قتل خونین با پارگی غلاف چاقو در جدال خیابانی

مرد موتورسوار که در جدال خیابانی راننده پراید را کشته بود در دادگاه ابراز پشیمانی کرد.
وی گفت: قصد قتل نداشتم و غلاف چاقو ناخواسته پاره شد و با گردن قربانی برخورد کرد.
به گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از مرداد ماه سال 1400 به‌دنبال درگیری خونین در یکی از خیابان‌های ورامین آغاز شد. با گزارش این درگیری، مأموران به محل اعزام شدند و پس از بررسی‌ها مشخص شد مرد موتورسوار در جدال با راننده پراید، وی را با ضربه‌های چاقو زخمی کرده و از محل گریخته است.
راننده پراید که مردی 60 ساله به نام هاشم بود به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد. با مرگ راننده، تحقیقات پلیسی آغاز شد و مأموران به پرس و جو از شاهدان پرداختند. یکی از آنها گفت: پسر جوانی که سوار موتورسیکلت بود پس از فحاشی لفظی با راننده خودرو او را با چاقو زخمی کرد و با خونسردی سوار موتورش شد و رفت.
شاهد دیگر گفت: وقتی درگیری میان راکب موتورسیکلت و راننده پراید بالا گرفت، می‌خواستم میانجیگری کنم اما هیچ‌کدام کوتاه نمی‌آمدند. در نهایت هم کار به ضرب و شتم و چاقوکشی رسید.
بازداشت قاتل خونسرد
در حالی که ردیابی متهم فراری در دستور کار پلیس قرار گرفته بود، مأموران با بررسی دوربین‌های مداربسته در خیابان موفق به شناسایی متهم 38 ساله به نام باربد شدند و وی را ردیابی و بازداشت کردند.
بدین ترتیب پسر جوان در بازجویی‌ها به درگیری خونین اعتراف کرد.
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن روز ظهر هوا گرم بود و من مشروب خورده بودم و حال خوبی نداشتم. سوار موتورم شدم تا در خیابان بادی به سرم بخورد و حالم بهتر شود که راننده پراید با سرعت از یک کوچه فرعی وارد خیابان اصلی شد. او نزدیک بود با من تصادف کند. من به او اعتراض کردم که هاشم شروع به فحاشی کرد. او می‌خواست از ماشینش پیاده شود که من در ماشین را نگه داشتم و اجازه ندادم در را باز کند.
وی ادامه داد: باور کنید من قصد دعوا نداشتم. حتی چند بار به او گفتم جای پدرم قرار دارد و نمی‌خواهم با او درگیر شوم اما او دست بردار نبود و مدام فحش ناموسی می‌داد تا اینکه ازماشینش پیاده شد. من هم چون حال طبیعی نداشتم گمان کردم قصد دارد به من آسیب بزند. به همین خاطر با چاقویی که در غلاف قرار داشت به او ضربه زدم اما چاقو غلاف را شکافت و موجب بریدگی رگ گردن هاشم شد. وقتی هاشم روی زمین افتاد، من سوار موتور شدم و گریختم تا اینکه چند روز بعد از سوی پلیس دستگیر شدم. من در این مدت مدام عذاب وجدان داشتم و می‌خواستم خودم را به پلیس معرفی کنم. در حالی که پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه چاقو به گردن اعلام کرده بود، باربد به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده‌اش با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
باربد در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواستند.
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد سرش را پایین انداخت و ابراز پشیمانی کرد.
وی گفت: باور کنید من قصد کشتن راننده را نداشتم. او دست بردار نبود و مدام فحاشی می‌کرد. من برای او چاقو نکشیدم. چاقو در غلاف بود و قبل از دعوا آن را در دست داشتم. چاقو اصلاً از غلافش خارج نمی‌شد. وقتی دعوا بالا گرفت می‌خواستم با غلاف چاقو ضربه‌ای به‌صورت هاشم بزنم اما او صورتش را کنار کشید و ناخواسته چاقو به گردنش برخورد کرد. چاقو غلاف را شکافته و تیغه آن به گردن هاشم برخورد کرد. من وقتی خون را دیدم متوجه ماجرا شدم و به سرعت با موتور فرار کردم.
وی رو به اولیای دم گفت: می‌دانم اشتباه کرده‌ام اما تقاضا دارم به جوانی‌ام رحم کنید و مرا ببخشید. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
 

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و یک
 - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و یک - ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲