نگاهی تاریخی به موضوع ارث
محمد زینالیاناری
جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی
مفهوم یا ماهیت ارث بازمیگردد به سیاستهای خاندانی حفظ سرمایه و منابع معیشتی در نظام سنتی ایلداری و خاندانهای پراکنده در ایران که در دل نظام معرفتی، نظام فقهی خاص خود را برای تنظیم منابع اقتصادی تأسیس کردهاند. این نوع نگاه محافظهکارانه به منابع، با گذر نظام اجتماعی ایرانی از بافت سنتی به نوین، بازهم قواعد خاص خود را داشته و بخش لاینفکی از حفظ سرمایه و منابع معیشتی در جامعه فعلی است.
با اینکه نظام اجتماعی با بافت نوین خود این قوانین یا قواعد حفظ سرمایه را به چالش میکشد، به نظر میرسد ثروت موروثی در وضعیت فعلی، به نوعی گنج یا ثروت محدود و کمیاب تبدیل شده است، زیرا غالب خانوادههای هستهای امروزی بویژه در کلانشهرها، نه خاندان بزرگ و صاحب ثروتی دارند و نه در ذیل ایل و قبیلهای جای میگیرند. در نتیجه در موارد معدودی که میراثی همچون چندصد متر زمین از نسل قبل به دستشان میرسد و نظام فقهی و حقوقی نیز آن را به رسمیت میشناسد، بر سرش چالش کمیابی به وجود میآید. شاید وضعیت اقتصادی فعلی که ارزشهای خردورزانه سود را که ناشی از آفرینشگری در بازار کار است به محاق برده، در پررنگتر شدن مواریث خانوادگی بهعنوان سرمایه و منابع معیشتی مؤثر است . بنابراین به سبب افت سرمایههای فکری و نیروی کار ابزاری، همه توجهها به بازماندههای ملکی معطوف شده است.
بدین ترتیب خانههای قدیمی و شناختهشدهای که از گذشته به یادگار ماندهاند و تا چندی پیش همه در حفظشان میکوشیدند، در شراکت با انبوهسازان از میان میروند و علت آن افت سرمایه خانوادههای مولد و بعضاً ارزش بالای لوازم مصرفی جدید است. علت دیگر آن است که ارزشهای اجتماعی معطوف به حفظ ایل و خاندان حتی در شهرهای کوچک کمرنگ شده و جای خود را به تأمین معیشت زندگی داده است. در نتیجه ارث و میراث خانوادگی برای خانوادههایی که احساس شکست اقتصادی دارند همچون گنج یا آب حیات عمل میکند و چه بسیار برادران و خواهرانی که بر سر آن به هم تاخته و با هم درمیافتند.
این موضوع یعنی چالش کمیابی که ناشی از تنگنای اقتصادی و گسترش مصرفگرایی است، سبب میشود ارزشهای خانوادگی و خویشاوندی در برابر ارزشهای مادی رنگ ببازند و در بخشهای پراکندهای از جامعه درگیریهای مزمن خانوادگی رخ دهد.
چگونه میتوان جامعه را در برابر این نوع آسیب مقاوم و تابآور کرد تا به وقت ضرورت اقتصادی همبستگیهای خویشاوندیاش
فرونپاشد؟
نظام فقهی حقوقی و سیاستهای قضایی با رویکرد کنترلگرانه خود، تنها تنشهای مخاطرهآمیز را کنترل میکنند و برای حل این چالش کافی نیستند. ما در این زمینه به برنامههای اجتماعی و فرهنگی نیاز داریم که همچنان از ارزشهای انسانی و خانوادگی حراست و مردم را در برابر تنشهای ناشی از چالش کمیابی حفاظت کنند. شاید زمانی همسفرگی و حفظ حریم خانواده با روشهای آیینی، نزدیکی خانوادهها و اقتدار بزرگان کافی بود، اما امروز به ارزشهایی درونی و مضامین اخلاقی نیاز داریم که از طریق ادبیات شفاهی و مکتوب، شعر و سینما قابل انتقال باشند و در جماعتهای شهرنشین امروزی که در معرض چالش اقتصادی قرار دارند درونی شوند.