در حافظه موقت ذخیره شد...
پلیس به وحشت در شهرری پایان داد
بازسازی صحنه شلیکهای کور ۲ برادر
ماجرا دقیقاً از آنجا شروع شد که سعید با فروش یک موتورسیکلت برای پرداخت بدهیهایش نه تنها مشکلاتش کمتر نشد بلکه درگیریهایش بیشتر نیز شد. چراکه خریدار از پرداخت بدهی خود به او امتناع میکرد.همین اختلاف مالی سرانجام سعید را ترغیب میکند تا با خرید یک کلت کمری از بازار به ارزش 8 میلیون تومان قرار دعوایی با خریدار موتور خود که از جنگیهای دولت آباد و راسته خیابان فداییان اسلام است، بگذارد و با عصبانیت از خانه خارج شود.
در همین حین پدر پیر او با برادر کوچکترش، تماس گرفته تا سعید تنها به دل این افراد نزند. مجید نیز سریع خود را به سعید رسانده و اجازه نمیدهد تا برادرش تنها به آن مکان برود.
عقربههای ساعت عدد 21:30 دقیقه را نشان میدهد که صدای عربدههای سعید همه افراد داخل قهوهخانه را به بیرون میکشاند و وضعیت به شکل دیگری رقم میخورد. 2 برادر با یک قمه در مقابل 15 نفر قرار گرفتهاند و طبیعتاً همه این عربدهکشیها در صورت درگیری خیلی بد تمام میشود.
پس کری خواندن این طرفیها شروع و فحشهایی سر داده میشود که حتی شاید خیلی از آنها شنیده نشده باشند. در این بین فحاشیهای ناموسی عصبانیت شدید سعید را به دنبال داشته و او کلت کمری میکشد.
اما باز این افراد هفت تیرکشی او را نیز مسخره و با فحاشی او را ناتوان از تیراندازی خطاب میکنند که به گفته سعید، همین حرفها باعث تیراندازی هوایی او و سپس تیراندازی به سمت زمین میشود که یکی از گلولهها کمانه کرده و به فرد برخورد میکند.
سعید و مجید بسرعت از محل تیراندازی متواری شده و برای خروج از کشور به اردبیل میروند. چند روزی در مخفیگاه خود در اردبیل میمانند تا کارهای قاچاقبری آنها انجام شود که یک روز صبح وقتی در خواب عمیق بودند، پلیس اطلاعات شهرری با اقدامات اطلاعاتی بموقع، مخفیگاه این دو برادر را شناسایی وآنها را دستگیر میکند.
بازسازی صحنه تیراندازی توسط 2 برادر
روز گذشته، 11 اردیبهشت ماه، صحنه شلیکهای 2 برادر که در خیابان فداییان اسلام به دلیل اختلاف مالی اقدام به تیراندازی و قدرت نمایی کرده بودند با حضور متهمان و حسینعلی ابن علی سرپرست فرماندهی انتظامی پلیس شهرری، بازسازی شد.
سعید و مجید با حضور در محل درگیری اظهار ندامت کردند و سعید جزئیات آن شب را اینگونه بیان کرد: بخاطر اختلاف مالی این اتفاق افتاد. ابتدا 2 تیر هوایی شلیک کردم سپس 3 گلوله به زمین زدم تا آنها را بترسانم که یکی از گلولهها کمانه کرد و به پای یکی از آنها خورد.او درباره خریدن کلت کمری گفت: کلت را قبل عید از یک کارگر اهل غرب کشور خریدم. تفنگ وینچستری هم که از ما کشف شده برای پدرم است و در حال گرفتن مجوز آن بودیم.
سعید با اصرار بر بیگناهی برادرش ابراز پشیمانی کرد و گفت: من تا حالا زندان نرفتهام حتی یک شب از ترس بازداشت فرار کردیم و به اردبیل رفتیم تا اینکه قبل از ترک ایران بازداشت شدیم.
سرهنگ حسینعلی ابن علی سرپرست فرماندهی انتظامی شهرری در حاشیه بازسازی این تیراندازی خونین گفت: روز ۲۸ فروردین ماه امسال ماجرای قمه کشی و تیراندازی در خیابان فدائیان به پلیس گزارش شد که تحقیقات میدانی نشان داد عاملان تیراندازی 2 برادر بودند که متواری شدهاند و زخمی حادثه هم به بیمارستان انتقال یافته است.
سرهنگ ابن علی با بیان اینکه این متهمان در کوتاهترین زمان ممکن به ری برگردانده شدند، ادامه داد: یک کلت کمری، یک وینچستر و یک قمه از 2 برادر به دست آمده است.یکی از مغازهداران محل نیز در گفتوگو با «ایران» گفت: متأسفانه این افراد امنیت محله را به هم ریختهاند و این درخواست را از پلیس داریم که بدون هیچگونه مماشات با این افراد برخورد کنند تا دیگر کسی به خود اجازه ندهد که با قمه کشی و اسلحهکشی قدرتنمایی کند.