چگونه قاتل زنجیره‌ای نزد روانشناس اعتراف کرد

خانه شیطان

در شماره گذشته خواندید که فردی به نام تئودور رابرت باندی که دریکی از خانه های مادران مجرد به دنیا آمده بود وسال ها به دنبال هویت گمشده و شناسایی پدرش بود شروع به انجام قتل های سریالی کرد. طعمه های او زنان جوان بودند. با افزایش ناپدید شدن تعداد این زنان، پلیس بروشورهایی را در سراسرمنطقه سیاتل پخش کرد تا اینکه دو ماهیگیر با قرقره به طور تصادفی با بقایای اسکلت دو زن قربانی در شرق پارک ایالتی دریاچه سامامیش برخورد کردند. دراین قسمت بقیه مطلب را بخوانید.

آیداهو، یوتا، کلرادو
خیابان اول 565، سالت لیک سیتی
خانه‌ای در سالت لیک سیتی که باندی از سپتامبر 1974 تا اکتبر 1975 در آن زندگی می‌کرد، جایی بود که او عکس‌ها و یادگاری مربوط به قتل‌هایش را پنهان می‌کرد.
در آگوست 1974، باندی دومین پذیرش را از دانشکده حقوق دانشگاه یوتا دریافت کرد و به سالت لیک سیتی نقل مکان و کلوپفر را در سیاتل ترک کرد. در حالی که او اغلب با کلوپفر تماس می‌گرفت، با حداقل 10 زن دیگر قرار ملاقات داشت.
رشته جدیدی از قتل‌ها در ماه بعد آغاز شد، از جمله دو قتل که تا زمانی که باندی اندکی قبل از اعدامش به آنها اعتراف کرد، کشف نشد. در 2 سپتامبر، او در آیداهو به راننده یک خودروی سواری که هنوز هویتش مشخص نشده بود تجاوز و او را خفه کرد، سپس بقایای جسد را در رودخانه‌ای انداخت و روز بعد برای عکسبرداری و تکه تکه کردن جسد بازگشت. در 2 اکتبر، او نانسی ویلکاکس 16 ساله را در هالادی، یوتا، حومه شهر سالت لیک سیتی ربود. باندی به بازرسان اطلاع داد که بقایای او در نزدیکی پارک ملی کاپیتول ریف دفن شده است، اما هرگز پیدا نشد.
در 18 اکتبر، ملیسا آن اسمیت - دختر 17 ساله رئیس پلیس Midvale - پس از خروج از یک پیتزا فروشی ناپدید شد. جسد برهنه او 9 روز بعد در یک منطقه کوهستانی پیدا شد. معاینه نشان داد او تا هفت روز پس از ناپدید شدنش زنده بوده است. در 31 اکتبر، لورا آن ایمی، 17 ساله، پس از ترک یک کافه درست بعد از نیمه شب ناپدید شد. جسد برهنه او توسط کوهنوردان پیدا شد. هر دو دختر مورد ضرب و شتم و تجاوز جنسی قرار گرفته و با جوراب‌های نایلونی خفه شده بودند.
در اواخر بعد از ظهر 8 نوامبر، باندی به اپراتور تلفن در مرکز خرید، که اسمیت آخرین بار در آن دیده شد، نزدیک شد. او خود را «افسر روزلند» از اداره پلیس معرفی کرد و گفت شخصی تلاش کرده است به ماشین او وارد شود. سپس خواست برای شکایت او را تا ایستگاه همراهی کند. وقتی دارونچ به باندی اشاره کرد که در جاده‌ای رانندگی می‌کند که به ایستگاه پلیس راه ندارد، فوراً کتفش را کشید و سعی کرد به او دستبند بزند. در طول کشمکش، او ناخواسته هر دو دستبند را به یک مچ او بست و دارونچ توانست در ماشین را باز و فرار کند. بعد از آن شب، دبرا ژان کنت، دانش‌آموز 17 ساله دبیرستانی پس از ترک تئاتر در مدرسه برای بردن برادرش ناپدید شد. معلم نمایش مدرسه و یک دانش‌آموز به پلیس گفتند «یک غریبه» از هر یک از آنها خواسته است برای شناسایی یک ماشین به پارکینگ بیایند. دانش‌آموز دیگری بعداً همان مرد را در حال قدم زدن در پشت سالن دیده بود و معلم تئاتر کمی قبل از پایان نمایش دوباره او را دیده بود.
در نوامبر، کلوپفر پس از خواندن اینکه زنان جوان در شهرهای اطراف سالت لیک سیتی ناپدید می‌شوند، برای بار دوم با پلیس کینگ کانتی تماس گرفت. کارآگاه رندی با او به تفصیل مصاحبه کرد. در آن زمان، باندی به طور قابل توجهی در لیست افراد مشکوک قرار داشت، اما شاهد دریاچه سامامیش که توسط کارآگاهان قابل اعتمادترین بود، نتوانست او را از بین آلبوم عکس متهمان احتمالی شناسایی کند. در دسامبر، کلوپفر با کلانتر شهرستان سالت لیک سیتی تماس گرفت و ظن خود را تکرار کرد. نام باندی به لیست مظنونان آنها اضافه شد، اما در آن زمان هیچ مدرک معتبر قانونی او را به جنایات یوتا مرتبط نمی‌کرد. در ژانویه 1975، باندی پس از امتحانات نهایی خود به سیاتل بازگشت و یک هفته را با کلوپفر گذراند و برنامه‌ریزی کرد تا در ماه اوت در سالت لیک سیتی از او دیدن کند.
یک زن جوان خندان با موهای کوتاه
کارین کمپبل چهاردهمین قربانی قتل باندی و موضوع اولین کیفرخواست قتل او
در سال 1975، باندی بیشتر فعالیت‌های جنایتکارانه خود را به سمت شرق منتقل کرد. در 12 ژانویه، یک پرستار 23 ساله در راهروی بین آسانسور و اتاقش ناپدید ‌شد. جسد برهنه او یک ماه بعد کنار یک جاده خاکی پیدا شد. او بر اثر ضرباتی که به سرش وارد شده بود کشته شده بود. در 15 مارس، جولی کانینگهام، مربی 26 ساله اسکی، در حالی که از آپارتمانش برای صرف شام با یکی از دوستانش خارج شده بود ناپدید شد. باندی بعداً به بازرسان کلرادو گفت که با عصا به کانینگهام نزدیک شد و از او کمک خواست تا چکمه‌های اسکی‌اش را به ماشینش حمل کند، جایی که او را با چماق زد و پس از زدن دستبند به او تجاوز کرده و سپس او را خفه کرده بود.
دنیس لین اولیورسون، 25 ساله، در حالی که با دوچرخه به خانه والدینش می‌رفت، ناپدید شد. دوچرخه و صندل او زیر یک پل راه‌آهن پیدا شد. در 6 مه، باندی لینت داون کالور 12 ساله را فریب داد، سپس جسد او را در رودخانه انداخت. کارین کمپبل هنگام راه رفتن در راهروی پر نور به سمت اتاقش ناپدید شد.
در اواسط ماه مه، سه نفر از همکاران باندی در ایالت واشنگتن از جمله بون، او را در سالت لیک سیتی ملاقات کردند و به مدت یک هفته در آپارتمانش ماندند. او متعاقباً یک هفته را در سیاتل با کلوپفر در اوایل ژوئن گذراند و آنها در مورد ازدواج با هم در کریسمس بعد صحبت کردند.
در 28 ژوئن، سوزان کورتیس از محوطه دانشگاه بریگام یانگ ناپدید شد. قتل او آخرین اعتراف باندی شد، لحظات قبل از ورود او به اتاق اعدام ضبط شد. اجساد ویلکاکس، کنت، کانینگهام، اولیورسون، کالور، و کورتیس هرگز پیدا نشد.
 دستگیری و اولین محاکمه را دیده بود که با فولکس واگن خود در ساعات قبل از سحر
در 16 آگوست 1975، باندی توسط افسر گشت بزرگراه یوتا، دستگیر شد. او در حال گشت و‌ گذار در یک منطقه مسکونی بود و پس از دیدن خودروی گشت با سرعت زیاد اقدام به فرار کرده بود. پلیس متوجه شد صندلی سرنشین جلوی فولکس واگن برداشته شده و روی صندلی‌های عقب قرار گرفته است ،پس از جست و جوی ماشین او یک ماسک اسکی، یک ماسک که از جوراب شلواری ساخته شده بود، یک دستبند، کیسه زباله و یک حلقه طناب پیدا کرد. باندی توضیح داد که ماسک اسکی برای اسکی بود، او دستبندها را در یک زباله‌دانی پیدا کرده بود و بقیه وسایل معمولی خانه بودند. با این حال، کارآگاه اطلاعات شاهدان در مورد ماشین و نام باندی را که کلوپفر در تماس تلفنی گفته بود، به یاد آورد.
پلیس سالت لیک سیتی باندی را تحت نظارت 24 ساعته قرار داد و تامپسون با دو کارآگاه دیگر برای مصاحبه با کلوپفر به سیاتل پرواز کرد. او به آنها گفت در سال قبل از رفتن باندی به یوتا، او اشیایی را به خانه می‌آورد که شامل عصا، یک کیسه گچ و یک قیچی مخصوص گوشت بود که هرگز برای پخت و پز استفاده نمی‌شد. اشیای اضافی شامل دستکش‌های جراحی، یک چاقوی شرقی در یک جعبه چوبی که او در محفظه دستکش خود نگهداری می‌کرد و یک کیسه پر از لباس‌های زنانه بود.
در ماه نوامبر، سه بازرس با 30 کارآگاه و دادستان از پنج ایالت تبادل اطلاعات کردند. آنها متقاعد شده بودند باندی قاتلی است که آنها به دنبال او بودند.
در فوریه 1976، باندی به خاطر آدم ربایی محاکمه شد. قاضی استوارت هانسون جونیور پس از یک محاکمه چهار روزه او را به جرم آدم‌ربایی و تجاوز مجرم شناخت و به یک تا 15 سال زندان محکوم شد. در ماه اکتبر، او را در حالی که در حیاط زندان در بین بوته‌ها پنهان شده بود و قصد فرار داشت، پیدا کردند. در اواخر همان ماه، مقامات کلرادو او را به قتل کمپبل متهم کردند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و دو
 - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و دو - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲