توهمات برجامی عامل رکود روابط تجاری ایران و چین

چرا برخی رسانه‌ها درباره رابطه تجاری تهران - پکن نگاه بدبینانه دارند؟

دکتر محمد جواد نظرزاده
استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی

بعد از اتفاقاتی که توسط دولت قبل مانع توسعه روابط ایران وچین شد، اجرای قرارداد 25 ساله به‌گونه‌ای در حاشیه قرار گرفت. همچنین در شرایط کنونی که تحریم‌های ناجوانمردانه روندی صعودی یافته، به‌طور یقین اولویت بنیادین وزارت اقتصاد باید احیای قرارداد 25 ساله با چین باشد. این تفاهمنامه ظرفیت انجام اقدامات متعدد و بیشماری را دارد که تاکنون مد نظر قرار نگرفته است.

اولویت تأمین منافع ملی
باید در نظر داشته باشیم قرارداد چین با ایران و یا عربستان اولین و آخرین قرارداد این کشور برای تقویت اقتصاد خود با استفاده از ظرفیت کشورهای حوزه خلیج فارس نخواهد بود. همه کشورها برای تعاملات اقتصادی با دیگران براساس منافع ملی خود عمل می‌کنند و چین هم از این قاعده مستثنا نیست. به طورکلی در قرارداد تجاری کشورها با یکدیگر، بیشتر از اینکه معرفی کشوری خاص مطرح باشد، محتویات کمی و کیفی قرارداد اهمیت دارد. اگر همین قرارداد 25 ساله را، به‌جای چین با هر کشور دیگری حتی امریکا منعقد کنیم که منافع ملی تأمین شود گام مثبتی در اقتصاد برداشته‌ایم. همچنین درباره بهانه‌جویی برخی رسانه‌ها درخصوص همکاری اقتصادی با چین، باید بی‌اهمیت بود، چراکه این رسانه‌ها قبل از حصول نتیجه تصمیم خود را گرفته و اظهارنظر داشته‌اند.

نامشخص بودن تعهدات طرف مقابل
آنچه باعث شد روابط تجاری و اقتصادی ایران و چین از رونق بیفتد و مواردی نظیر قرارداد 25 ساله به مرحله اجرا نرسد، شتابزدگی، امید واهی و توهمات دولت قبل به نتایج مذاکرات برجام بود. اگر بخواهیم روند مذاکرات برجام را تحلیل کارشناسی کنیم باید گفت برجام به‌عنوان یک قرارداد بین‌المللی، ساختاری قوی و محکم نداشته است. عیوبی نظیر نداشتن متن فارسی، داشتن مکانیزم ماشه، تصویب آن در مجلس ایران، عدم تصویب در مجلس کشورهای عضو برجام، مشخص بودن نهاد ناظر ایران و عدم وجود نهاد ناظر برای کشورهای برجامی و غیره برخی از چالش‌های قابل تأمل در این خصوص به شمار می‌آیند. اگرچه در پروژه برجام به‌طور کامل مشخص بود که ایران باید چه اقداماتی انجام دهد، اما از سوی دیگر برای سایر کشورهای عضو برجام شفاف نشده بود که اگر آنها تعهدات خود را انجام ندهند چه اتفاقی رخ خواهد داد. بنابراین نمی‌توان پروژه برجام را یک قرارداد منطقی که تأمین منفعت ایران در اولویت قرار گرفته باشد دانست.

چالش برجسته بی‌ثباتی
در رویکردی دفاعی، می‌توان از برجام به عنوان یک اتفاق خوب یاد کرد. بعد از ذوق‌زدگی دولت قبل در اعلام زودهنگام نتایج پروژه برجام، اغلب کشورها پیام تبریک ارسال کردند. این موضوع باعث شد انتظارات خاصی برای مردم ایجاد شود که از این پس شاهد رخدادهای خوبی در کشور خواهند بود. حال اگر بخواهیم برجام را به‌عنوان یک قرارداد بین‌المللی مورد بررسی قرار دهیم، باید بگوییم که روند خوبی نداشت. اصلی‌ترین موضوع دراقتصاد ثبات است، به این معنا که یک اقتصاد زمانی رشد می‌کند که بتواند دورنمای بلندمدتی را برای خود ترسیم کند. چالش برجسته برجام در بلندمدت برای اقتصاد ایران این بود که نمی‌توانست در راستای دیدگاه مذکور گام بردارد.

تفاوت مدافعان و مخالفان
یکی از درخواست‌ها و شروط مهم ایران این بود که برجام را امضا می‌کنیم اما طرف‌های مقابل قول دهند که کشوری از آن خارج نشود و با خروج یک کشور این قرارداد به حاشیه نرود. اما در این خصوص کشورهای عضو برجام حتی حاضر به انجام این کار کوچک نیز نبودند. از سوی دیگر هیچ فردی هم از طرف مقابل حاضر به ارائه تضمین به ایران نبود، بنابراین پروژه برجام از نظر روند بین‌المللی برای اقتصاد ایران ساختاری منطقی نداشت. قرارداد برجام یک تفاهم بلندمدت برای ایران و کشورهای عضو برجام به‌شمار می‌آید و نمی‌توان نگاه کوتاه‌مدت به آن داشت. تحقق این موضوع برای ثبات اقتصاد ایران ضرورتی قابل توجه دارد. تفاوت مدافعان و مخالفان پروژه برجام این است که مخالفان روند طی شده برای حصول نتیجه برجام را غیرقابل اجرا می‌دانند، اما مدافعان برجام می‌گویند این قرارداد روند خوب داشته و یک اتفاق بد باعث شد که در حاشیه قرار گیرد. در پاسخ به این افراد، حتی جان کری نیز در سخنرانی‌های خود عنوان کرد؛ قرار نبود برجام بماند، یا با یک اتفاق از بین برود که هزینه‌های آن دامنگیر امریکا شود. مجموع این مسائل و تغییر رویکرد اقتصادی دولت قبل از شرق به غرب، باعث تردید چینی‌ها در توسعه روابط تجاری با ایران شد. استراتژی چین با ایران مانند تاجری است که حاضر است با قیمت بازار، با کشورهای دیگر همکاری کند، بنابراین نباید از کشوری که کاملاً به صورت اقتصادی فعالیت کرده و منافع خود را در نظر می‌گیرد توقعات عجیب داشت. همچنین نباید فراموش کنیم که در حال حاضر شرایط بازار ما نسبت به بازارعربستان گران‌تر است.

گامی جدی برای کاهش ارزش دلار
همچنین درخصوص قرارداد اقتصادی عربستان با چین، ارزش این تفاهمنامه یک‌دهم قرارداد 25 ساله همکاری ایران و چین هم نیست. قرارداد عربستان 30 میلیارد دلار و قرارداد ایران 400 میلیارد دلار برآورد شده است. از سوی دیگر بندهایی در قرارداد عربستان و چین وجود دارد که به نفع ایران است. به‌عنوان نمونه اگر عربستان با چین براساس یوان نفت خود را معامله کند این موضوع در نهایت به نفع کشورهای نفتی که با امریکا در تقابل هستند می‌شود. یعنی اگر بازار ضد دلار در نفت تشکیل و «پترو یوان» (معاملات نفتی با یوان) راه‌اندازی شود به نفع ایران نیز خواهد بود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و بیست و هشت
 - شماره هشت هزار و صد و بیست و هشت - ۲۵ بهمن ۱۴۰۱