درباره نسخه جدید سینمایی «در جبهه غرب خبری نیست» کاندیدای ۹ جایزه «اسکار ۲۰۲۳»

آنجا که عدالت رنگ می‌بازد

وصال روحانی
روزنامه نگار


فیلم جدید «در جبهه غرب خبری نیست» که البته بر اساس رمانی قدیمی و معروف ساخته شده، پس از تحسین شدن در برخی مجامع سینمایی و کسب جوایزی در اینجا و آنجا مورد توجه عمیق آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری هم که نهاد مجری و اهداکننده جوایز اسکار است، قرار گرفته و کاندیدای 9 جایزه اسکار امسال شده و به همین سبب بر قدر و ارزش آن افزوده شده است.
این تنها اقتباس سینمایی صورت گرفته از روی رمانی با همین نام نیست اما اقتباس جدید، که کار «ادوارد برگر» سینماگر آلمانی است، برجستگی‌ها و صراحت‌هایی در بازگویی قصه دارد که شاید در نسخه‌های قبلی وجود نداشته است. اریش ماریا رمارک، رمان کلاسیک «در جبهه غرب خبری نیست» را در واپسین سال‌های دهه 1920 نوشت و در سال 1929 روانه بازار کرد و قریب به 100 سال بعد از آن تاریخ نسخه‌ای که «ادوارد برگر» از روی آن ارائه کرده، به خاطر صراحت لهجه‌اش و وفاداری وسیع آن به اصل متن، مورد ستایش بیش از پیش منتقدان قرار گرفته است. پیام صریح این رمان که در فیلم برگر هم جلوه‌ای آشکار دارد، پیامی ضد جنگ و لزوم پرهیز از آن در هر عصر و مکانی و رویکرد به طرق دیگر برای حل منازعات بشری است.

پیگیری بی‌نتیجه اهدافی ایده‌آلیستی
نسخه برگر از روی این کتاب، نخستین نمایش بین‌المللی هنری خود را اواسط شهریورماه امسال در جشنواره پر اعتبار تورنتوی کانادا پشت سر گذاشت و از 26 مهرماه در اروپای غربی و از 15 آذرماه در امریکای شمالی اکران عمومی شد. ضمن اینکه از 11 آبان ماه در شبکه نتفلیکس قابل دانلود کردن و تماشا بوده است.
داستان این رمان در زمستان 2018 و آخرین ماه‌های جنگ جهانی اول شکل می‌گیرد و متمرکز بر یک سرباز 17 ساله آلمانی به نام پل بومر است. او افکاری ایده‌آلیستی و اهدافی رؤیایی و غیرقابل تحقق دارد و در جریان جنگ چنان با حقایق تلخ مرتبط با آن رو در رو می‌شود که در می‌یابد، هر چیز شیرین و خوش‌فرجامی که در ذهن خود می‌پروراند، غیرقابل دستیابی است و واقعیت‌ها چیزی متفاوت از مسائلی است که او می‌پنداشت و برای نیل به آن برنامه‌ریزی کرده بود. بومر با این هدف به میدان جنگ جهانی اول که در سال‌های 1914 تا 1918 جریان داشت، پا می‌گذارد که بتواند به عنوان یک قهرمان جبهه جنگ، هموطنان به مخمصه افتاده خود را نجات بدهد و تبدیل به یک چهره بزرگ اجتماعی شود ولی آنچه می‌بیند و اتفاقاتی که برایش روی می‌دهد، او را به سرعت به این باور تلخ می‌رساند که حداکثر کاری که از وی برمی‌آید، حفظ جان خودش و زنده ماندن در این بزنگاه سرشار از بیرحمی است.
 
فقط عناد و بدکرداری
به واقع پیام رمارک در مقام یک رمان‌نویس و توصیه برگر به عنوان سینماگری که این داستان واقعیت‌گرای تکان‌دهنده را به یک فیلم برگردانده، این است که در غرب و در آیین‌ آنها، چه سنن جنگی و چه عرف و عادات زمان صلح، هرگز به‌دنبال مرام‌هایی همچون عدالت و انصاف نگردید زیرا وجود خارجی ندارند. به این ترتیب همسو با عنوان این داستان هیچ خبری در جبهه غرب دست‌کم در زمینه رأفت و مهر و محبت انسانی و نیک‌منشی‌های اجتماعی نیست و هر چه در آنجا هست، بوی عناد و ناجوانمردی و بدکرداری را می‌دهد که نقطه اوج آن در جنگ‌افروزی و گرفتن جان هزاران انسان در راه کسب منافع شخصی و رسیدن به فتوحات سیاسی هر چه بیشتر است.
 
نظر مثبت منتقدان
اگرچه هر اثری را که بر اساس انتخاب هنرپیشه‌های این فیلم ارزیابی کنند اما باید متذکر بود که کار تازه ادوارد برگر در روز 22 آذر در توزیع جوایز فیلم‌های برتر سال اروپا که آن را اسکارهای اروپایی هم نامیده‌اند، برنده دو جایزه شد که البته نه در قسمت‌های موضوعی و کیفی بلکه در بخش‌های فنی بود. این دو جایزه در قسمت‌های بهترین گریم و چهره‌آرایی و برترین افکت‌های بصری بودند. سایت‌ها و نشریات مهم سینمایی دیدی مثبت به این فیلم داشته و بر کیفیت و محتوای موضوعی آن هم مهر تأیید زده‌اند. سایت متا کری ‌تیک با رجوع به آرای 40 منتقد نام‌آشنا از حداکثر نمره 100 امتیاز 78 را به این فیلم داده و راتن تومیتوز، دیگر سایت متخصص ارزشگذاری روی فیلم‌ها با استناد به نظرات 115 منتقد امریکایی و اروپایی یک بیلان تأییدآمیز87 درصدی را شایسته این فیلم دانسته است. بن کنیگز برگ یکی از سینمایی‌نویسان روزنامه نیویورک تایمز هم با تأکید براینکه نسخه سال 1930 این فیلم بسیار بهتر از نسخه جدید آن است، موسیقی متن تکان‌دهنده این ورسیون را که کار فولکر برتلمن آلمانی است، ستوده و آن را نقطه قوت اصلی این فیلم دانسته است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و چهل و پنج
 - شماره هشت هزار و صد و چهل و پنج - ۱۶ اسفند ۱۴۰۱