نفوذ از دالان حقوق بشر!

یادداشت

حسام‌الدین برومند

روزنامه نگار


در پی اجرای حکم اعدام علیرضا اکبری جاسوس دوتابعیتی MI6، برخی دولت‌های مدعی حقوق بشر مانند امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان با پروپاگاندا و ژست طلبکارانه! تقلا کردند به اصطلاح رجز حقوق بشری بخوانند و اعدام این شاه‌مهره نفوذ را محکوم نمایند. این حمایت ناشیانه از یک جاسوس و همزمان از حقوق بشر دم زدن، موضوعی را بیش از گذشته روشن می‌کند که دنبال کردن سرنخ‌های آن خالی از لطف نیست.
1- ریچارد دالتون در سال‌های 2003 تا 2006 سفیر انگلیس در تهران بوده و پس از بازنشستگی از وزارت خارجه انگلیس به عضویت اندیشکده چتم هاوس در آمده است. در گزارشی که در سال ۲۰۱۵ توسط دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شد، اندیشکده چتم هاوس بعد از اندیشکده امریکایی بروکینگز، دومین اندیشکده پرنفوذ غیرامریکایی در جهان نام گرفت. ریچارد دالتون در تمامی سال‌های گذشته و در چتم هاوس، روی جمهوری اسلامی ایران متمرکز بوده است. دالتون، هشت سال پیش مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی داشت که در بخشی از آن در پاسخ به سؤال مجری ابراز می‌کند: «می‌شود فعالیت‌های حقوق بشری در مورد ایران را ادامه داد و به برخی سازمان‌های غیر دولتی در ایران کمک کرد اما باید به محدودیت‌های داخل ایران هم توجه داشت. اگر مقامات ایرانی ممنوعیتی را علیه برخی تماس‌ها برقرار کنند کشورهای اروپایی می‌توانند به این محدودیت‌ها اعتراض کنند و در غیر این‌صورت ایجاد روابط بر خلاف قوانین ایران کار سختی است.»
این سخنان چیزی جز سرنخی برای نفوذ در ایران در پوشش فعالیت‌های حقوق بشری نیست و از قضا انگلیس همواره سعی کرده پروژه نفوذ را به لطایف الحیل به پیش ببرد. در مقاطعی که سفارت انگلیس در تهران تعطیل شده است پس از آن تقلاها و تحرکات فراوانی از سوی لندن برای بازشدن سفارت دیده می‌شود که نمی‌توان آن را انکار کرد.
2- در اغتشاشات و ناآرامی‌های 1401، بار دیگر تحرکات حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی بالا گرفت. صدور قطعنامه‌های حقوق بشری ضدایرانی، فضاسازی چهره‌های به اصطلاح حقوق بشری مانند شیرین عبادی، نازنین بنیادی و... لغو عضویت ایران از کمیسیون مقام زن، تعیین کمیته حقیقت یاب از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد آنچه اعتراضات در ایران نامیده‌اند، ورود جانبدارانه جاوید رحمان گزارشگر حقوق بشر در امور ایران برای حمایت از اغتشاشگران و آشوبگران و مصاحبه اختصاصی با رسانه تروریستی سعودی اینترنشنال! و بالاخره ساختن یک تصویر خاص از ایران به اتهام نقض حقوق بشر، همه و همه برای این است که یک رویه حقوق بشری در مورد ایران جعل کنند تا از طریق آن بتوانند پروژه نفوذ را از دالان حقوق بشر از طریق گمارده‌های خود یا تشکیل یک شبکه همکار در داخل ایران پیگیری و رهگیری کنند.
3- سرنوشت چهره‌هایی که ابتدا در داخل ایران ژست‌های حقوق بشری گرفته و بعد در کادر جبهه غرب قرار گرفتند هم قابل تأمل است. به عنوان نمونه عنصری مانند شیرین عبادی ابتدا در داخل مدعی موضوع حقوق بشر بود و بعد به او جایزه نوبل دادند و تلاش شد در قامت یک قهرمان حقوق بشری ظاهر شود اما او در کارنامه‌اش سه نقطه عطف سیاه دارد: الف- حمایت از تحریم‌های ضدایرانی و تأکید بر اینکه ایران را تحریم کنید! ب- حمایت از تجزیه طلبان در جریان اغتشاشات اخیر در ایران با این ادعا که تجزیه حقی برای تعیین سرنوشت است!
ج- حمایت از نشریه شارلی ابدو و دیدار با کارکنان این نشریه موهن که سابقه توهین و هتاکی به مقدسات رادارد.
4- بعد از فتنه سال88، موضوع تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران را به عنوان یک رویه تحمیلی در صحنه عملی دنبال کردند و از سال 90، هر سال دو گزارش حقوق بشری ضدایرانی فقط از سوی گزارشگر ویژه حقوق بشر منتشر شده است و همچنان ادامه دارد. اکنون نیز پس از فتنه 1401، موضوع کمیته حقیقت‌یاب را به ایران تحمیل کردند تا موضوع و سوژه حقوق بشر در ایران را اصطلاحاً داغ نگه دارند. پشت پرده و هدف این تحرکات حقوق بشری برای این است که کادری - بخوانید شبکه همکار- با ژست حقوق بشری ساخته شود تا در بزنگاه‌هایی پروژه نفوذ را پوشش بدهند. خب! حالا یک‌بار دیگر جملات هشت سال پیش ریچارد دالتون را که در طلیعه این یادداشت به آن اشاره شد، بخوانید. جالب اینجاست که «علیرضا اکبری» سوژه ارتباط‌گیری «ریچارد دالتون» سفیر وقت انگلیس در ایران بوده است.