نگاه سکولار مولوی عبدالحمید به مسأله فلسطین

محسن فایضی
تحلیلگر مسائل فلسطین

مسأله فلسطین تنها موضوعی است که در هیچ کجای دنیا، کنشگری نسبت به آن به منزله مداخله نیست. موضوع فلسطین، قضیه‌ای «بین‌المللی» و البته «انسانی» است که همگان واکنش نسبت به اتفاقات موجود در آن را پذیرفته‌اند. آنچه که در سرزمین‌های اشغالی روی می‌دهد، بیش از سایر مقامات کشورها، همواره واکنش «علمای دینی» را در پی داشته است. چه در جهان عرب و چه در میان اهل سنت این توقع از علما می‌رود که به واسطه حواشی دینی موضوع مسجدالاقصی، اظهار نظر کنند. سال‌های متوالی همواره در کشورهای اسلامی مختلف اعم از مصر، اردن، عربستان و سوریه علمایی حضور داشته‌اند که خیلی جدی‌تر در مورد این موضوع ورود پیدا کرده و واکنش نشان می‌دادند. در ایران هم اوضاع به همین نحو بود.
مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت شهر زاهدان، یکی از همان علمایی است که همواره در قامت حمایت از مردمان فلسطین بر می‌خاست. او پیش از آنکه در جدیدترین اظهارات خود بگوید «مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینی‌ها به یک حکومت مستقل برسند» موضع‌گیری‌هایی در حمایت از حرکت مردم فلسطین داشته است. حالا این قضیه بالعکس شده است.
نوع ورود عبدالحمید به مسأله فلسطین با آن ادبیات خاص، ریشه در یک مسأله دارد. امام جمعه اهل سنت زاهدان، کاملاً به این موضوع بصورت سکولار نگاه کرده و از طیف علمای سکولار اهل سنت به حساب می‌آید. این در حالی است که در جهان عرب، علمایی که به اتفاقات فلسطین واکنش جدی نشان می‌دهند از نظر منسب فکری، علمای اسلام‌گرا هستند و هزینه‌های آن را هم می‌پردازند. در عربستان «شیخ قرنی» به اتهام حمایت از اخوان‌المسلمین و حماس دستگیر شد. حالا پسرش اعلام کرده که احتمالاً عربستان به دنبال اعدام کردن اوست. این شیخ اهل سنت به واسطه رویکرد و درک درستی که از اسلام دارد دست به چنین اظهاراتی می‌زند که به مذاق حکمرانان آن کشور خوش نمی‌آید. این عالم عربستانی اگرچه از اهل سنت است اما می‌داند که قضیه فلسطین یک قضیه اسلامی است و خود را درگیر مراودات دولت عربستان و دولت اسرائیل نکرده و هزینه آن را هم می‌پردازد.
در ایران هم باید حداقل‌هایی برای اظهارات علما وجود داشته باشد. بر فرض اینکه شما برخی از اتفاقات جمهوری اسلامی را نپذیرید و حتی بر عملکرد نظام اسلامی نقد داشته باشید، از شما به عنوان عالم اهل سنت توقع می‌رود که موضع واقعی نسبت به موضوع فلسطین داشته باشید. اینکه شما با ادبیات عجیب و غریبی حرف از «دو دولت» بزنید ادبیاتی است که حتی در بین اسرائیلی‌ها هم این سال‌ها کمتر مطرح یا حتی مطرح نمی‌شود. آن طیفی که حرف از  دو دولت می‌زدند سال‌هاست که دیگر در این رژیم روی کار نیستند. آمارها هم نشان می‌دهد که تعداد افرادی که در بین آنان طرفدار دو دولت هستند تقریباً زیر 30 درصد را شامل می‌شود.
جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده امریکا چند ماه پیش در نشستی با یائیر لاپید  نخست وزیر سابق اسرائیل عنوان کرده که «راه حل باید پذیرش دو دولت باشد هرچند که در واقعیت دارد غیرممکن می‌شود.» یعنی حتی بایدن هم وقتی می‌خواهد از دو دولت صحبت کند با این ادبیات از آن یاد می‌کند. واقعیت این است که برای جامعه اسرائیل و سران این رژیم، دو دولت غیرممکن است. ناگفته نماند که در میان علمای اهل سنت حاضر در ایران، موضعگیری در مورد اقدامات اسرائیل و در جهت حمایت از حرکت مردم فلسطین زیاد بوده و طیف‌های مختلفی از آنان بارها اعلام کرده‌اند که حامی مظلومان فلسطینی هستند. تنها مولوی عبدالحمید است که دارد مسأله را از دریچه داخلی می‌بیند. این عالم اهل سنت، چه بحق و چه به ناحق اگر دلخوری از حاکمیت دارد نباید آن را در اظهاراتش پیرامون مسأله‌ای اساسی همچون فلسطین دخیل کند. ورود این چنینی به قضیه‌ای که در میان اکثریت علمای اهل سنت مشخص است عجیب بوده و بازتاب بدی هم داشته است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و یکصد و هفده
 - شماره هشت هزار و یکصد و هفده - ۱۰ بهمن ۱۴۰۱