دو غزال عربی روی گورهای العینامارات نقش میشود. عباس مقدم، سرپرست کاوشهای چگاسفلی به «ایران» گفته است: «امارات در یونسکو ادعا کرد که ریشه فرهنگی گورستان العین غنی است و آن را ثبت جهانی کرد. در حالی که سنگ نگارههای چگاسفلی بیش از 3 هزار سال قدیمیتر از تصاویر العین است. روی قبورالعین دو غزال عربی(اوریکس) رو در روی هم ایستادهاند و در چگاسفلی دو بز.»
همچنین باستانشناسان، پیکرکهایی در نواحی شرقی و غربی شبه جزیره عربستان یافتهاند که نشان از تأثیر چگاسفلی روی آنها دارد. سنگنگارههای کشف شده در چگاسفلی ریشههای تاریخی باستانی کشفیات منطقه هزور فلسطین اشغالی را نیز در خود دارد. استلهای کشف شده در «هزور» به دوره برنز میرسد یعنی ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد. استلهای چگاسفلی ۳۸۰۰ سال از یافتههای هزور قدیمیترند.
کشف ریشههای تاریخی تمدنی در چگاسفلی بههمین جا ختم نمیشود. مقدم میگوید: «در فرهنگ اوروک در بینالنهرین یک جام آیینی بهنام وارکا وجود دارد که روی آن نقوش آیینی مثل هدیه دادن به معبد نقش شده است. ما دقیقاً همین جام را با همین فرم از جنس سفال کشف کردیم. کسانی که هنر بینالنهرین را میشناسند میدانند چقدر جام وارکا از چگاسفلی تأثیر پذیرفته است. جام چگاسفلی ۷۰۰ سال از جام وارکا قدیمیتر است.» عباس مقدم میزان گورنهادههای چگاسفلی را با محوطههای همزمان بینالنهرین مثل عبید، اور و... مقایسه میکند. او میگوید: «این مقایسه نشان میدهد گور نهادههای چگاسفلی بشدت غنی هستند و با یک شهر ثروتمند روبهرو هستیم که ارتباط بسیار گستردهای با اقصی نقاط جهان آن روز داشته است.»
یک سؤال مهم
سالها است که این سؤال مثل خوره روح افکارعمومی و فعالان حوزه میراث فرهنگی را میجود؛ چرا وقتی کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال تاریخسازی جعلی و نامی مجعول هستند، داشتههای فرهنگی که نشان از تعلق خلیج فارس به ایران دارد، حفظ نمیشود؟ نخستینبار در سال ۱۹۵۸ رودریک اوون انگلیسی در کتاب «حبابهای طلایی در خلیج ...»، نام خلیج فارس را جعل کرد.
این کارگزار بریتانیایی در دیباچه کتاب خود ریشه این جعل و بدعت را چنین توضیح میدهد: «من در تمام کتب و نقشههای جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در کرانه جنوبی ساحل خلیج فارس (بحرین) متوجه شدم ساکنان این ساحل، عرب هستند، بنابراین ادب حکم میکند که این خلیج را به نام آنها بنامیم.»
بــــرش
نقشه ایران که توسط عثمانیها در سال ۱۷۲۹میلادی ترسیم شده و نام «بحر فارس» در آن دیده میشود.