نگاهی به گزارش «نشنال اینترست» از سیاست های هسته ای ایران
بازدارندگی در چهارچوب ابهام هستهای
خسارات سنگین جنگجهانی دوم ایده واقعگرایی را تقویت کرد که براساس آن امکان بقا در گرو قدرتمند بودن است. برخلاف ایدهآلیستها که معتقدند با تنظیم معاهدات بینالمللی و تشویق انسانها و نظامهای سیاسی با اندرزهای اخلاقی میتوان صلح و آرامش را در جهان حاکم کرد، رئالیستها بر این باورند که رهیافت ایدهآلیستی، ذهنی و آرمانی است و با واقعیات جهان مادی منطبق نیست و هیچگاه نمیتواند جامه عمل بپوشد، هنگامی میتوان به صلح جهانی اندیشید که همه توان دفاع از خود را داشته باشند. در این وضعیت است که کسی جرأت نمیکند حریم دیگری را مورد تجاوز قرار دهد، زیرا از ضربه متقابل او بیم خواهد داشت، بنابراین از بعد نظری، ریشه و سرمنشأ نظریه بازدارندگی در مکتب فکری رئالیسم (واقعگرایی) است. این نظریه در مقابل نظرات مبتنیبر تعالیم ایدهآلیسم (آرمانگرایی) قرار دارد. در رسیدن به صلح باید طبع زیادهخواه انسان و قدرتطلبی صاحبان قدرت را مدنظر داشت. در نتیجه این بحث میتوان گفت که بازدارندگی با سلاح هستهای عجین شده است، زیرا کشورها در سطح نظام بینالملل براساس توانمندیهای خود جایگاهی در نظم بینالملل خواهند داشت. کشورهایی که به سلاح هستهای دست یافتهاند روشهای مختلفی را پشتسر گذاشتهاند که یکی از این روشها توسط اسرائیل از سال 1948 آغاز و در سالهای 8-1967 اولین سلاح هستهای ساخته شد. در طول این مدت، اسرائیل در چهارچوب ابهام هستهای به سلاح اتمی دست یافته، اما هیچگاه داشتن سلاح اتمی را نه تأیید و نه رد میکند. ابهام هستهای عبارت است از اینکه کشورها به فناوری هستهای دست پیدا میکنند اما همواره سیاست ابهام در دستور کار است و هستهای شدن دولتها نه تأیید و نه رد میشود. همچنین این کشورها عضو ان.پی.تی (معاهده عدم اشاعه هستهای) نمیشوند. با توجه به حضور در منطقه پر آشوب خاورمیانه و با توجه به حضور رژیم صهیونیستی در منطقه و حضور امریکا و تهدیدات فراوان این کشورها علیه امنیت ایران، به نظر میرسد ایران باید تواناییهای خود را افزایش دهد.
نشنال اینترست در مقالهای جالب توجه به سیاست جدید امریکا برای کنترل عدم تولید سلاح هستهای توسط ایران و پذیرش سیاست ابهام اتمی توسط یکدیگر اشاره کرده؛ این مقاله بیان میکند: دلیلی وجود دارد که باور کنیم شکست برجام فرصتی برای ایجاد تفاهم پس از برجام بین واشنگتن و تهران ایجاد کرده است که در واقع ممکن است در خنثی کردن نگرانیهای واشنگتن ماندگارتر و مؤثرتر از برجام باشد. این مرحله جدید دیپلماسی هستهای ایران و امریکا، پذیرش متقابل مفهوم ابهام هستهای است. این تحول محتاطانه در روابط ایران و ایالات متحده مبتنی بر منافع دوجانبه ایران و امریکا برای حفظ و ارج نهادن به عدم اطمینان مطالعه شده در مورد توانایی تسلیحات هستهای ایران است.
این موضع در تضاد مستقیم با اهداف کلیدی نهفته در قلب توافق هستهای است: پیشگیری، جلوگیری و نظارت تهاجمی بر گسترش ظرفیت غنیسازی. دکترین ابهام هستهای جایگاهی اساسی در دیپلماسی هستهای دارد. دکترین ایالات متحده و روسیه بر اساس یک قابلیت هستهای آشکارا اعلام شده است. کره شمالی یک زرادخانه هستهای و سیستم تحویل اعلام شده با هدف جلوگیری از مداخله خارجی و حفظ رژیم در قدرت دارد. در مقابل، ابهام هستهای که توسط اسرائیل و اکنون بهطور فزایندهای توسط ایران انجام میشود، موضوع غنیسازی اورانیوم را که در مرکز دوران برجام قرار داشت، نادیده میگیرد؛ در عوض بر تصمیم عمدی مبنی بر عدم اعلام وجود قابلیت تسلیحات هستهای، چه بهعنوان بازدارنده و چه به عنوان یک سلاح، تمرکز میکند.
در بخش دیگر این مقاله آمده است: سیاست عدم اطمینان عمدی در مورد تواناییهای تسلیحات هستهای ایران به کاهش فشار ناخواسته جامعه بینالمللی برای خلع سلاح کمک میکند. در مقابل، تسلیحات هستهای معلوم در دکترین نظامی میتواند به جای جلوگیری به درگیری مسلحانه منجر شود. پارامترهای این معامله بزرگ جدید بین تهران و واشنگتن اولین بار در تابستان گذشته ظاهر شد و جای تعجب نیست که عناصر کلیدی آن در چهارچوب تعهدات امریکا به اسرائیل اعلام شده است. بیانیه مشترک شراکت راهبردی واشنگتن و تلآویو که در 14 ژوئیه 2022 اعلام شد، بر تعهد دیرینه ایالات متحده به امنیت اسرائیل تأکید میکند. تا زمانی که واشنگتن برتری متعارف اسرائیل بر ایران و همسایگانش را حفظ کند، تلاویو زرادخانه هستهای مشهور خود را «در زیرزمین» نگه میدارد - یعنی مبهم، اعلام نشده و مستقر نشده است. توافق امریکا و اسرائیل، که متعاقباً توسط مقامات دولت در مکانهای مختلف تکرار شد، به ایران در مورد غنیسازی اورانیوم هشدار نمیدهد، بلکه ایران باید سیاستی اتخاذ کند که بیش از گذشته به سمت و سوی ابهام هستهای پیش رود.
بهنظر میرسد که در صورت شکست قطعی مذاکرات و ادامه داشتن روند تحریم با وجود حضور ایران در توافق سال 2015، ایران سطح توانایی هستهای خود را برای دستیابی به فناوری هستهای افزایش خواهد داد. این افزایش ممکن است به سطح بیبازگشت برسد. سطحی که قبل از آن هند، پاکستان، کره شمالی و اسرائیل در پیش گرفتند و سرانجام به وضعیت ابهام هستهای رسیدند.