دکتر علی دلیر مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره حذف دروس عمومی از کنکور اظهار داشت: نخستین نکته دارای اهمیت برای من این است که آیا طراحان این ایده پایه‌های علمی و ساختارها را در نظر داشته‌اند یا خیر. گمان می‌کنم کسانی که در پی طراحی این برنامه‌ها هستند بیشتر  ناظر به تئوری هستند و به اصل ساختار اجرایی توجه نکرده اند. بنابراین از نگاه من این شیوه موفقیت‌آمیز نخواهد بود، زیرا جای خالی اندیشه صاحب‌نظران و متخصصان این حوزه به چشم می‌خورد.
وی در ادامه بیان کرد: به عنوان مثال، در سال‌های پیشین برخی از نمایندگان سخن از برکناری کنکور زده بودند. در آن زمان نیز با سنجیدن ماجرا آن را طنزی بیش ندانستم، زیرا هنگامی که نظریه و ساختارهای امری درست نباشند، به طور کلی پیشبرد اهداف آن امر به درستی شکل نخواهد گرفت.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دستاورد تجربه من طی این سال‌ها و در آزمون‌های متعدد حاکی از آن است که در حال حاضر در بحث سخت‌افزاری و نرم‌افزاری، چندان همگام با علم روز پیش نرفته‌ایم و از سویی دیگر، همواره افرادی هستند که از طرح یاد شده سوءاستفاده می‌کنند و اتفاقاً از برنامه‌های سازمان سنجش جلوتر هستند.
وی خاطرنشان کرد: هنگامی که طرحی نادرست پیش برود همه نوع بهره‌برداری نادرست نیز از آن ممکن است کما اینکه ما خودمان در دانشگاه با این مسأله روبه‌رو هستیم و من بارها در آزمون‌های مختلف تذکر داده‌ام ولی کسی توجهی نکرد.
دلیر بیان کرد: به‌طور کلی مخالفت من با این شیوه باز می‌گردد به مهم‌ترین نکته‌ای که نادیده انگاشته شده؛ اینکه ساختارهای آموزش و پرورش و سازمان سنجش به هیچ روی آماده نیست و اینکه درس ادبیات یا سایر درس‌های عمومی را کلاً حذف کنند کار علمی و خردمندانه‌ای نیست.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: در واقع حذف درس‌های عمومی نیز بر پایه همان تئوری ذهنی، بدون بررسی جنبه‌های اجرایی ساخته شده و در نتیجه جامعه و شرایط جامعه را نمی‌بیند. البته اگر بخواهیم به شکل آرمانی بنگریم، با برگزاری کنکور به شیوه چند گزینه‌ای کاملاً مخالفم؛ اما هنگامی که جایگزین مناسب‌تری نداریم نباید همان گونه قبلی را هم بر هم بزنیم. با این شیوه آن دانش‌آموزی که برای کنکور می‌جنگد، درس‌های عمومی را کنار می‌گذارد و در پی آن بسیاری از افراد در آزمون‌های آموزش و پرورش امتیازهای لازم برای کنکور دریافت خواهند کرد در حالی که شاید شایستگی آن را نیز ندارند.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: ما باید ازگذشته خود پند بگیریم؛ تا قبل از سال ۸۰ تا ۸۱ کنکور به شکل حفظی بود و پس از آن با رویکرد مفهومی تغییر پیدا کرد و البته اقدام درستی بود. در سال ۷۹ یا ۸۰ میزان داوطلبانی که درس ادبیات را تا صددرصد زدند زیاد بود اما زمانی که کنکور به شکل مفهومی اجرا شد این میزان کاهش یافت. بنابراین تغییر شیوه حفظی به مفهومی در کنکور، تغییری درست و سنجیده بود.
وی با اشاره به تقلب در آزمون‌های ترمیمی و امتحانات نهایی که موجب بی‌عدالتی در دریافت سوابق تحصیلی خواهد شد، عنوان کرد: دغدغه برنامه‌ریزان، تقلب نیست و گویی برایشان یک اتفاق بدیهی است. ما آزمون‌های زیادی پشت سر گذاشته‌ایم و می‌دانیم دانش‌آموزان و دانشجویانی که راه درست را پیش گرفتند و تقلب نکردند، در پایان نیز معترض و خواستار حقشان شدند؛ چرا که از نظر اخلاقی حاضر به تقلب نشده‌اند. من نخست با تجربه این سال‌ها، بارها گوشزد کرده‌ام حق این افراد نادیده گرفته خواهد شد، چنانچه به این نکات توجهی نشود. برای اینکه مسئولان بدانند چه روی می‌دهد، کافی است از منطقه‌های گوناگون تهران و دیگر شهرها آمار بگیرند؛ آمارها گویای همه چیز خواهند بود. مادامی که به آمارها به‌عنوان واقعیت علمی توجه نمی‌شود، می‌تواند به این معنا باشد که دغدغه ندارند و تنها می‌خواهند کاری محول شده را به انجام رسانده باشند.