پایان غمانگیز شکوفه و بهاره در آغاز سال
از برخورد صاعقه به دختر تهرانی تا سرطان خواهر سینماگرش
زهرا علی هاشمی / 2 خواهر فعال اجتماعی- فرهنگی که هر کدام بهصورت جداگانه فعالیتهای سینمایی و داوطلبانه خیریه داشتند دچار بیماری و حادثه شدند.
خبر مرگ بهاره سادات حسینی، فعال حوزه سینما و خواهر شکوفه سادات حسینی در روزهای اخیر جامعه فعالان اجتماعی و فرهنگی کشور را دچار شوک کرد. این دو خواهر فعال اجتماعی- فرهنگی که در طول دوران فعالیت کوتاه خود اقدامات ارزشمندی در حوزههای فعالیت خود داشتند، دارای محبوبیت خاصی در بین جامعه فعالان فرهنگی و اجتماعی بودند.
بهاره سادات حسینی، یکی از منشیان صحنه معروف سینمای ایران است که منشیگری صحنه را در فیلم و سریالهای بسیاری در کارنامه هنریاش دارد که از جمله آنها میتوان به زنان ونوسی، مردان مریخی، دلدادگان، رحمان 1400، سیب ترش و... اشاره کرد.
بهاره سادات حسینی، بهدلیل عوارض بیماری سرطان، مدتی در کما بود اما او نتوانست بر این بیماری چیره شود و در نهایت اوایل اردیبهشت ماه درگذشت.
لادن کسرایی از همکاران این فعال سینما این خبر را تأیید کرد و گفت: خانم حسینی یکی از افراد خوشذوق در این عرصه بود که تفاوت کارهای او را با همنسلان وی به روشنی در فیلمهایی که او منشی صحنه بود، میتوان احساس کرد. وی با اعلام این خبر که پیگیر خاکسپاری او در قطعه هنرمندان هستند، توضیح داد این اتفاق قطعاً ضایعهای برای جامعه سینمایی کشور محسوب میشود.
در این بین اما خبر شوکه کننده دوم به کما رفتن خواهر بهاره سادات حسینی، خانم شکوفه سادات حسینی بود. شکوفه سادات حسینی یک زن داوطلب اجتماعی بود که در سال 99 در جریان سیل سیستان و بلوچستان برای امدادرسانی به مردم این منطقه راهی آنجا شد. متأسفانه وی در جریان کمکرسانی و بعد از اینکه اقدام به عکاسی از رنگین کمان در منطقه بلوچستان میکند به علت برخورد صاعقه با سر او دچار ایست قلبی میشود.
او بعد از مدتی به کما میرود اما این همه ماجرا نیست. شکوفه بعد از مدتی از کما بیرون میآید؛ اما این خوشحالی، زمان زیادی طول نمیکشد و او بعد از دو سال، فقط چشمهایش باز میشود و کمی دست و پایش را تکان میدهد.
این زن نیکوکار و داوطلب اجتماعی که روی تخت آی. سی. یو خانگی نگهداری میشد و وابسته به مانیتور بستری بود، دوباره در خرداد ماه سال قبل مجدداً وضعیت سلامتیاش وخیمتر شده و به آی .سی. یو بیمارستانی در کرج منتقل میشود.
یکی از نزدیکان او در گفتوگو با خبرنگار «ایران» میگوید: شکوفه به معنای واقعی کلمه یک داوطلب اجتماعی بود و هر جایی خبری از حادثهای میشنید به سرعت وسایل خود را جمع میکرد تا به همراه تیمی که همیشه با آنها اقدام به فعالیتهای عامالمنفعه میکنند به این مناطق سفر کند و عمدتاً به زنان و کودکان یاری میرسانید.
او میگوید: تعداد بانوانی که در سالهای گذشته در کارهای داوطلبانه در کشور فعالیت میکنند رو به افزایش بوده است و شکوفه نیز مانند باقی علاقهمندان عاشق کار خود بود.