ساخت « پتروپالایش» بعد از یک سد و دو کارخانه دیگر؛ تهدید جدید تالاب بین المللی خوزستان
کام شادگان تلخ شد
نیلوفر منصوری
خبرنگار
تالاب شادگان، این روزها حال و روز خوشی ندارد، شاد نیست. ماجرای ناخوشاحوالی آن با نفت و کمتر شدن میزان حقآبه آن به وسیله سدمارون یک شروع شد و با افتتاح کارخانه کشت و صنعت نیشکر و کارخانه فولاد شادگان ادامه یافت. هرچند همزمان بشدت نیز با خشکسالی، تغییر اقلیم، کاهش قابل توجه بارندگیها و بحران کمآبی دست و پنجه نرم میکند، اما باز شدن پای طرح پتروپالایش معضلی است بر مشکلات عدیده دیگر این تالاب. پالایشگاهی که تحت عنوان «انرژی ملل» در حریم و محدوده شادگان، در به شماره افتادن نفس شادگان به مراتب تأثیر بدتری خواهد داشت.
هر چند مدیرکل محیطزیست خوزستان به سرعت از جواب دادن به این سؤال «ایران» طفره میرود و میگوید: این پروژه همچنان متوقف شده و اتفاق جدیدی نیفتاده است اما شنیدهها حاکی از فعالیت این طرح است. طرحی که در حد فاصل ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ متری خط حریم تالاب قرار دارد. این در حالی است که طبق مصوبه هیأت وزیران در سال ۱۳۹۰ تا فاصله 2 کیلومتری تالاب هیچگونه فعالیت عمرانی نباید صورت گیرد. با این وجود مدیرعامل و عضو هیأت مدیره پتروپالایشگاه شادگان در حالی از زمین انتخابی در محل جغرافیایی لمیزرع، بدون پوشش گیاهی، کاملاً شورهزار و باتلاقی در مساحت 85 هکتار نام میبرد که هیچ اشارهای به وجود آن پروژه در حریم تالاب بینالمللی شادگان نمیکند و یادآور نمیشود که اجرای چنین پروژههایی به معنی دست بردن در طبیعت است.
شادگانی که شاد نیست
کارشناسان میگویند که نام تالاب شادگان مثل تالاب هورالعظیم در فهرست قرمز تالابهای در معرض خطر نابودی و خروج از کنوانسیون تالابها قرار دارد. حال با وجود این تعداد پروژه حل نشده و آسیبزا مانند سد مارون، کارخانه کشت و صنعت نیشکر و کارخانه فولاد در تالاب شادگان، چرا باید طرح مخرب دیگری برای این منطقه تعریف شود؟ مگر ظرفیت دیگری از این تالاب باقی مانده تا صرف این پالایشگاه شود؟ تالابی که به گفته کارشناسان، توانایی جذب توریسم و درآمدزایی برای جامعه محلی را دارد و مردم این شهرستان میتوانند با استفاده از ظرفیت گردشگری شادگان درآمد خوبی کسب کنند. آنها میتوانند از مسیر گردشگری سرمایهگذاران را برای حضور در این شهرستان ترغیب کنند.
یک فعال اکوتوریسم در این زمینه به «ایران» میگوید: تالاب شادگان تمام شاخصهای توسعه پایدار و صنایع سبز -یک تالاب بینالمللی و دو رودخانه کارون و جراحی- را دارد. این تالاب آنقدر ظرفیت محرومیتزدایی، ایجاد اشتغال و تولید درآمد برای ساکنان خود دارد که نیازی به توسعه صنایع آلاینده نیست. به گفته مجتبی گهستونی، عدم توجه به محیطزیست در پروژههای توسعهای کشور همواره در سالهای مختلف در کشور وجود داشته اما این بیتوجهی به اصول محیطزیستی برخلاف گفته رئیسجمهور مبنی بر اینکه «هر توسعهای فرع بر محیطزیست است» به اوج خود رسیده و در لایحه بودجه 1401 به 411 پروژه فاقد مجوز زیست محیطی بودجه تعلق گرفته است!
این فعال میراث فرهنگی میگوید: ممکن است این طرح یک اشتغال زودگذر را ایجاد کند اما تبعات سنگینی از لحاظ ایجاد هرگونه آلاینده از جمله ریزگرد، تشدید انواع بیماریها، افزایش شدت سیل، فرسایش خاک، فرونشست و رانش زمین و... به وجود میآورد.
گهستونی معتقد است شهرستان شادگان به دلیل ویژگیهای ممتاز طبیعی و زیستمحیطی، میتواند برنامههای خود را به سمت گردشگری سوق دهد و در همین راستا برای تولید درآمد پایدار و ایجاد اشتغال با موفقیت مواجه میشود.
اگرچه مدیران پتروپالایشگاه شادگان از سرمایهگذاری قریب به 2/1 میلیارد دلار (حدود 350 هزار میلیارد ریال) در بزرگترین سرمایهگذاری استان خوزستان در دهه اخیر یاد میکنند، اما این فعال میراث فرهنگی معتقد است اگر تنها بخش اندکی از این اعتبار صرف سایر زیرساختها و احیای هرچه بیشتر تالاب و اجرای پروژههای همخوان با محیطزیست و گردشگری شود، دیگر نیازی به توسعه صنایع آلاینده نیست.
تالاب نیمهمرده
دوستداران محیطزیست در حالی بر رعایت قوانین و جلوگیری از هرگونه دست درازی به میراثهای طبیعی تأکید دارند که بارها مقام معظم رهبری یادآور شدهاند که «مراتع با هیچ بهانه و توجیهی نباید مورد تعرض قرار گیرند». یکی دیگر از فعالان محیطزیست از تالاب شادگان، با عنوان یک «تالاب نیمهمرده» یاد میکند و میگوید: این تالاب بسان بیمار بدحالی است که نیاز به مراقبت ویژه و آیسییو دارد. آنطور که کرامت حافظی به «ایران» میگوید: اگر بار سنگین مخرب و آلاینده پتروپالایش هم به آن افزوده شود، واقعاً فاجعهآمیز خواهد بود.
او درخصوص مشکلات این تالاب میگوید: ریخته شدن پسابها در تالاب، وجود گونه مهاجم ماهی تیلاپیا، شکار بیرویه و صید پرنده، ماهیگیری با برق و ... از مشکلات فراوان این تالاب است. با این وجود او تأکید میکند که مهمترین مشکل تأمین نشدن و رعایت نشدن حقآبه زیستی تالاب به دلایل مختلف است که موجب خشکی و نابودی تالاب میشود.
به گفته حافظی، آب تالاب شادگان از رودخانه مارون (جراحی) تأمین میشود، اما به دلیل وجود سدهای متعدد از جمله سد مارون یک، در بالادست تالاب که آب را برای مصارف کشاورزی هدایت میکند و برنامه ساخت سد مارون 2 در کهگیلویه و بویراحمد، این حقآبه تأمین نمیشود.
این فعال محیطزیست خوزستانی درخصوص اجرا شدن حقآبه تالاب میگوید: طبق قانون، حقآبه تالاب بر صنعت و کشاورزی اولویت دارد. اما این موضوع کاملاً برعکس است و این حقآبه صرف مصارف کشاورزی و فعالیت صنایع فولاد میشود.
حافظی درخصوص تبعات احداث این پتروپالایش میگوید: هورالعظیم نمونه بارز آثار شوم حضور نفت و صنایع در آن است. جادهسازی و شرایط ایجاد شده نفس تالاب را گرفتهاند؛ بیشک این وضعیت برای تالاب شادگان هم ایجاد میشود. علاوه بر آن مصرف آب زیاد، آلودگی هوا، آلودگی منطقه را هم باید به آن اضافه کرد.
طبق بررسیهای کارشناسی، اشتغالزایی در این کارخانه پتروپالایش محدود خواهد بود و معیشت حداقل جامعه محلی را هم برطرف نخواهد کرد. مردمی که معیشت و درآمدشان به زنده بودن تالاب گره خورده است، با این شرایط، اشتغال آنها به حاشیه میرود و در نهایت منجر به مهاجرت بومیان میشود. غالب معیشت مردم شادگان گاومیشداری و صیادی است که در حال حاضر به علت کم شدن مقدار، کیفیت و نابودی آبزیان تالاب مورد غفلت واقع شده است.
گفتنی است کارشناسان معتقدند که پتروپالایشگاه شادگان در صورت کسب تمام مجوزهای لازم برای ساخت در طول زمان پروژه 45 ماه و پس از بهرهبرداری روزانه 7هزار تن (500 کانتر) محصولات استاندارد پالایشگاهی و پتروشیمی را تولید و به بازار مصرف عرضه خواهد کرد. طراحی این پالایشگاه براساس خوراک نفت خام سنگین و ترش امیدیه طراحی شده است. البته باید به گواه متولیان این شرکت یادآور شد که صادرات این نوع نفت خام نسبت به نفت خام سبک کشور همواره با مشکلات فراوان، قیمت نازل و عدم مشتری مواجه بوده و است.