«ایران» از ابعاد پروژه ضدامنیتی علیه نظام آموزشی کشور گزارش می‌دهد

پروژه تعطیلی مدارس؛ از فراخوان اعتصاب تا مسمومیت

با تداوم مسمومیت دانش‌آموزان دختر در مدارس کشور دیگر می‌توان به قطعیت گفت این اقدام که از سوی مسئولان کشور نیز «عمدی» ارزیابی شده است، در راستای رسیدن به اهداف کلان‌پروژه «ایجاد ناامنی در ایران»  است. انگیزه، اهداف، منافع و نحوه رخداد این اتفاقات نشان می‌دهد که شکست‌خوردگان اغتشاشات پاییز 1401 حالا با کلید زدن یک پروژه جدید در قالب مسموم کردن دانش‌آموزان دختر، به دنبال گرفتن انتقام ناکامی خود هستند. انگیزه تخریب امنیت روانی مردم با هدف ضربه به اعتماد عمومی، وجه مشترک مسمومیت دانش‌آموزان با اغتشاشاتی است که تحت عنوان «زن، زندگی، آزادی» شکل گرفت. جریانی که سعی دارد با تحت‌الشعاع قرار دادن سلامت دانش‌آموزان و متهم کردن دستگاه‌های کشور، بر اقدام خرابکارانه خود نعل وارونه بزند. این درحالی است که با واکاوی واکنش‌های رسانه‌ای ضدانقلاب نیز به خوبی می‌توان به شواهد متعددی از این‌همانی ماجرای مدارس با کلان‌پروژه ناامنی رسید که منافع غرب در مقابله با ایران را تأمین می‌کند.
 
حمله به نظام آموزشی کشور
توصیه‌های رسانه‌ای ضدانقلاب در روزهای اخیر مبنی بر به تعطیلی کشاندن مدارس در ایران به خوبی نشان می‌دهد که یکی دیگر از مهمترین اهداف عاملان مسموم کردن دانش‌آموزان، ضربه به نظام آموزشی کشور است. این هدف که با شروع اغتشاشات در پاییز 1401 به یکی از مهمترین محور‌های آشوب تبدیل شد، در ابتدا با تشویق دانشجویان به اعتصاب پیگیری شد و در ادامه با غیراخلاقی‌ترین وجه ممکن پای دانش‌آموزان را نیز به ماجرا باز کرد. پوشش پرحجم رسانه‌های ضدانقلاب از جمله ایران‌اینترنشنال و BBC از هرگونه اتفاق در دانشگاه‌ها و تشویق محصلان به عدم حضور در سر کلاس‌ها به خوبی ثابت کرد که به تعطیلی کشاندن نظام آموزشی کشور از چه اهمیتی برای سرویس‌های برنامه‌ریز آشوب‌ها برخوردار است. ماجرای دانشگاه‌ شریف، کشف حجاب در مدارس، تشویق به درگیری با سایر دانشجویان و افتخار به هتاکی و بی‌حرمتی در کف دانشگاه‌ها تنها بخشی از پوشش‌های رسانه‌ای جریان آشوب بود. حال جریان آشوبی که از به تعطیلی کشاندن بازار و نظام آموزشی و سایر موتورهای محرک اجتماعی ناکام مانده است، با به کارگیری عناصر خرابکار خود این اهداف ضدانسانی را همچنان پیگیری می‌کند.
تشریح مانیفست از سوی منافقین
اما واکنش‌های چهره‌های رسانه‌ای فعال در زمین ضدانقلاب بسیار قابل توجه است. مریم رجوی سرکرده سازمان تروریستی مجاهدین خلق در یک رشته توئیت، والدین را به مقابله با نظام در قالب اعتراض دعوت کرد و پای شوراهای حقوق بشری را نیز به میان کشاند. موضوعی که بارها در جریان بخش‌های مختلف اغتشاشات 1401 تکرار شده بود، حالا نیز با یک بهانه عمدی به میان کشیده می‌شود تا هم تشویقی به آشوب خیابانی باشد و هم نظام آموزشی را تعطیل کند و از قبال بین‌المللی کردن ضمن متهم کردن کشور، تحریم بیشتری را علیه مردم کارساز کند. سیکلی که در کارویژه پهپادی، اغتشاشات اخیر و پرونده‌ هسته‌ای نیز تکرار شده بود.
کارگشایی برای منافقین
فعال شدن برخی چهره‌های رسانه‌ای داخلی که ازقضا همراهی ملموسی نیز با جریان رسانه‌ای آشوب داشتند، شاهد دیگری بر پروژه بودن ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان است. هنوز دستگاه‌ها گزارش نهایی خود را ارائه نکرده‌اند اما رسانه‌ها و چهره‌های اصلاح‌طلب همچون «شرق»، «محمد علی ابطحی»، «آذر منصوری»، «معصومه ابتکار» و روزنامه‌نگاران جناحی با ساده‌سازی مسأله و حتی انحراف در روشن شدن ابعاد این حوادث، «جریانات تندروی مذهبی» را متهمان مسمومیت دانش‌آموزان عنوان می‌کنند. اما بدیهی است عاملان جنایت علیه دانش‌آموزان که تحت هر عنوان نامشروعی اقدام علیه سلامت بدنی و روانی جامعه کرده‌اند، در پازلی قرار دارند که «ناامن‌سازی ایران» اصلی‌ترین راهبرد آن است. از ناامنی خیابانی تا ناامنی روانی، از اعتصاب بازار تا اعتصاب دانشگاه،‌ از دروغ‌سازی تا سناریو‌پردازی و همه آنچه در پاییز 1401 به عنوان خروجی رسانه‌های ضدانقلاب به مخاطب ایرانی القا شد نشان می‌دهد که «زن، زندگی، آزادی» شعاری ابزاری برای ضربه به زن، زندگی و آزادی بوده است.
دستگاه‌های امنیتی کشور نیز شاید خیال نمی‌کردند که برنامه‌ریزان آشوب‌های 1401 تا این حد از مدارس دخترانه و سلامت دانش‌آموزان معصوم به عنوان حربه‌ای برای ضربه به نظام جمهوری اسلامی و امنیت روانی مردم ایران استفاده کنند و در جنایت‌بارترین وضع ممکن اهداف غیرانسانی خود را از این مسیر دنبال کنند. چنانچه مردم نیز امیدوارند تا هرچه سریعتر ابعاد این حوادث برای آنها تبیین شده و عاملان و آمران مسمومیت دانش‌آموزان به مجازات کشیده شوند.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و چهل و یک
 - شماره هشت هزار و صد و چهل و یک - ۱۱ اسفند ۱۴۰۱