روزنامه سوری «الوطن» پس از سفر وزیر امور خارجه به دمشق از دستیابی ایران و سوریه به یک توافقنامه راهبردی خبر داده است

توافقنامه جامع برای شراکت راهبردی

ایران علاوه بر سوریه با روسیه، چین و ونزوئلا توافقنامه جامع راهبردی دارد

یک روز پس از سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه به دمشق اعلام شد که ایران و سوریه به سمت دستیابی به انعقاد یک توافقنامه راهبردی گام بر می‌دارند. این مهم را روزنامه سوری «الوطن» نیز روز گذشته تأیید و اعلام کرد که تهران قصد دارد یک توافق همکاری راهبردی طولانی‌مدت همانند توافقاتی که با قدرت‌های جهانی امضا کرد با سوریه امضا کند. اقدامی که به گزارش این رسانه سوری نشان می‌دهد که سوریه نقش اساسی در آینده در منطقه و جهان ایفا خواهد کرد و ایران از این نقش حمایت می‌کند. این چهارمین توافقی است که دولت سیزدهم پس از پیگیری توافقنامه‌های جامع همکاری با چین، روسیه و ونزوئلا می‌خواهد دستیابی به آن را این بار با دولت سوریه ممکن کند. انعقاد چنین توافقنامه‌های فراگیری که مورد توجه ویژه دولت سید ابراهیم رئیسی قرار گرفته است، متناظر با تنوع موضوعات همکاری و بازه زمانی وسیع این رابطه از اهمیت مضاعفی برخوردار شده که در اسناد همکاری راهبردی مورد توجه قرار گرفته است. وجود طیف گسترده‌ای از منافع مشترک بلندمدت میان جمهوری اسلامی و شرکای راهبردی آن ضرورت گام برداشتن به سوی دستیابی به توافقنامه‌های فراگیر دوجانبه را دوچندان می‌سازد...

گروه سیاسی/ یک روز پس از سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه به دمشق اعلام شد که ایران و سوریه به سمت دستیابی به انعقاد یک توافقنامه راهبردی گام برمی‌دارند. این مهم را روزنامه سوری «الوطن» نیز روز گذشته تأیید و اعلام کرد که تهران قصد دارد یک توافق همکاری راهبردی طولانی‌مدت همانند توافقاتی که با قدرت‌های جهانی امضا کرد با سوریه امضا کند. اقدامی که به گزارش این رسانه سوری نشان می‌دهد که سوریه یک نقش اساسی در آینده در منطقه و جهان ایفا خواهد کرد و ایران از این نقش حمایت می‌کند.
جامه عمل بر تن «تعامل سازنده و گسترده»
این چهارمین توافقی است که دولت سیزدهم پس از پیگیری توافقنامه‌های جامع همکاری با چین، روسیه و ونزوئلا می‌خواهد دستیابی به آن را این بار با دولت سوریه ممکن کند. انعقاد چنین توافقنامه‌های فراگیری که مورد توجه ویژه دولت سید ابراهیم رئیسی قرار گرفته است، متناظر با تنوع موضوعات همکاری و بازه زمانی وسیع این رابطه از اهمیت مضاعفی برخوردار شده که در اسناد همکاری راهبردی مورد توجه قرار گرفته است. وجود طیف گسترده‌ای از منافع مشترک بلندمدت میان جمهوری اسلامی و شرکای راهبردی آن ضرورت گام برداشتن به سوی دستیابی به توافقنامه‌های فراگیر دوجانبه را دوچندان می‌سازد؛ رویکردی که دولت سیزدهم با وقوف به وجود امکان‌ها و مؤلفه‌های مهم که مجموعه‌ای از متغیرها و اشتراکات تاریخی، سیاسی و اقتصادی را دربرمی گیرد، توجه ویژه‌ای را معطوف آن ساخته است.
منافع و تهدیدات مشترک
آنچه در این میان مورد توجه دولت رئیسی و کشورهای طرف چنین توافقنامه‌های فراگیر و همه‌جانبه‌ای قرار گرفته است، رسیدن به یک درک مشترک از تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی همچون اقدامات یکجانبه‌گرایانه ایالات متحده است که از یک سو در ضدیت با جمهوری اسلامی ایران و از سوی دیگر در روند رقابت‌های رو به افزایش خود با کشورهایی همچون چین و روسیه در پیش گرفته است. چه آنکه این همکاری‌های تنگاتنگ میان ایران و شرکای راهبردی اش، یک تصویر روشن از ثبات و پایداری این مناسبات را ارائه می‌کند؛ تصویری که نشان می‌دهد ایران و کشورهای طرف توافق، می‌توانند با اطمینان از تداوم این رابطه امن و باثبات امکان به جریان انداختن روابط سطح بالای سیاسی، اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت را فراهم کنند.
واقع‌گرایی و عمل‌گرایی
دولت سیزدهم نشان داده است که از پیگیری سیاست خارجی منطقه‌ای و آسیامحور خود واقع‌گرایی و عمل‌گرایی را مبنای محقق کردن منافع سیاسی و اقتصادی کشور قرار داده است. ورود کشور به عصر جدید همکاری‌های بلندمدت با کشورها نیز متناظر با چنین نگاهی صورت گرفته است. رویکردی که تا همین جا هم حاصل کوتاه‌مدت دستیابی به چنین توافقنامه‌هایی را به نفع منافع ملی کشور سرریز کرده است. چنانکه دستیابی به توافق جامع 25 ساله میان تهران و پکن سبب بروز تحولات جدید و تعمیق پیوندهای سیاسی و اقتصادی دو طرف شد و پکن نشان داد که آماده پرداختن هزینه‌های بیشتری برای اهداف راهبردی خود در قبال جمهوری اسلامی است.
اقتضائات چنین پیوندی بر رابطه تهران و مسکو نیز که برای دستیابی به توافقی مشابه تلاش می‌کنند، سایه انداخته است. این امر نشان‌دهنده شکل‌گیری زمینه‌های جدید در روابط میان ایران با چین و روسیه برای رویارویی همه‌جانبه در برابر یکجانبه‌گرایی امریکا و تمایل افزون به ساخت شبکه ائتلاف راهبردی میان این کشورهاست.
از این رو کشورهای طرف چنین توافقنامه‌هایی می‌توانند بیش از گذشته برای ایران در دسترس‌تر شوند و مؤلفه‌های قدرت خود را به خدمت منافع ملی جمهوری اسلامی درآورند.
شکسته شدن دیوار انزوای اقتصادی
در همین راستا شکسته شدن دیوار انزوای اقتصادی ایران که امریکا با تحریم‌های خود درصدد ایجاد آن بوده است، به خوبی از اهمیت وجوه رابطه تنگاتنگ میان ایران و شرکای راهبردی‌اش حکایت می‌کند. چنانکه با وجود تلاش واشنگتن جهت افزودن بر گستره تحریم‌ها و مسدود کردن روند صادرات نفت و انرژی ایران، چین با گشایش کانال‌های مهم پنهان برای کمک به ایران در تسهیل خرید و فروش نفت علی‌رغم مخالفت صریح امریکا از عقب‌ماندن کشورمان از بازار رقابتی انرژی ممانعت به عمل آورده و توانسته امکان فروش نفت خود را در سطح قابل قبولی حفظ کند.
ذیل برقراری چنین مناسباتی بود که روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» در پی انتشار ابعاد توافقنامه راهبردی 25 ساله ایران و چین، گزارش خود درباره رابطه ایران و چین را با این مقدمه آغاز کرد که «اگر کسی در مورد اینکه ایران چگونه توانسته در برابر تحریم‌های ایالات متحده و اتحادیه اروپا مقاومت کند و نگران تنش فعلی خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نباشد، ابهام داشته باشد باید راز آن را در رابطه تهران و پکن جست‌و‌جو کند». این گزارش در ادامه به حجم مبادلات نفتی میان دو کشور اشاره و اعلام کرد که «چین از زمان روی کار آمدن «جو بایدن»، رئیس‌جمهور امریکا، 22 میلیارد دلار نفت خام از ایران خریداری کرده است.»
علاوه بر چین، رابطه بلندمدت و فراگیر با روسیه، ونزوئلا و سوریه که از جمله کشورهای دوست و نزدیک برای جمهوری اسلامی به‌شمار می‌آیند، امکان‌ها و ظرفیت‌های گسترده‌ای برای بهره‌گیری حداکثری منافع فراهم می‌کند. تعاملات گسترده اقتصادی دولت سیزدهم با سوریه پساداعش و تبادلات اقتصادی با ونزوئلا به‌عنوان یک قطب انرژی در غرب را می‌توان در کنار همکاری‌های تهران و مسکو در زمینه تجاری، دفاعی و سیاسی گذاشت که این واقعیت را پدیدار می‌کند جنبه راهبردی بخشیدن به این مناسبات از طریق اسناد بلندمدت همکاری تا چه اندازه می‌تواند مؤلفه‌های ویژه قدرت هر یک از این کشورها را برای کمک به تحقق منافع ملی آنها به کار گیرد.
به چالش کشیده شدن هژمونی امریکا
چنانکه ناظران بین‌الملل پیش‌بینی می‌کردند مختصات حاکم بر روابط جمهوری اسلامی با شرکایش که در قالب توافقنامه‌های بلندمدت بیش از پیش بر جنبه راهبردی این مناسبات تأکید دارد، اسباب نگرانی ایالات متحده را در دوره افول هژمونیکش فراهم کرده است. نگرانی‌ای که چندان بی‌مورد نیست چه آنکه ایالات متحده با سطح جدیدی از تحولات در عرصه بین‌الملل روبه‌رو شده که در آن دشمنان و رقبایش به استقبال یک نظم چند قطبی رفته و در برابر یکجانبه‌گرایی این کشور قد علم کرده‌اند. رویکردی که جمهوری اسلامی بویژه در دولت سیزدهم در رویارویی با ایالات متحده در پیش گرفته نمونه روشنی از به چالش کشیده شدن نقش ابرقدرتی این کشور در سطح بین‌الملل به‌شمار می‌آید. این رویکرد در ابتکار عمل برای ایجاد زنجیره‌ای از توافقنامه‌های مهم راهبردی با متحدان نمایان شده است و به‌خوبی دلایل نگرانی واشنگتن از تحولات جاری را نشان می‌دهد.